فاضل مقداد
منبع: تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 3، صفحه 59
نویسنده: علي كرجي
فاضل مقداد دانشمندی محقق، پژوهشگری ژرفاندیش، صاحب نظری توانا در دانشها كلام، فقه، اصول، معانی بیان، قرآن، حدیث و منطق و دارای تألیفات ارزشمندی است كه نزد دانشمندان شیعه و سنی شهرتی فراوان دارد.
نكته مهم و قابل توجه در مورد این دانشمند آن است كه وی با این كه نزد دانشمندان اسلامی، شهرتی خاص دارد و او را به علم، فضل و عظمتشأن میستایند، كتابهای متنوعش را در اقصی نقاط كشورهای اسلامی شناساندهاند و در برابر علو مرتبت او سر تعظیم فرود آوردهاند ولی از شرح حال وی به ویژه از دوران كودكی كیفیت تحصیل، ویژگیهای اخلاقی، خدمات فرهنگی و اجتماعی، تعداد دقیق استادان و شاگردان و دیگر شئون زندگی وی مطالب زیادی در دست نیست و برخی نویسندگان تنها به این كه او «سیوری»، «اسدی»، «غروی»، شاگرد شهید اول و دارای چند اثر و شاگرد میباشد، بسنده كردهاند.[۱]
حتی شرح حال نویسان بعضی از آثار ارزشمند وی مثل «اللوامع الالهیه» و «نضد القواعد» را نام نبردهاند. از این رو، نویسنده «بهجه الامال» میگوید: «عجب آن است كه شرح حال نویسان این مرد، لوامع و نضد القواعد را از جمله كتابهای او ذكر نكردهاند».[۲]
نیز كسانی كه با لقبهای گوناگون كه ناشی از جنبههای تخصصی فاضل مقداد در دانشهای مختلف اسلامی میباشد، وی را مورد ستایش قرار دادهاند، تنها به چند عنوان و لقب كوتاه كه در مجموع یك سطر هم نمیشود، اكتفا كردهاند. بیشتر شرح حال نگاران كه نام وی را در كتاب خود ذكر كردهاند، همان عنوانها و لقبها را بدون كم و كاست تكرار كردهاند و چیزی در ابعاد شخصیتی وی نگفتهاند.[۳]
باز جای شكرش باقی است كه تألیفات فاضل مقداد كه نام وی در اول آنها آمده است، هنوز در مجامع علمی و كتابخانههای بزرگ و كوچك، مرجع پژوهشگران و محققان علوم اسلامی میباشد. از این رو، مخفی بودن تاریخ ولادت و... چیزی از كمالات و فضیلتهای این بزرگ مرد عالم فقاهت را كم نمیكند.
خاندان
فاضل مقداد یا فاضل سُیوری از فقیهان بزرگ قرن نهم هجری است. پدرش، عبدالله بن محمد، جدش محمد فرزند حسین، جد اعلای او حسین فرزند محمد و كنیهاش، ابوعبدالله است.[۴]
جد مادری فاضل مقداد، ركنالدین محمد فرزند علی استرآبادی جرجانی، مترجم «فصول نصیریه» خواجه نصیر، از فارسی به عربی است. فاضل مقداد، در كتابهای «ارشاد الطالبین» و «الانوار الجلالیه» خود، با لفظ «جدی» و «الجدالحمید»، به این مسأله تصریح میكند.[۵]
ركن الدین محمد استرآبادی از متكلمان بزرگ و شاگرد علامه حلی بود. وی دارای آثار فراوانی است، از جمله: روضه المحققین، الارشارات فی علم البلاغه (المعانی والبیان والبدیع)؛ اشراق اللاهوت فی شرح الیاقوت فی علم الكلام والمباحث العربیه فی شرح الكافیه الحاجبیه.[۶]
خاندان مقداد از دانشمندان عرب نجف اشرف هستند، كه نسب آنها به قبیله بنیاسد میرسد. اهالی بنی اسد كه شیعه بودند، نزدیك رود فرات عراق میزیستند. از میان این طایفه دانشمندان، ادیبان و امیران فراوانی برخاستهاند. بسیاری از دانشمندان حله نیز این طایفه هستند. بسیاری از خانوادههای مقیم نجف اشرف از جمله خانواده مقدادی منتسب به این طایفه هستند. از این رو فاضل مقداد را «فاضل مقداد اسدی» نیز گفتهاند.[۷]
لقبها
وی به اعتبار محل تولدش به «سُیُوری» مشهور است.[۸] سُیُور قریهای است واقع در نزدیكی شهر حله عراق. از آنجا كه «سیور» از توابع حله است، او به حلی هم منتسب شده است.[۹]
به وی «مشهدی» و «غروی» نیز گفته میشود. چون حضرت امام علی علیه السلام در نجف به شهادت رسید و «مشهد» در زبان عربی به معنای محل شهادت است. نجف اشرف در بین مردم عراق، به «مشهد» مشهور است. از آن جا كه فاضل مقداد در نجف اشرف سكونت داشت و در همان جا وفات كرد به «مشهدی» و «غروی» شهرت پیدا كرد.[۱۰]
