بقعه چهار امامزاده قم

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۵۳ توسط Heidariyan47 (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « بقعه مورد نظر مدفن چهار امامزاده در بلوار 15 خرداد واقع است كه قبلا به اين منط...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

بقعه مورد نظر مدفن چهار امامزاده در بلوار 15 خرداد واقع است كه قبلا به اين منطقه اراضى جمر و سعدآباد مى گفتند، و مدتى اين بقعه را بنام چهار امامزاده و زماني بنام امامزاده ملا‌ آقابابا(به اسم خادم آنجا) مى خواندند كه در رديف خاكفرج و گنبدهاى شاهزاده ابو احمد بن محمد حنفيه و شاهزاده سيد على واقع مى باشد.

دراين بقعه بحكايت نامش چهار امامزاده مدفونند و مدفونين بنا بنوشته كتيبه ايكه در عكس هم مشاهده مى شود به اسامى شاهزاده حسن و شاهزاده حسين و شاهزاده ابراهيم و شاهزاده جعفر از اولاد حضرت سيد الساجدين امام زين العابدين(عليه السلام) هستند.

ولي بايد به جرأت گفت كه بطور تحقيق نميتوان تعيين كرد كه اين چهار شاهزاده مدفون در اين بقعه چه كسانى مى باشند، اما چون شيوه نگارنده اين كتاب در اينست كه ابتداءا گفته ها و احتمالات نويسندگان و مورخين را نوشته و پس از آن مختار يك تن از علماي انساب را كه در اين زمينه نظر داده اند را بررسى نموده و اگر هم تحقيقات نگارنده خلاف اقوال هر يك از احتمالات داده شده باشد با مدارك متقن و مستند بيان مى نمايد و آنگاه به حالات خود مدفونين پرداخته و اگر از زندگانى آنها مطالبى در دست نبود پاره اى از حالات پدر و اجدادشان را متذكر خواهد شد، از اينروست كه احتمالات داده شده در مورد مدفونين در اين بقعه را ذيلا اشاره مى كنيم و قول اقرب بصواب را انتخاب و در حالات همان بحث خواهيم كرد.

بنابراين بايد گفت كه مرحوم ناصرالشريعه در كتاب(1)خود چند احتمال ذكر نموده اند كه بشرح زير است.

1ـ احتمال دارد كه شاهزاده حسين جناب حسين بن حسن بن حسين بن حسن افطس بن على بن امام زين العابدين(عليه السلام) باشد و شايد هم حسن والد همين امامزاده حسين باشد.

2ـ احتمال دارد كه شاهزاده حسن جانب حسن بن عباس بن عبدالله الشهيد ابن حسن افطس بن على بن امام زين العابدين(عليه السلام)باشد.

3ـ و بنابر احتمالى حسين جناب حسين بن على بن عمر بن حسن افطس بن على بن امام زين العابدين(عليه السلام) باشد.

اما مرحوم ناصر الشريعه براى احتمالات فوق خود هيچ دليلى را مبذول نداشتند، كه شايد نظر نامبرده از گفتار صاحب كتاب انوار المشعشعين بوده باشد كه جواب آن از نگارنده اين كتاب چنين است كه هيچ يك از علماى انساب ورود حسن بن حسين بن حسن افطس را به قم ثبت ننموده چه رسد كه پدر و پسر را در اين بقعه مدفون بدانيم، وانگهى مجرد ورود يك شخص در جائى دليل بر مدفون بودن وى نخواهد بود، پس بنابراين احتمال اول مرحوم ناصرالشريعه مردود مى باشد.

