غایة السؤل فی سیرة الرسول (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۳ توسط History of islam (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « بندانگشتی|غاية السؤل في سيرة الرسول == معرفى اجمالى== '''غاي...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
غاية السؤل في سيرة الرسول

معرفى اجمالى

غاية السؤل فى سيرة الرسول(ص)، توسط زين‌الدين عبدالباسط بن خليل بن شاهين الشيخى معروف به عبدالباسط الحنفى، به زبان عربى و در ارتباط با سيره پيامبر اكرم(ص)، در قرن نهم هجرى به رشته تحرير در آمده است.

ساختار

كتاب از هفت بخش «مقدمه محقق و مؤلف، متن اصلى، خاتمه، حواشى و تعليقات، ملحقات و مصادر تحقيق» تشكيل شده است.

مطالب در 26 فصل ارائه شده است. نويسنده مطالب را بسيار مختصر ذكر كرده، از گفتن مسائل اختلافى به جز مواردى اندك، پرهيز كرده است.

وى غير از يك بار اشاره به تورات و انجيل، تنها از كتاب «الروض الانف» نوشته سهيلى نام برده است.[۱]

گزارش محتوا

كتاب با مقدمه محقق آغاز شده است. نويسنده پس از شرح حال كوتاهى از مؤلف، به ذكر تأليفات او پرداخته، پس از نام بردن تعدادى از آن‌ها همچون: الروض الباسم فى حوادث العمر والتراجم، نزهة الاساطين فى من ولى مصر من السلاطين و نيل الامل فى ذيل الدول، به ارائه توضيحاتى درباره كتاب پرداخته و پس از اشاره به محتواى آن، مطلب را با اشاره به نحوه تحقيق خود به پايان برده است.

مؤلف، ابتدا در مقدمه‌اى كوتاه، پس از حمد و ثناى الهى، با اشاره به نام كتاب، نحوه نگارش خود را به طور خلاصه، توضيح داده است. وى سپس به مطالب اصلى خود پرداخته كه در بيست و شش فصل بيان شده‌اند.

نويسنده در فصل اول، نسب پيامبر را تا حضرت آدم(ع) ذكر كرده است. وى پس از ذكر حديثى از پيامبر(ص)، نسب ايشان را تا عدنان متفق عليه دانسته است.[۲]

فصل دوم، مربوط به نام مادر پيامبر(ص) مى‌باشد كه پس از ذكر اجدادش، با گفته‌اى از كتاب «الروض الانف سهيلى» به اين نكته شده است كه خداوند پس از به دنيا آمدن والدين پيامبر(ص)، آن‌ها را به دست ايشان(ص) مسلمان كرده است.[۳]

فصل سوم مختص به عموهاى پيامبر(ص) مى‌باشد كه 9 نفر بوده وآخرين آن‌ها، ابولهب است و نويسنده با اشاره به آيه تبت يدا ابولهب، دشمنى وى با پيامبر(ص) را متذكر شده است.[۴]

مؤلف در فصل چهارم، نام 6 نفر از عمه‌هاى پيامبر(ص) از جمله: ام حكيم و صفيه را ذكر كرده است.[۵]

در فصل پنجم، محل ولادت و زندگى پيامبر(ص) در مكه و تاريخ ولادت ايشان ذكر شده است.[۶]

در اين فصل، همچنين داستان ذبح عبدالله، شير دادن حليمه، مسافرت پيامبر(ص) به شام، بعثت پيامبر(ص)، اولين مسلمانان، هجرت به حبشه و معراج نيز ذكر شده است.

مؤلف، در فصل ششم، داستان هجرت پيامبر(ص) به مدينه، ماندن امام على(ع) براى رد كردن ودايع و نزول برخى احكام همچون تغيير قبله را ذكر كرده است.[۷]

مجموع غزوات پيامبر(ص) كه بنا بر قولى تعدادشان به بيست و هفت مى‌رسد در فصل هفتم ذكر شده است.[۸]

نويسنده در فصل هشتم، حج و عمره پيامبر(ص) را ذكر كرده است. دو بار حج قبل از وجوب و يك بار بعد از آن كه به حجة الوداع معروف شده است. مجموع عمره‌هاى پيامبر(ص) نيز پنج بار بوده است.[۹]

اوصاف پيامبر(ص) كه اكمل، اجمل و احسن مردم خلقا و خلقا بوده است، در فصل نهم و اسماء مبارك ايشان همچون؛ احمد، طه، مزمل، مدثر و بشير در دهمين فصل آمده است. نويسنده ذكر نام پيامبر در تورات و انجيل را نشانه شرف ايشان دانسته است.[۱۰]

يازدهمين فصل، به اخلاق پيامبر(ص) اختصاص دارد. اسخى الناس و اجودهم، مردى كه در برابر درخواست ديگران هيچ گاه كلمه «لا» را بر زبان جارى نكرده است، صادق‌ترين و با اخلاق‌ترين مردم و كسى كه خوبى‌هايش به شماره درنمى‌آيد، از جمله خصوصيات ايشان مى‌باشد.[۱۱]

مؤلف تعداد همسران پيامبر(ص) را كه تعدادشان به بيست و سه نفر رسيده، در فصل دوازدهم ذكر كرده است و در فصل سيزدهم، اولاد ايشان را نام برده است كه به جز ابراهيم، همگى از خديجه بوده‌اند.[۱۲]