فقیهان و دانشمندان اسلامی لقبهای فراوانی به مقداد سیوری دادهاند. آنان به اعتبار فضل، علم، و نقش مؤثر وی در احیا و پاسداری از فرهنگ دین او را «فاضل»، «شرف الدین»، «علامه»، «محقق»، «مدقق» و... نامیدهاند.[۱۱]
تحصیلات
فاضل مقداد تحصیلات مقدماتی علوم اسلامی را در شهرهای حله و بغداد به پایان رساند و برای ادامه تحصیل، به شهر مقدس نجف اشرف رفت و تحصیلات عالی فقه و اصول و كلام را در آن حوزه دنبال نمود.[۱۲] وی از دانش و معارف فقیهان و دانشمندان بزرگ آن دیار مقدس، بهرههای فراوان برد.[۱۳]
فاضل مقداد با كوشش فراوان در راه تحقیق، پژوهش و طی مراحل اعلای دانش و فضل، جامع علوم عقلی و نقلی شد و به درجه عالی اجتهاد رسید و متصدی مقام مرجعیت تقلید گشت.[۱۴]
استادان و مشایخ
در كتابهای معتبر علم تراجم، غیر از شهید اول (محمد بن جمال الدین مكی)، شیخ و استادی برای فاضل مقداد ذكر نكردهاند. بعضی از شرح حال نویسان معاصر در كتابهای خود، یادآور شدهاند كه فخرالمحققین (محمد بن حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی)، سید ضیاءالدین عبدالله الاعرجی و سید عمیدالدین از استادان و مشایخ فاضل مقداد بودهاند.[۱۵]
فاضل مقداد از مشهورترین شاگردان و تربیت یافتگان مكتب فقهی شهید اول است.[۱۶] كه از او حدیث نقل كرده است وی بسیاری از آثار خود را در شرح و تكمیل و آراء و نظرات فقهی شهید اول، به رشته تحریر درآورده است، مثل: كتاب «قواعد الفقهیه» كه آن را به نحو خوبی ترتیب و دستهبندی كرده و اسم آن را «نضدالقواعد» گذاشته است. او مجموعه پرسشهای خود را از شهید اول در «المسائل المقدادیه» گردآوری نمود.[۱۷]
تألیفات
فاضل مقداد در سایه نبوغ و علوم سرشار خود، كتابهای فراوانی را به رشته تحریر درآورد كه از زمان خویش تاكنون، جزو ذخیرههای علمی جهان اسلام بشمار میرود.[۱۸] وی پژوهشگر، ژرفاندیش، نویسنده، ادیب، نظریهپردازی، نوآور و دارای ذوقی لطیف و ذهنی تیزبین بود. از این رو، تألیفهای وی در نهایت نیكویی بیان، اتقان و استحكام معنا میباشد. او در تألیفات خود، از آخرین دستاوردهای تحقیقاتی و پژوهش خود كه شامل روشهای نوین علمی به ویژه در رشتههای فقه و تفسیر میباشد، استفاده كرده است. آثار ارزشمند او جزو منابع معتبر و مهم فقهی، قرآنی، ادبی و روایی است و مورد استفاده عالمان و فقیهان است.[۱۹]
علامه مجلسی، در «بحارالانوار» دو كتاب «كنز العرفان فی فقه القرآن» و «ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین» فاضل مقداد را از جمله منابع خود در تألیف و تدوین بحارالانوار، شمرده و آنها را از كتابهای كلامی بسیار نافع، به ویژه در بحث امامت میداند.[۲۰] شیخ حر عاملی كتاب «ارشاد الطالبین» را یكی از منابع كتاب «اثبات الهداه» معرفی كرده است.[۲۱]
نویسنده روضات الجنات در مورد كتاب «اللوامع الالهیه» فاضل مقداد، میگوید: این كتاب از بهترین كتابهایی است كه در فن كلام، از جهت نظم ظاهری و استحكام باطنی، نوشته شده است. كتاب «التنقیح الرائع» وی نیز از متینترین كتابهای فقه استدلالی، دارای بیان شیوا و مشتمل بر اطلاعات مفید و ارزنده است.[۲۲]
آثار وی كه بسیاری از آنها هنوز چاپ نشده و به صورت نسخههای خطی در كتابخانههای معتبر بزرگ موجودند،[۲۳] عبارتند از:
- 1. آداب الحج؛
- 2. الاربعون حدیثاً؛
- 3. الادعیه الثلاثون؛
- 4. ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین؛
- 5. الاعتماد فی شرح رساله واجب الاعتقاد؛
- 6. الانوار الجلالیه فی شرح الفصول النصیریه؛
