كتیبه‌های محبت (کتاب)
«كتيبه‌هاى محبت» با نام كامل «كتيبه‌هاى محبت: فضيلت‌هاى اهل‌بيت عليهم‌السلام از زبان اهل سنت»، اثر حسين اسحاقى، رشحه‌اى از درياى كرامت و فضائل اهل‌بيت(ع) از زبان عالمان و راويان اهل سنت است كه با فضاسازى و نقل به مضمون مناسب در قالب داستان، ارائه شده است[۱]
اين اثر پس از مقدمه‌اى با نام «سپيده سخن»، به تعداد معصومين از چهارده بخش تشكيل شده است و در هر بخش نيز دو داستان ذكر گرديده است.
در بخش اول، مؤلف، بعد از ذكر مختصرى از زندگى پيامبر(ص) و ويژگى‌هاى اخلاقى آن حضرت، به دو داستان از زندگى آن حضرت اشاره مى‌كند.
داستان اول به نام ضيافت، حاوى برخى از وقايع غدير خم و روايت ثقلين است.
داستان دوم با نام پيامبر رحمت و عطوفت، درباره بت‌پرستى قبيله طى و چگونگى مسلمان شدن عدى بن حاتم مى‌باشد.
بخش دوم كتاب، درباره امام على(ع) است. مؤلف بعد از نگاهى اجمالى به پنج دوره از زندگانى آن حضرت (قبل از بعثت، بعثت تا هجرت، هجرت تا وفات پيامبر، دوران خانه‌نشينى حضرت و دوران خلافت ايشان) دو داستان از زندگى آن حضرت را ذكر مى‌كند. داستان اول، درباره روايت نبوى منزلت و دومى درباره جنگ خندق و داستان معروف آن است.
بخش سوم كتاب، اختصاص به بانوى دو عالم فاطمه زهرا(س) دارد كه در آن بعد از بيان مختصرى از زندگى و فضائل و مناقب آن حضرت، دو داستان ذكر مى‌شود. در داستان اول، سخن پيامبر اكرم(ص) در لحظات آخر عمرش با دخترش كه باعث شد آن بانو با آن سخنان شادمان شود، ذكر شده است.
داستان دوم درباره جود و بخشش اول‌بانوى جهان در اولين شب زندگى مشتركش با حضرت على(ع) است. او با عمل به آيه «لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون» (آل عمران: 92) و بخشيدن لباس عروسى خود به نيازمند، باعث شد كه جبرئيل امين، به پاس اين گذشت، نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: «يا رسول‌الله! پروردگارت سلام مى‌رساند و به من فرمان داده تا بهترين سلام‌ها و تهنيت‌ها را به فاطمه(س) برسانم». رسول خدا(ص) فرمود: اى جبرئيل! اين چيست كه در دستان شماست؟ جبرئيل امين عرض كرد: «يا رسول‌الله! خداى مهربان براى فاطمه(س)، جامه‌اى از ديباى سبز از جامه‌هاى بهشتى فرستاده است»[۲]
در ادامه، يازده بخش ديگر به ترتيب ائمه اطهار(ع) ذكر شده است. در هر بخشى به شيوه گذشته، نخست خلاصه‌اى از زندگى و فضائل و كرامات معصوم مورد نظر ذكر مى‌شود و سپس دو داستان از زندگى وى.
فهرست محتويات در ابتدا و فهرست منابع در آخر كتاب آمده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
منبع
ویکی نور