در جواب ا حتمال دوم هم بايد گفت كه در كتب انساب براى عباس بن عبدالله الشهيد ابن حسن افطس فقط يك عقب بنام عبدالله ابو محمد الابيض ثبت نموده اند(2)و اگر هم فرزندى بنام حسن داشته كه از وى حسين بدنيا آمده است و منقرض گشته بود يقينا مى بايستى ذكرى از آن در كتب انساب و تاريخ مي شد، لذا عدم نقل مورخين و سكوت علماء انساب، خود اقوى دليل برنداشتن فرزنى بنام حسن مى باشد و اگر هم بگوئيم كه حسن بن عباس طبق قول صاحب تاريخ قم وجود خارجي داشته، لابد اشتباهى در نقل قول صورت گرفته چونكه هيچ دليلى بر مدفون بودن حسن بن عباس در اين بقعه موجود نيست و مجرد اسكان شخصى در يك شهر را نمى توان دليل بر مدفون بودن آن در يكى از بقاع دانست خصوصا دلائلى در دست است كه چهار تن از فرزندان على بن عمر بن حسن افطس در اين بقعه مدفون مى باشند كه مرحوم علامه نسابه عباس فيض بر آن تصريح كرده و داستان هجرتشان و اولاد وى را با ذكر مدفنشان ذكر نموده است كه خواهد آمد.

صاحب كتاب(انوار المشعشعين)(3)هم مدفونين در اين بقعه را از احفاد حضرت امام سجاد(عليه السلام) به اسامى امامزاده حسين، امامزاده محمد، امامزاده احمد، امامزاده حسن كه مطابق مشهور بين مردم و موافق لوح مزارشان بوده است تعيين نموده و بيانات خود را بزيات نامه ايكه در بقعه نامبرده موجود بود متكى نموده ولى پس از آن هرچه نوشته با قيد احتمال و مدرك قرار دادن گفتار مؤلف تاريخ قم است، كه مى نويسد:

"محتمل است حسين مدفون دراين بقعه همان ابوالفضل حسين بن حسن باشد كه حالاتش در قسمت شاهزاده ابراهيم(4)قرب مشهد على بن جعفر(عليه السلام) گفته شد و محمد را هم كه فرزند وى است، هر دو تن جد و پدر ابو العباس احمد مى باشند در اين بقعه مدفون دانست، وى در جاى ديگر مى نويسد كه ممكن است حسن مدفون در اين بقعه هم حسن بن عباس بن عبدالله الشهيد بن حسن افطس برادر عبدالله ابيض مدفون در رى و محمد هم فرزند او باشد و سومى آنها هم احمد فرزند عباس بن عبد الله ابيض(5)باشد كه قبلا جواب اين احتمال بطور مبسوط از نگارنده اين كتاب داده شد، ولى دلائل صاحب كتاب انوار المشعشعين چنين است:

وي در كتاب خود بنقل از(تاريخ قم)(6)مى نويسد كه؛"ديگر از امامزاده هائيكه بقم آمدند عبدالله بن عباس بن عبدالله الشهيد بن حسن افطس بن على بن امام زين العابدين(عليه السلام) بود كه از بصره بقم آمد و او با على بن محمد علوى صاحب زنج در بصره بود و چون صاحب زنج را در بصره بقتل رسانيدند عبد الله بن عباس با برادرش حسن بن عباس از بصره بقم گريخته و در آنجا متوطن شدند و از عبد الله بن عباس رد قم دو پسر به اسامى ابوالفضل عباس و ابو عبدالله حسين ملقب به ابيض و سه دختر به وجود آمدند و.... واز ابوالفضل عباس بن عبدالله بن عباس هم ابو على احمد به وجود آمد ولى ابو عبدالله حسين ابيض بن عبدالله بن عباس از قم به رى رفت و اعقاب او در رى هستند.

و اما حسن بن عباس بن عبدالله شهيد برادر عبدالله بن عباس كه با هم از بصره بقم آمدند، از او فرزندى بنام ابوالفضل محمد بوجود آمد كه بسيار جوان عاقل و پارسا و قانع بود أنتهي". پس از بيانات تاريخ قم چنين مستفاد شد كه عبد الله ابيض را برادري، بنام حسن بوده و مؤلف انوار المشعشعين چنين استدلال مى كندكه مشهور بودن اينكه عبد الله ابيض در ري مدفونست اصلى ندارد و احتمال دارد كه در قم مدفون باشد چونكه صاحب تاريخ قم نفرموده كه عبدالله ابيضاز قم بيرون رفته باشد اما قبر او معلوم نيست كه در كجا واقع است و آنكسى كه از قم به رى هجرت نموده ابو عبدالله حسين بن عبد الله ابيض بوده است(7) كه احتمال مى رود كنيه او(ابو عبدالله) تدريجا براسم او غلبه يافته باشد و بمرور ايام در لفظ ابوعبد الله هم تخفيفى راه يافته شده و بجاى ابو عبدالله حسين ابيض، عبد الله ابيض گفته شده باشد و نيز محتمل است كه عبدالله بن حسين بن عبد الله ابيض كه شاعر بوده است نيز با پدر خود حسين در آن بقعه مدفون شده و بقعه بنام عبد الله شهرت يافته باشد.