- 7. تجوید البراعه فی شرح تجرید البلاغه؛
- 8. تفسیر مغمضات القرآن؛
- 9. التنقیح الرائع من المختصر الشرائع؛
- 10. جامع الفوائد فی تلخیص القواعد؛
- 11. رساله فی وجوب مراعاه العداله فی من یأخذ حجه النیابه؛
- 12. شرح الالفیه للشهید؛
- 13. شرح سی فصل خواجه نصیر در علم نجوم و تقویم؛
- 14. شرح مبادی الاصول للعلامه؛
- 15. الفتاوی المتفرقه؛
- 16. كنز العرفان فی فقه القرآن؛
- 17. اللوامع الالهیه فی المباحث الكلامیه؛
- 18. المسائل المقدادیه؛
- 19. النافع یوم الدین فی شرح باب حادی عشر؛
- 20. نضد القواعد فی شرح القواعد؛[۲۴]
- 21. التحفه الناجیه فی التقربات الالهیه.[۲۵]
این عالم فرزانه بر بلندای قله معارف دینی قرار گرفته است و فقیهان و دیگر اندیشمندان دین در برابر اندیشههای نوگرایانه او سر تعظیم و تكریم فرود آوردهاند. بهترین دلیل بر این مدعا، تألیفها و تصنیفهای ارزشمند این دانشمند گرانمایه است كه پر از پژوهشهای دقیق و نوآوریهای فراوان است. وی جامع علوم عقلی و نقلی و در رشتههای مختلف علوم، مثل: كلام، فقه، تفسیر، اصول، حدیث، معانی و بیان، اثرهای جاودانی از خود به یادگار گذاشته است.
فاضل مقداد پژوهشهای فراوان در علم كلام انجام داد. وی از جمله كسانی است كه اركان این علم را استوار و در تهذیب و تنقیح آن از افكار نادرست، كوششهای بسیاری نمود. او برای علم كلام، كه علم جهان بینی است، ارزش فوقالعادهای قائل بود. وی بیش از پژوهش در مسائل فرعی به پژوهش در مسائل كلامی و تألیف كتاب در آن زمینهها میپردازد.
وی در ابتدای كتاب «الانوار الجلالیه» به این مطلب چنین تصریح میكند: از آن جا كه علم كلام در بین دانشها، از نظر دلیل و برهان مطمئنتر و از نظر بیان، روشنتر و از نظر موضوع، شریفتر و از نظر اصول و فروع، كاملتر است. تقدم آن بر سایر دانشها، لازم و ضروری است.[۲۶] نیز در مقدمه كتاب فقهی «نضد القواعد»، بعد از آن كه علم كلام را از موهبتهای بزرگ خداوندی میشمارد، میگوید: «بعد از آن كه خداوند توفیق نوشتن كتاب «اللوامع الالهیه فی مباحث الكلامیه» را به من داد لازم دیدم كه باید به دنبال آن به نوشتن كتاب در مورد مسائل فقهی و فروع دین كه یكی از دو موهبت بزرگ خداوند است، بپردازم».[۲۷]
فاضل مقداد در زمینه علم كلام، اثرهای متعددی دارد كه شرح حال نویسان و دانشمندان علوم مختلف آنها را توصیف كرده و یا منبع كتابهای خود قرار دادهاند.[۲۸]
آثار كلامی فاضل مقداد عبارتند از:
- 1. النافغ یوم الحشر: كه شرح «باب حادی عشر» علامه حلی (متوفی: 726 هـ.ق) است شرحهای بسیار بر باب حادی عشر علامه حلی نوشته شده است كه از میان آنها شرح فاضل مقداد بیش از دیگر شرحها، مورد توجه اهل علم و تدریس در حوزههای علمیه قرار گرفته[۲۹] و بارها چاپ شده است. از این شرح، ترجمههای متعددی به فارسی صورت گرفته كه معروفترین آنها، «الجامع فی ترجمه النافع»، است كه توسط محمدعلی حسینی شهرستانی (متوفی: 1344 هـ.ق) انجام شده است. همچنین این شرح به زبان انگلیسی برگردانده شده كه در سال 1928 م در شهر لندن چاپ شده است.[۳۰]
- 2. الانوار الجلالیه: این كتاب شرح «فضول نصیریه» فصول نصیریه كتابی است كوچك در موضوع اصول عقاید و با زبان فارسی نگارش شده است و مؤلف آن خواجه نصیرالدین طوسی است. این كتاب به وسیله محمد ركنالدین جرجانی استرآبادی، جد مادری فاضل مقداد از فارسی به عربی برگردانده شده و فاضل مقداد آن را شرح كرده است.[۳۱]
- 3. ارشاد الطالبین: كه شرح «نهج المسترشدین» نوشته علامه حلی است. این اثر كلامی در سال 792 هـ.ق به پایان رسیده است. این كتاب یكی از منابع كتاب «اثبات الهداه»، نوشته شیخ حر عاملی[۳۲] و كتاب «بحارالانوار» نوشته علامه مجلسی،[۳۳] میباشد.
