آيه متعه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی '- آيه 24 سوره نساء/4 را كه به ‌حليت و جواز متعه زنان پرداخته، «آيه تمتع»<ref> روض ...' ایجاد کرد)
 
جز
سطر ۱: سطر ۱:
-
+
===آیه متعه===
  
آيه 24 [[سوره نساء]]/4 را كه به ‌حليت و جواز متعه زنان پرداخته، «آيه تمتع»<ref> روض الجنان، ج‌ 5‌، ص‌ 317؛ البيان، ص‌ 331.</ref> يا «متعه» گفته‌اند:<ref> [[بحارالانوار]]، ج‌ 47، ص‌ 411؛ مجمع‌البيان، ج‌ 3، ص‌ 52‌.</ref> «فَما استَمتَعتُم بِه مِنهُنّ فَاتوهُنَّ أُجورَهُنَّ فَريضَةً».
+
آیه 24 [[سوره نساء]]/4 را كه به ‌حلیت و جواز متعه زنان پرداخته، «آیه تمتع»<ref> روض الجنان، ج‌ 5‌، ص‌ 317؛ البیان، ص‌ 331.</ref> یا «متعه» گفته‌اند:<ref> [[بحارالانوار]]، ج‌ 47، ص‌ 411؛ مجمع‌البیان، ج‌ 3، ص‌ 52‌.</ref> «فَما استَمتَعتُم بِه مِنهُنّ فَاتوهُنَّ أُجورَهُنَّ فَریضَةً».
  
[[شيعه]] و بيشتر مفسران اهل سنت دلالت اين آيه را بر مشروعيت متعه مسلم دانسته و گفته‌اند كه «استمتاع»، در نكاح دائم ظهور ندارد؛ از همين‌رو فقيهان مذاهب، اجراى عقد نكاح دائم را به لفظ استمتاع و تمتع، بدون قرينه جايز نمى‌دانند.<ref> زبدة البيان، ص‌ 651‌.</ref>
+
[[شیعه]] و بیشتر مفسران اهل سنت دلالت این آیه را بر مشروعیت متعه مسلم دانسته و گفته‌اند كه «استمتاع»، در نكاح دائم ظهور ندارد؛ از همین‌رو فقیهان مذاهب، اجراى عقد نكاح دائم را به لفظ استمتاع و تمتع، بدون قرینه جایز نمى‌دانند.<ref> زبدة البیان، ص‌ 651‌.</ref>
  
افزون بر اين، از ظهور پرداخت تمام اجر (مهر) به مجرد استمتاع استفاده كرده‌اند كه مقصود، عقد دائم نيست؛ زيرا در عقد دائم تمام مهر با وطى واجب مى‌شود، نه به مجرد استمتاع.<ref> همان؛ مجمع‌البيان، ج‌ 3، ص‌ 52‌.</ref>
+
افزون بر این، از ظهور پرداخت تمام اجر (مهر) به مجرد استمتاع استفاده كرده‌اند كه مقصود، عقد دائم نیست؛ زیرا در عقد دائم تمام مهر با وطى واجب مى‌شود، نه به مجرد استمتاع.<ref> همان؛ مجمع‌البیان، ج‌ 3، ص‌ 52‌.</ref>
  
آن گروه از اهل سنت كه دلالت آيه را بر متعه پذيرفته‌اند، معتقد به نسخ اين آيه با آيات 5‌، 6‌ و 7 [[سوره مؤمنون]]/23 و نيز 29، 30 و 31 [[سوره معارج]]/70 شده‌اند.<ref> الناسخ والمنسوخ، النحّاس، ص‌ 126.</ref> [[شيعه]] با استناد به رواياتى، به طور گسترده به اين ادعا پاسخ داده است؛ از جمله، اين سخن عمر بن خطاب كه گفت: متعتان كانتا فى عهد رسول اللّه انا انهى عنهما و اعاقب عليهما، خود دليل بر جواز متعه در زمان [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و عدم تحريم از سوى حضرت است.<ref> زبدة البيان، ص‌ 652‌.</ref>
+
آن گروه از اهل سنت كه دلالت آیه را بر متعه پذیرفته‌اند، معتقد به نسخ این آیه با آیات 5‌، 6‌ و 7 [[سوره مؤمنون]]/23 و نیز 29، 30 و 31 [[سوره معارج]]/70 شده‌اند.<ref> الناسخ والمنسوخ، النحّاس، ص‌ 126.</ref> [[شیعه]] با استناد به روایاتى، به طور گسترده به این ادعا پاسخ داده است؛ از جمله، این سخن عمر بن خطاب كه گفت: متعتان كانتا فى عهد رسول اللّه انا انهى عنهما و اعاقب علیهما، خود دلیل بر جواز متعه در زمان [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و عدم تحریم از سوى حضرت است.<ref> زبدة البیان، ص‌ 652‌.</ref>
  
 
==پانویس ==
 
==پانویس ==
سطر ۱۳: سطر ۱۳:
 
===منابع===
 
===منابع===
  
علی خراسانی، دائرة‌المعارف قرآن كريم، جلد  1، ص 399
+
علی خراسانی، دائرة‌المعارف قرآن كریم، جلد  1، ص 399

نسخهٔ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۳۶

آیه متعه

آیه 24 سوره نساء/4 را كه به ‌حلیت و جواز متعه زنان پرداخته، «آیه تمتع»[۱] یا «متعه» گفته‌اند:[۲] «فَما استَمتَعتُم بِه مِنهُنّ فَاتوهُنَّ أُجورَهُنَّ فَریضَةً».

شیعه و بیشتر مفسران اهل سنت دلالت این آیه را بر مشروعیت متعه مسلم دانسته و گفته‌اند كه «استمتاع»، در نكاح دائم ظهور ندارد؛ از همین‌رو فقیهان مذاهب، اجراى عقد نكاح دائم را به لفظ استمتاع و تمتع، بدون قرینه جایز نمى‌دانند.[۳]

افزون بر این، از ظهور پرداخت تمام اجر (مهر) به مجرد استمتاع استفاده كرده‌اند كه مقصود، عقد دائم نیست؛ زیرا در عقد دائم تمام مهر با وطى واجب مى‌شود، نه به مجرد استمتاع.[۴]

آن گروه از اهل سنت كه دلالت آیه را بر متعه پذیرفته‌اند، معتقد به نسخ این آیه با آیات 5‌، 6‌ و 7 سوره مؤمنون/23 و نیز 29، 30 و 31 سوره معارج/70 شده‌اند.[۵] شیعه با استناد به روایاتى، به طور گسترده به این ادعا پاسخ داده است؛ از جمله، این سخن عمر بن خطاب كه گفت: متعتان كانتا فى عهد رسول اللّه انا انهى عنهما و اعاقب علیهما، خود دلیل بر جواز متعه در زمان رسول خدا صلى الله علیه و آله و عدم تحریم از سوى حضرت است.[۶]

پانویس

  1. روض الجنان، ج‌ 5‌، ص‌ 317؛ البیان، ص‌ 331.
  2. بحارالانوار، ج‌ 47، ص‌ 411؛ مجمع‌البیان، ج‌ 3، ص‌ 52‌.
  3. زبدة البیان، ص‌ 651‌.
  4. همان؛ مجمع‌البیان، ج‌ 3، ص‌ 52‌.
  5. الناسخ والمنسوخ، النحّاس، ص‌ 126.
  6. زبدة البیان، ص‌ 652‌.

منابع

علی خراسانی، دائرة‌المعارف قرآن كریم، جلد 1، ص 399