فصل چهاردهم، مختص به صحابه پيامبر مى‌باشد كه تعدادشان حتى از بيست هزار نفر نيز بيشتر دانسته شده است. نويسنده عشره مبشره را هاديان دين دانسته است.[۱۳]

وى در پانزدهمين فصل، كه به «النجباء من اصحابه» اختصاص دارد، دوازده نفر را نام برده است. وى در اين فصل، از عشره مبشره تنها خلفاء راشدين را نام مى‌برد.[۱۴]

مؤلف در فصل شانزدهم، نام كاتبان پيامبر(ص) و در فصل بعدى، نام كسانى كه مسئول گردن‌زدن مشركان بوده‌اند از جمله امام على(ع) زبير، مقداد و عاصم بن ثابت را ذكر كرده است.[۱۵]

وى در فصل هجدهم، فرستادگان پيامبر(ص) به اطراف و اكناف را نام برده است كه تعدادشان به ده نفر مى‌رسد.[۱۶]

نوزدهمين فصل به عبدها و كنيزهاى پيامبر(ص) اختصاص دارد كه حدود سى نفر مرد و ده نفر زن بوده‌اند.[۱۷]

مؤلف در فصل بيستم كه مختص نگهبانان پيامبر(ص) است، متذكر شده كه پيامبر(ص) بعد از نزول آيه «والله يعصمك من الناس» بدون نگهبان زندگى مى‌كرده است.

وى در فصل بيست و يكم، نام مركب‌ها و ديگر حيوانات خانگى پيامبر(ص) را برده و در فصل بعد به سلاح‌هاى ايشان اشاره كرده كه ذوالفقار نيز جزء آن‌ها بوده است.[۱۸]

فصل بيست و سوم به ذكر البسه و اثاثيه پيامبر(ص) اختصاص يافته است، جبه‌اى يمنى، شلوارى عمانى، عمامه‌اى كه سحاب نام داشته است و ظرفى براى كيل كردن زكاة فطره، برخى از وسايلى است كه نام برده شده‌اند.[۱۹]

مؤلف معجزات پيامبر(ص) را در فصل بيست و چهارم ذكر كرده است. وى، تعداد آن‌ها را زياد و غير قابل شمارش دانسته و قرآن را بزرگترين آن‌ها معرفى كرده است.[۲۰]

وى وفات پيامبر(ص) را در فصل بيست و پنجم شرح داده، آن رابزرگترين مصيبت در اسلام دانسته است. وى با اشاره به شمشير كشيدن عمر و تهديد به كشتن قائلين به وفات پيامبر(ص)، رحلت ايشان را در سن 63 سالگى و در ربيع الاول دانسته است.[۲۱]

آخرين فصل، درباره كفن و دفن پيامبر(ص) مى‌باشد. مؤلف پس از ذكر نحوه غسل دادن پيامبر(ص) كه طبق دستور يك صداى غيبى بر روى لباس ايشان انجام شده، گفته است كه در آن زمان چنان بوى خوشى سراسر فضاى مدينه را فراگرفته بوده است كه هيچ گاه استشمام نشده است.[۲۲]

مؤلف در بخش خاتمه تنها به اين مطلب اشاره كرده است كه قصد داشته در سيره پيامبر(ص)، كتابى به اختصار بنويسد.

محقق در بخش حواشى و تعليقات كه چند برابر متن اصلى است، هر فصل را دوباره ذكر كرده و تحقيقات بسيار گسترده‌اى را انجام داده، مطالب زيادى را اضافه كرده است. وى با ارجاع دادن به منابعى بسيار، مطالب فراوانى را از آن‌ها نقل كرده است.

وى در بخش ديگرى به نام ملحق، تصوير برخى از نامه‌هاى پيامبر(ص) به پادشاهان را ذكر كرده، پس از آن مصادر تحقيق را نيز جداگانه ذكر كرده است.

وضعيت كتاب

اين كتاب در سال 1408ق توسط دكتر محمد كمال‌الدين عزالدين على براى اولين بار تصحيح گرديده و در انتشارات عالم الكتب بيروت به چاپ رسيده است.

فهرست آيات، احاديث و ما فى معناها، اماكن و شهرها، اسماء سلاح و متاع، اسماء چهارپايان و مركب‌ها و فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.

پاورقى‌ها شامل اختلاف نسخه‌ها و موارد اضافه شده در متن توسط محقق مى‌باشد. وى صفحاتى از نسخه خطى را نيز در ابتداى كتاب چاپ كرده است.

پانویس

  1. متن ص27
  2. متن ص26
  3. متن ص27
  4. متن ص 28
  5. متن ص29
  6. متن ص30
  7. متن صص5-34
  8. متن ص36
  9. متن ص 37
  10. متن ص38
  11. متن ص39
  12. متن صص4-43
  13. متن ص45
  14. متن ص46
  15. متن ص48
  16. متن ص 49
  17. متن ص51
  18. متن صص8-56
  19. متن ص 60
  20. متن صص 3-62
  21. متن ص 64
  22. متن ص 66

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.


منبع

ویکی نور