- 4. اللوامع الالهیه.[۳۴]
آثار فقهی فاضل مقداد عبارتند از:
- 1. رساله آداب الحج؛
- 2. نضد القواعد؛
- 3. جامع الفوائد فی تلخیص القواعد؛
- 4. كنز العرفان فی فقه القرآن؛
- 5. التنقیح الرائع من المختصر النافع.
نویسنده روضات الجنات بر این باور است كه كتاب فقهی «التنقیح الرائع» یكی از متقنترین كتابهای فقه استدلالی است.[۳۵] مهمترین نكته در مورد این فقیه بزرگ، آن است كه وی قرآن را به عنوان یكی از منابع مهم فقه استدلالی و احكام شرعی قرار داد. از این رو، كتاب ارزشمند «كنز العرفان فی فقه القرآن» را كه موضوع آن «آیات الاحكام» است، نگارش كرد.[۳۶] این كتاب از مشهورترین كتابهای فقهی و قرآنی در طول چهار قرن اخیر است. فقیهان اسلام در موضوع آیات الاحكام، كتابهای زیادی نوشتهاند.
از آن جهت شهرت، اشتیاق فقیهان و قرآن شناسان به آن به اندازه كتاب «كنز العرفان» فاضل مقداد، مورد توجه قرار نگرفته است.[۳۷] آیت الله مرعشی نجفی در مقدمه كتاب «مسالك الافهام»، كتاب «كنز العرفان» او را در میان دهها كتاب نوشته شده در موضوع آیات الاحكام، از بهترین كتابهای نوشته شده در بین شیعه و سنی میداند.[۳۸]
این كتاب ارزشمند مانند سایر كتابهای فقهی فاضل مقداد، از جمله منابع فقهی و روایی و تفسیری كتابهای فقه استدلالی مثل «ریاض المسائل» سید علی طباطبایی[۳۹] و كتابهای روایی، مثل «بحارالانوار» علامه مجلسی[۴۰] میباشد.
كنز العرفان همانند تفسیر مجمع البیان طبرسی، نزد فقیهان و مفسران شیعی، جایگاه و منزلت خاصی دارد و نزد فقیهان و مفسران سنی، دارای شهرت بسیاری است. نویسنده «التفسیر والمفسرون» از دانشمندان اهل سنت، كتاب كنز العرفان را در ردیف كتابهایی كه در موضوع آیات الاحكام توسط بزرگان اهل سنت نوشته شده است آورده و آن را معرفی كرده است. وی بعد از ذكر كتابهای احكام القرآن أبی عبدالله قرطبی، ابن عربی اندلسی مالكی، جرصاص ضفی و كیاهراسی شافعی، به معرفی و نقد این كتاب میپردازد. [۴۱]
مدرسه مقداد سُیُوری
فاضل مقداد علاوه بر تألیف كتاب، تربیت شاگردان و عهدهدار بودن ریاست دینی و مرجعیت عامه، كه هر كدام از آن منشأ اثرهای فراوان در رشد و بالندگی فرهنگ دینی بود، مدرسه علمیهای را در شهر نجف اشرف بنا كرد. این مدرسه در قرن نهم و دهم به مدرسه «مقداد سیوری» معروف بود. دلیل این مسأله، تاریخ و مكان استنساخ كتاب «مصباح المتهجد» شیخ طوسی است.
در انتهای نسخهای خطی از این كتاب آمده است: «استنساخ این كتاب، روز شنبه 12 جمادی الاول، سال 833 هـ.ق بدست نیازمند به رحمت پروردگار و شفاعتش عبدالوهاب، فرزند محمد، فرزند جعفر، فرزند محمد، فرزند جعفر، فرزند علی، فرزند سیوری اسدی، در شهر مقدس نجف كه سلام و درود بر ساكنانش باد و در مدرسه «مقداد سیوری» به پایان یافت.
