آیه 89 بقره
محتویات
متن و ترجمه آیه
«وَلَمَّا جَاءهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِاللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَ كَانُواْ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِينَ».(مشاهده آیه در مصحف)
و هنگامى كه از جانب خداوند كتابى كه مؤيد آن چه نزد آنان است برايشان آمد و از ديرباز در انتظارش بر كسانى كه كافر شده بودند پيروزى مىجستند ولى همين كه آنچه كه اوصافش را مىشناختند، برايشان آمد انكارش كردند پس لعنت خدا بر كافران باد.
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسی» گوید: ابن عباس گويد: يهوديان قبل از بعثت رسول خدا صلى الله عليه و آله از طوايف اوس و خزرج استفتاح و طلب پيروزى به خاطر ظهور محمد صلى الله عليه و آله ميكردند وقتى كه خداوند محمد را از ميان عرب برگزيد و از طائفه بنىاسرائيل انتخاب ننمود روى برگرداندند.
معاذ بن جبل و بشر بن معرور[۳] به آنها گفتند: اى جماعت يهود از خدا بترسيد و اسلام بياوريد مگر شما نبوديد كه قبلاً از ما به وسيله محمد استفتاح و طلب پيروزى مينموديد در حالتى كه ما در آن وقت مشرك بوديم و به ما مى گفتيد كه بزودى محمد مبعوث خواهد گرديد.[۴]
سلام بن مسكم از طائفه بنىالنضير در جواب گفت: اولاً پيامبرى مبعوث نشده است، ثانياً آن كسى كه ما مى گفتيم اين پيغمبر نيست[۵] سپس خداوند اين آيه را نازل فرمود.[۶]
پانویس
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 18.
- ↑ صاحبان مجمع البيان از خاصه و لباب النقول از عامه اسم اين مرد را بشر بن البراء بن معرور گفته اند.
- ↑ صاحب لباب النقول گويد حاكم در المستدرك و بيهقى در الدلائل با سندى ضعيف از ابن عباس چنين نقل نموده اند كه يهوديان خيبر با طائفه غطفان به جدال و جنگ پرداختند سپس شكست خورده و فرار نمودند و اين دعا را ميخواندند و مى گفتند بار خدايا از تو ميخواهيم به حق محمد همان پيامبرى كه وعده نموده اى، ما را بر قوم غطفان پيروز گردان بعد در جنگ ديگرى كه اتفاق افتاده بود بر آنها پيروز گشتند ولى وقتى كه محمد صلى الله عليه و آله مبعوث گرديد بر او كافر شدند.
- ↑ ابن ابى حاتم در تفسير خود از طريق سعيد يا عكرمة او از ابن عباس اين روايت را ذكر نموده است.
- ↑ عياشى در تفسير خود در روايتى كه سند آن را به ابوبصير رسانيده از امام جعفرصادق عليهالسلام چنين نقل كند كه يهود در كتاب خود دريافته بودند كه مكان هجرت رسول خدا صلى الله عليه و آله ما بين عير و احد خواهد بود لذا بيرون رفتند تا آن را پيدا كنند سپس به كوهى رسيدند كه به آن حداد مى ناميدند پيش خود گفتند كه حداد همان احد است به همين منظور فرمود آمدند و در اراضى تيم و فدك و خيبر متفرق شدند ولى بعد با راهنمائى يك نفر اعرابى از طايفه قيس مكان مابين احد و عير را يافتند و به طوائف خود در خيبر و فدك پيام فرستادند كه مكان منظور را يافته ايم، شما به ما ملحق شويد وقتى كه با اموال خود با ساير طوايف مستقر شدند تبع طى جنگى به آنان حمله نمود و آنها را محاصره كرد و بعد امان داد يهوديان به تبع گفتند: اين سرزمين محل هجرت پيامبرى است كه بعد خواهد آمد تبع در آن جا ماند و عده غالبين زيادتر شدند تا جائى كه به اموال يهوديان دست درازى ميكردند. يهود مى گفتند: اگر محمد مبعوث شود ما به وسيله او شما را از ديار خود بيرون خواهيم كرد و بر شما به وسيله او پيروز خواهيم گشت ولى وقتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله مبعوث شد و انصار به او ایمان آوردند يهوديان ايمان نياورده و كافر ماندند و خداوند درباره آنها چنين فرمود.
منابع
- محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
- فضل بن حسن طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.