آمنه بیگم مجلسی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
آمنه بیگم مجلسی، عالم، محدث و فقیه سده یازدهم و دوازدهم قمری، بزرگ‌ترین دختر از چهار دختر ملا محمدتقى مجلسى و خواهر ملا محمدباقر مجلسى بود.  
آمنه بیگم مجلسی، (عالم، فقیه، محدث، متوفی قرن 12 هـ.ق) از زنان عالم، محدث و فقیه است. وی دختر ملا محمدتقی مجلسی و خواهر علامه محمدباقر مجلسی است و از زنان عالم، محدث و فقیه است.
 
  
 
آمنه بیگم از کمال و جمال برخوردار بود. وی در خانواده علم و فضیلت و [[تقوا]] پرورش یافت و مدارج ترقی را تا درجه [[اجتهاد]] به سرعت پیمود. پدرش، ملا محمدصالح مازندرانی را که از افاضل شاگردان خود و مردی تهیدست ولی با[[تقوا]] و مورد احترام و علاقه و اعتمادش بود جهت ازدواج به او پیشنهاد کرد. و آمنه بیگم نیز با این بیان که «فقر و تنگدستی عیب مردان نیست»، موافقتش را با این ازدواج اعلام داشت.
 
آمنه بیگم از کمال و جمال برخوردار بود. وی در خانواده علم و فضیلت و [[تقوا]] پرورش یافت و مدارج ترقی را تا درجه [[اجتهاد]] به سرعت پیمود. پدرش، ملا محمدصالح مازندرانی را که از افاضل شاگردان خود و مردی تهیدست ولی با[[تقوا]] و مورد احترام و علاقه و اعتمادش بود جهت ازدواج به او پیشنهاد کرد. و آمنه بیگم نیز با این بیان که «فقر و تنگدستی عیب مردان نیست»، موافقتش را با این ازدواج اعلام داشت.
سطر ۲۱: سطر ۲۰:
 
== منبع ==
 
== منبع ==
  
معاونت پژوهش مرکز حوزه‌های علمیه خواهران, بانوان عالمه و آثار آن‌ها
+
*معاونت پژوهش مرکز حوزه‌های علمیه خواهران, بانوان عالمه و آثار آن‌ها
 +
 
 +
*انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، اثر آفرینان، ج5
 +
 
 
[[Category:زنان نمونه قرن دوازدهم]]
 
[[Category:زنان نمونه قرن دوازدهم]]
 
[[Category:زنان راوی حدیث]]
 
[[Category:زنان راوی حدیث]]
 +
[[رده:فقیهان]]

نسخهٔ ‏۱۶ ژوئن ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۱

آمنه بیگم مجلسی، عالم، محدث و فقیه سده یازدهم و دوازدهم قمری، بزرگ‌ترین دختر از چهار دختر ملا محمدتقى مجلسى و خواهر ملا محمدباقر مجلسى بود.

آمنه بیگم از کمال و جمال برخوردار بود. وی در خانواده علم و فضیلت و تقوا پرورش یافت و مدارج ترقی را تا درجه اجتهاد به سرعت پیمود. پدرش، ملا محمدصالح مازندرانی را که از افاضل شاگردان خود و مردی تهیدست ولی باتقوا و مورد احترام و علاقه و اعتمادش بود جهت ازدواج به او پیشنهاد کرد. و آمنه بیگم نیز با این بیان که «فقر و تنگدستی عیب مردان نیست»، موافقتش را با این ازدواج اعلام داشت.

آمنه بیگم زنی پرهیزگار و مجتهد بوده است. آقا احمد بهبهانی[۱] او را «فاضله مقدسه مجتهده» می‌نامد و صاحب ریاض نیز از او این گونه یاد می‌کند: «آمنه... فاضله عالمه صالحه متقیه است... شنیده‌ام همسرش با همه فضل و دانشی که دارد بعضی از مشکلات قواعد علامه حلی را از او استفسار می‌کند. آمنه خاتون خواهر استاد استناد ما (علامه مجلسی) مدظله است».

با توجه به این که صاحب ریاض این مطلب را در زمان حیات استاد خود، علامه مجلسی دوم نوشته، مؤید آن است که آمنه بیگم قبل از این تاریخ هم صاحب فضل و کمال بوده است.

مؤلف ریاحین الشریعه به استناد یک نسخه خطی ریاض العلما (موجود در کتابخانه ملک)، دو اثر به آمنه بیگم نسبت می‌دهد: شرح الفیه ابن مالک و دیگر شرح شواهد سیوطی. مؤلف ریاض الجنه نیز ضمن تمجید فضایل و کمالات وی می‌نویسد که کتابی بسیار خوب در فقه تا پایان عبادات تألیف کرده است.

علاوه بر این، وی در گردآوری اخبار بعضی از مجلدات بحارالانوار به برادرش نیز کمک می‌کرده است. بعدها نیز همسرش با همه علم و فضلی که داشت در حل بعضی از مسائل علمی با وی مباحثه و مذاکره می‌نمود.

مرحوم آیت الله بروجردی که از نوادگان بزرگ آمنه بیگم بود در رساله‌ای که راجع به سلسله خاندان خود و انتساب آن‌ها به خاندان‌های علمی شیعه نوشته، به دستخط جد اعلایش، سید محمد طباطبایی اصفهانی در پایان رساله خطی موالید پیغمبر و ائمه اطهار علیهم السلام، پس از نقل داستان ابن قولویه راجع به بازگرداندن حجرالاسود توسط قرامطه به مکه معظمه و نصب آن در جای خود نوشته است: «این داستان از جده‌ام، ثقه عالمه فاضله زاهده عابده، آمنه، از پدرش علامه مولی محمدتقی مجلسی نقل شده است» این مطلب مبین آن است که آمنه بیگم چه پایگاه والایی در نزد بزرگان علما داشته است.

وی مادر فرزندان عالم و نوادگان بزرگ است که از میان آن‌ها تاکنون دهها مجتهد، مرجع تقلید و دانشمند بلندآوازه دینی برخاسته‌اند. تاریخ فوت آمنه بیگم مشخص نیست.

پانویس

  1. به نوشته آقا احمد بهبهانی در مرآت الاحوال جهان نما، ملا محمدصالح در شب زفاف پس از شکر و حمد الهی به گوشه‌ای رفت و تا پاسی از شب مشغول مطالعه شد و صبح زود برای مباحثه یا تدریس از خانه بیرون رفت و آمنه بیگم که ناظر کار وی و متوجه مشکل علمی او شده بود پس از رفتن همسرش حل آن را بر روی کاغذی نوشت و در لای کتاب گذاشت. شب بعد که ملا محمدصالح کتاب را گشود و نوشته را دید و دانست که از همسر فاضله اوست سجده شکر به جا آورد و تا صبح مشغول عبادت و مطالعه شد و بدین ترتیب تا سه شب زفاف به تأخیر افتاد.

منبع

  • معاونت پژوهش مرکز حوزه‌های علمیه خواهران, بانوان عالمه و آثار آن‌ها
  • انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، اثر آفرینان، ج5