این مدرسه در محله «مشراق»، یكی از محلههای معروف نجف و روبروی مسجد «اصاغه» قرار دارد. مدرسه تا سالهای آخرین قرن دهم آباد بود و پس از آن رو به ویرانی رفت، تا این كه «سلیم خان شیرازی» در سال 1250 هـ.ق آن را از نو بنا كرد و به همین سبب به مدرسه سلیمیه معروف شد. آخرین بازسازی این مدرسه، همان طوری كه در سر درِ آن نوشته شده در سال 1340 هـ.ق توسط سید ابوالقاسم وكیل انجام شده است.[۴۲]
این مدرسه كه از قدیمیترین مدرسههای دینی حوزه علمیه نجف اشرف است، در سال آخر عمر فاضل مقداد توسط وی بنا شده است. بنابراین سال ساخت و اتمام آن 826 هـ.ق خواهد بود. این مدرسه كه به مدرسه سلیمیه معروف است، مدرسهای است كوچك دارای 12 حجره و اكنون خوابگاه طلبههای مهاجر از سایر كشورهای اسلامی به عراق است.[۴۳]
شاگردان
فاضل مقداد پس از سالها تحصیل و پژوهش، جزو دانشمندان بزرگ شیعه شد. شهرت علم و كمال او، آفاق را پر كرد. از این رو گروه گروه از پویندگان دانش و جویندگان فضل و كمال به وی روی آورده، پروانهوار گرد شمع وجودش جمع شده. از نور فقه، نظریات و تحقیقات علمی آن فاضل بزرگ استفاده نمودند. تا جایی كه بسیاری از فقیهان و محدثان از مكتب فقهی و علمی وی فارغ التحصیل شده به درجه اجتهاد رسیدند و جمعی نیز از وی نقل روایت كردند.
شرح حال نویسان نام شاگردان وی را یك جا ذكر نكردهاند بلكه به مناسبتهای مختلف همراه شرح حال دیگر دانشمندان به نحوی به شاگردی آنها نزد فاضل مقداد اشاره كردهاند:
- 1. جمال الدین احمد فرزند محمد فرزند فهد حلی (متوفی: 841) وی عالمی زاهد، فقیهی بزرگ و نویسنده كتاب فقهی «المذهب البارع» است.[۴۴]
- 2. حسن بن راشد حلی: وی فقیه، شاعر و ادیب بود. او دارای قصیدههایی در تاریخ پادشاهان، خلفا و تاریخ قاهره است. او قصیدههایی در شرح الفیه شهید اول سروده كه به نام «الجمانه البهیه فی نظم الالفیه» شهرت دارد. حسن بن راشد، معروف به تاج الدین و منسوب به حلی است. او زمان وفات فاضل مقداد را سال 826 هـ.ق و مدفن او را مقابر نجف اشرف معرفی كرده است.[۴۵]
- 3. حسن بن محمد بن حسن نجفی، نویسنده تفسیر «عیون التفاسیر».[۴۶]
- 4. حسین بن فخرالدین بن سفرالله، معروف به علاءالدین مظفر قمی.[۴۷]
- 5. سیف الدین شغرابی.[۴۸]
- 6. شرف الدین مكی.[۴۹]
- 7. ظهیرالدین بن الحسام: وی عالمی فاضل، عابدی فقیه و از مشایخ بزرگ زمان خویش بود. او منسوب به عامل (از شهرهای لبنان) است.[۵۰]
- 8. عبدالله بن مقداد: وی فرزند فاضل مقداد است. پدرش در سال 794 هـ.ق كتاب «الاربعون حدیثاً» را برای او تألیف كرد.[۵۱]
- 9. علی بن الحسن بن علاله یا «علا» یا «علالا»؛ فاضل مقداد از او با عناوین «شیخ صالح»، «عالم» و «فاضل» یاد كرده و در سال 822 هـ.ق به او دو بار اجازه روایت داده و متن این دو اجازهنامه را در پشت كتابهای «الاربعون حدیثاً» و «رساله آداب الحج» نوشته است.[۵۲]
- 10. علی تولینی نحاریری عاملی: وی معروف به زینالدین، نویسنده كتاب «الكفایه فی الفقه»، یكی از فقیهان و دانشمندان بزرگ نجف بود. او از فاضل مقداد و جمال الدین احمد، فرزند علی عیناثی عاملی نقل روایت میكند.[۵۳]
- 11. علی بن عبدالعالی المیسی العاملی: وی ملقب به نورالدین، از شاگردان و راویان فاضل مقداد است.[۵۴]
- 12. سید رضیالدین بن عبدالملك، الواعظ القمی.[۵۵]
- 13. شیخ قاسم الدین.[۵۶]
- 14. محمد بن شجاع القطان الانصاری الحلی: وی ملقب به شمسالدین و معروف به ابن قطان است. در كتابهای فقهی، نظرات فقهی وی مورد توجه فقیهان واقع شده است. او آثار متعددی در فقه و اخلاق دارد، مثل: «معالمالدین فی فقه آل یاسین» در موضوع فقه و «نهج العرفان فی احكام الایمان» در موضوع اخلاق، او این اثر را در سال 819 هـ.ق تألیف كرده است. دانشمندان علم تراجم، تألیفات او را نشانه فضل و علو مرتبت علمی او دانستهاند و او را ستودهاند.[۵۷]
دیدگاهها
فاضل مقداد نزد دانشمندان اسلامی، به ویژه فقیهان و مفسران، دارای مقام و منزلت خاصی است. آنان، او را به سبب جامعیتش در علوم عقلی و نقلی با القاب و اوصاف زیبا ستودهاند. محقق تستری،[۵۸] محدث نوری،[۵۹] محمدباقر خوانساری،[۶۰] شیخ عباس قمی[۶۱] و محمدعلی مدرس[۶۲] او را فاضل، فقیه، متكلم، دقیق، دانشمند هوشمند، جمال دین، و پژوهشگری بزرگ معرفی كردهاند.
علامه مجلسی در بحارالانوار میگوید: «شیخ بزرگ مقداد، فرزند عبدالله از فقیهان بزرگ است و تألیفهای او در نهایت ارزش و شهرت است».[۶۳]
شاگردش، حسن بن راشد حلی، میگوید: «شیخ ما پیشوا، علامه اعظم ابوعبدالله مقداد كه خداوند چهره او را نورانی كرده است. مردی است باكمال، دارای صدایی رسا، زبانی برّا در گفتار بلیغ و سخنور و در علوم فراوانی متخصص است. وی فقیهی متكلم، اصولی، نحوی و منطقی است كه كتاب تألیف كرد و خوب هم تألیف كرد».[۶۴]
وی نه تنها نزد دانشمندان شیعه، مقام و منزلت خاصی دارد، بلكه نزد دانشمندان اهل سنت نیز دارای موقعیت و شهرت فوق العادهای است. نویسنده التفسیر والمفسرون، از دانشمندان اهل سنت، كتاب ارزشمند «كنز العرفان فی فقه القرآن» فاضل مقداد را در كنار سایر كتابهایی كه در مورد آیات الاحكام نوشته شده است در فصلی جداگانه متذكر شده و بعد از ذكر مشخصات و اوصاف وی در مورد آن كتاب به بحث و نقد و نظر پرداخته است.[۶۵]
نویسنده الاعلام میگوید: شرف دین ابوعبدالله مقداد حلی اسدی نجفی عالمی متكلم، معروف به فاضل سیوری از شاگردان شهید اول و از استادان حسن بن راشد حلی و شیخ زینالدین ابن علاء است. فاضل سیوری از بزرگان متكلمین و از پرچمداران پژوهش است. او نقش مهمی در علوم تفسیر، كلام، فقه، حدیث و... دارد.[۶۶]
وفات
زمان وفات فاضل مقداد، همانند زمان تولدش برای شرح حال نویسان مجهول بود ولی بعد از جستجو و كاوشهای فراوان این مسأله برای آنها معلوم شد. اولین كسی كه به این حقیقت پی برد، جستجوگر و پژوهشگر دانشمند شیخ محمد سماوی نجفی، نویسنده الطلیعه (متوفی: 1371 هـ.ق) بود كه تاریخ وفات فاضل مقداد را كه توسط شاگرد فاضل مقداد؛ شیخ حسن به راشد حلی بر پشت نسخهای از كتاب «القواعد» شهید اول نوشته شده بود، بدست آورد.
وی تاریخ وفات فاضل مقداد را چنین نوشته بود: «شیخ ما، پیشوای اعظم علامه ابوعبدالله مقداد فرزند عبدالله، سیوری كه خداوند چهره او را در نجف اشرف نورانی كرده بود بر شرفش برترین درودها و كاملترین سلامها روز یكشنبه 26 جمادی الثانی سال 826 هـ.ق وفات كرد و در یكی از قبرستانهای نجف اشرف، به خاك سپرده شد».[۶۷]
مكان دفنِ وی هنوز به طور دقیق معلوم نشده است. عدهای از دانشمندان از جمله حسن بن راشد حلی در متن فوق محل دفن وی را در قبرستانهای نجف دانستهاند. منظور از قبرستانهای نجف همان مقبره بزرگ وادی السلام است كه محل دفن بزرگان و اولیای الهی میباشد.[۶۸]
نویسنده روضات الجنات در این مورد میگوید: «گمان قوی دارم كه بقعه واقع در دشت «شهروان بغداد» كه در میان اهالی آن سامان، به مقبره مقداد معروف است. مدفن همین فاضل مقداد باشد كه در آن جا وفات یافته است و یا به حسب وصیت خودش در آن جا دفن شده است؛ چرا كه آن جا محل عبور و تعدد زایرین عتبات عالیات است. و اما این مقبره نمیتواند قبر مقداد بن اسود كندی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله (و از خواص امام علی علیه السلام) باشد؛ چرا كه او بنابر شواهد تاریخی در قبرستان بقیع واقع در مدینه (در سال 33 هـ.ق) دفن شده است.[۶۹]
شهروان یا شهرابان دارای نخلستانها و باغهای فراوان، در 101 كیلومتری شرق بغداد واقع شده بود و دانشمندان زیادی منسوب به آن هستند.[۷۰] این مكان در مسیر قافلهها و زایرین عتبات عالیات از طرف ایران، افغانستان و سایر كشورهای دور دست شرق، به عراق قرار دارد.[۷۱]
بر روی مرقدی كه منسوب به فاضل مقداد است. بقعهای بلند، سفید و قدیمی ساخته شده است كه جلوه خاصی به این شهر كوچك داده است و محل زیارت علاقهمندان به عالمان و فقیهان اهل بیت علیهمالسلام میباشد. این مرقد آن چنان نزد اهالی آن سامان و سایر جاها مشهور است كه دیگر نام شهر، از شهروان به «مقدادیه» نقل پیدا كرده است و هماكنون به «المقدادیه» معروف است.[۷۲]
سن فاضل مقداد را تا وقت وفات، حدود 80 سال تخمین زدهاند؛ چرا كه فخرالمحققین فرزند علامه حلی استاد شهید اول، در سال 771 هـ.ق درگذشته است و فاضل مقداد همان طور كه در كتاب «الاعتماد شرح رساله واجب الاعتقاد» تصریح كرده، فخرالمحققین را درك كرده است و آن كتاب را در زمان حیات جناب فخر نوشته است، بین وفات فخرالمحققین و شیخ مقداد 55 سال فاصله است. از طرفی، بعید به نظر میرسد كه وی «رساله واجب الاعتقاد» را پیش از 20 سالگی شرح و تبیین كرده باشد. بنابراین، میتوان گفت كه وی نزدیك به 80 سال زندگی كرد.[۷۳]
پانویس
- ↑ كنز العرفان، ج 1، مقدمه، ص 4.
- ↑ بهجه الامال، ج 7، ص 91.
- ↑ ر.ك: الكنی والالقاب، ج 3، ص 7؛ روضات الجنات، ج 7، ص 171؛ ریحانه الادب، ج 4، ص 282؛ مستدرك الوسایل، ج 3، ص 431؛ لؤلؤ البحرین، ص 172 و تنقیح المقال، ج 3، ص 245.
- ↑ روضات الجنات، ج 7، ص 171؛ ریحانه الادب، ج 4، ص 282؛ ریاض العلما، ج 5، ص 216 و الكنی والالقاب، ج 3، ص 7.
- ↑ اللوامع الالهیه فی المباحث الكلامیه، مقدمه، ط-بح.
- ↑ اعیان الشیعه، ج 9، ص 425.
- ↑ ماضی النجف، ج 3، ص 377.
- ↑ بهجه الامال، ج 7، ص 93 و ریحانه الادب، ج 4، ص 283.
- ↑ الكنی والالقاب، ج 3، ص 7؛ ریاض العلما، ج 5، ص 216 و مفاخر الاسلام، ج 4، ص 379.
- ↑ اللوامع الالهیه، ص بح و روضات الجنات، ج 7، ص 171.
- ↑ ریحانه الادب، ج 4، ص 282؛ ارشاد الطالبین، ص 8 (مقدمه)؛ تنقیح المقال، ج 3، ص 245؛ الكنی والالقاب، ج 3، ص 7؛ روضات الجنات، ج 7، ص 171 و...
- ↑ مفاخر الاسلام، ج 4، ص 379.
- ↑ ماضی النجف و حاضرها، ج 1، ص 85 و ج 3، ص 380.
- ↑ كنز العرفان، ج 1، ص 4 «مقدمه» و نضد القواعد، ص 7، (مقدمه).
- ↑ ماضی النجف، ج 3، ص 380.
- ↑ الكنی والالقاب، ج 3، ص 7؛ روضات الجنات، ج 7، ص 171؛ ریاض العلماء، ج 5، ص 216؛ ریحانه الادب، ج 4، ص 283؛ فوائد الرضویه، ص 267؛ الامل الامل، ج 2، ص 325؛ لغتنامه دهخدا، ج 10، ص 14942 و تنقیح المقال، ج 3، ص 345.
- ↑ روضات الجنات، ج 7، ص 15 و كنز العرفان، ج 1، مقدمه، ص 6.
- ↑ مفاخر اسلام، ج 4، ص 379.
- ↑ كنز العرفان، مقدمه، ص 10.
- ↑ بحارالانوار، ج 107، ص 169.
- ↑ ارشاد الطالبیین، ص 25، مقدمه.
- ↑ روضات الجنات، ج 7، ص 172.
- ↑ نضد القواعد، مقدمه، ص 12.
- ↑ روضات الجنات، ج 7، ص 171؛ ریحانه الادب، ج 4، ص 283؛ فوائد الرضویه، ص 667؛ الامل الامل، ج 2، ص 325؛ ایضاح المكنون، ص 229؛ بهجه المقال، ج 7، ص 90؛ ریاض العلما، ج 5، ص 217؛ الكنی والالقاب، ج 3، ص 7؛ الذریعه، ج 18، ص 159 و تنقیح المقال، ج 3، ص 245.
- ↑ مقدمهای بر فقه شیعه، ص 153.
- ↑ اللوامع الالهیه.
- ↑ نضد القواعد، ص 4.
- ↑ روضات الجنات، ج 7، ص 172 و ریاض العلما، ج 5، ص 216.
- ↑ موسوعه النجف الاشرف، ج 6، ص 293 و 325 و 369.
- ↑ النافع یوم الحشر، مقدمه، ص 16 و 17.
- ↑ نضد القواعد، مقدمه، ص 12.
- ↑ اثبات الهداه، ج 1، ص 29.
- ↑ بحارالانوار، ج 107، ص 169.
- ↑ روضات الجنات، ج 7، ص 172 و ریاض العلماء، ج 5، ص 216.
- ↑ روضات الجنات، ج 7، ص 172.
- ↑ لؤلؤ البحرین، ص 173.
- ↑ كنز العرفان، ج 1، مقدمه، ص 15.
- ↑ مسالك الافهام، ج 1، ص 7.
- ↑ ریاض المسائل، ج 1، ص 1.
- ↑ بحارالانوار، ج 107، ص 169.
- ↑ التفسیر والمفسرون، ج 2، ص 425.
- ↑ ماضی النجف، ج 3، ص 379؛ موسوعه العتبات المقدسه، ج 7، ص 130؛ مراقد المعارف، ج 2، ص 334 و التنقیح الرائع، مقدمه، ص 32.
- ↑ ماضی النجف، ج 3، ص 379 و موسوعه النجف الاشرف، ج 6، ص 413.
- ↑ ریاض العلماء، ج 4، ص 281؛ طرائف المقال، ج 2، ص 423 و ماضی النجف، ج 3، ص 380.
- ↑ كنز العرفان، ج 1، مقدمه، ص 9؛ روضات الجنات، ج 7، ص 171 و ماضی النجف، ج 3، ص 380.
- ↑ مفسران شیعه، ص 118.
- ↑ ماضی النجف، ج 3، ص 380 و التنقیح الرائع، مقدمه، ص 29.
- ↑ ریاض العلما، ج 5، ص 216 و مفاخر الاسلام، ج 4، ص 382.
- ↑ روضات الجنات، ج 2، ص 330 و ماضی النجف، ج 3، ص 380.
- ↑ ریاض العلما، ج 3، ص 55؛ ماضی النجف، ج 3، ص 380 و التنقیح الرائع (مقدمه)، ص 3.
- ↑ روضات الجنات، ج 7، ص 171؛ ماضی النجف، ج 3، ص 380 و ریاض العلماء، ج 5، ص 217.
- ↑ ریاض العلما، ج 3، ص 408؛ روضات الجنات، ج 7، ص 171 و ماضی النجف، ج 3، ص 380.
- ↑ ریاض العلما، ج 3، ص 380.
- ↑ الاجازه الكبیره، ص 341 و مستدرك الوسائل، ج 3، ص 431.
- ↑ روضات الجنات، ج 7، ص 174 و ماضی النجف، ج 3، ص 380.
- ↑ ماضی النجف، ج 3، ص 380؛ التنقیح الرائع، ص 30 و ریاض العلما، ج 1، ص 183.
- ↑ لؤلؤالبحرین، ص 172؛ اعیان الشیعه، ج 9، ص 363؛ بحارالانوار، ج 105، ص 36؛ روضات الجنات، ج 7، ص 173؛ و الكنی والالقاب، ج 3، ص 7؛ ریاض العلماء، ج 5، ص 108 و...
- ↑ مقابیس الانوار، ص 14.
- ↑ مستدرك الوسائل، ج 3، ص 431.
- ↑ مقابیس الانوار، ص 14.
- ↑ مستدرك الوسایل، ج 3، ص 431.
- ↑ ریحانه الادب، ج 4، ص 282.
- ↑ بحارالانوار، ج 1، ص 41.
- ↑ روضات الجنات، ج 7، ص 175 (پاورقی).
- ↑ التفسیر والمفسرون، ج 2، ص 465.
- ↑ اعلام زركلی، ج 7، ص 282.
- ↑ ماضی النجف، ج 3، ص 381.
- ↑ همان، واللوامع الالهیه، (مقدمه) ص مط.
- ↑ روضات الجنات، ج 7، ص 175.
- ↑ معجم البلدان، ج 3، ص 375.
- ↑ مراقد المعارف، ج 2، ص 332.
- ↑ همان، ص 330.
- ↑ ارشاد الطالبین، (مقدمه)، ص 21.
پيوندها