پس احتمالات مرحوم صاحب انوار المشعشعين چنين است كه اسامى زير در اين بقعه مدفون مي باشند؛ 1ـ حسن بن عباس بن عبدالله الشهيد ابن حسن افطس ابن على بن امام زين العابدين(عليه السلام). 2ـ محمد بن حسن بن عباس بن عبدالله الشهيد ابن حسن افطس ابن على بن امام زين العابدين(عليه السلام). 3ـ عبد الله ابيض ابن عباس بن عبدالله الشهيد ابن حسن افطس بن على بن امام زين العابدين(عليه السلام). 4ـ احمد بن عباس بن عبدالله ابيض ابن عباس عبد الله الشهيد ابن حسن افطس بن على بن امام زين العابدين(عليه السلام). و دو احتمال ديگر داده شده بود كه در اول اين بخش ذكر گرديد.

اسامي مدفونين در بقعه چهار امامزاده

به استدلال مرحوم عباس فيض

مرحوم عباس فيض دركتاب خود(8)مى نويسد: در اين گنبد بحكايت نامش چهار امامزاده به اسامى ابو عبدالله حسين و ابو محمد حسن و ابو علي محمد و ابو طالب محسن مدفون مى باشند كه ابو عبدالله حسين پدر آن سه تن و نسبشان از قرار زير است؛

ابو عبدالله حسين بن على بن عمر بن حسن الافطس ابن على الاصغر ابن امام زين العابدين(عليه السلام). قبل از آنكه كيفيت ورود ابو عبدالله حسين را بيان كنيم مقدمه‌ پاره اى از حالات اجدادش را ذيلا اشاره نموده تا نسبت به اين سلسله بيشتر آشنائى داشته باشيم.

علي بن امام زين العابدين(عليه السلام)كوچكترين فرزندان حضرته سجاد(عليه السلام) بود كه صاحب شرافت و جلالت قدر بوده و آثارى از فضايل و مناقب در او هويدا بود و امام سجاد(عليه السلام) او را بنام برادرش كه در كربلاء بشهادت رسيد نام گذارى نمود و وى را مكنى به ابوالحسن گردانيد(9). در كتاب مجدي(10)نوشته شده كه على الاصغر مادرش ام ولد و با زيد و عمر برادر ابوينى و در سن 30 سالگى در(ينبع) فوت كرده و قبرش در همانجا مى باشد.

بهرحال در تمام كتب انساب وتاريخ نسل على الاصغر بن امام زين العابدين(عليه السلام) را از حسن افطس مى دانند(11).

مادر حسن افطس ام ولد بوده و قبل از آنكه وى بدنيا بيايد(درحاليكه حمل بوده) پدرش دار دنيا را وداع گفت، اما حسن كم كم رشد كرد تا اينكه جوانى رشيد و شجاع شد و با محمد بن عبدالله بن الحسن نفس زكيه قيام نمود و پرچمى سفيد در دست داشت و هيچكس مثل او در سپاه نفس زكيه از حيث شجاعت و بى باكى پيدا نمى شد و وى بسبب طول قامت، رمح آل ابيطالب ناميده شد.

چون محمد نفس زكيه بشهادت رسيد و افراد او منهزم شدند، حسن افطس مخفى گرديد و هنگاميكه امام جعفر الصادق(عليه السلام)بعراق هجرت نمود نزد خليفه منصور دوانيقى رفت و به او فرمود: آيا مى خواهى به رسول خدا(ص) احسانى كرده باشي؟ منصور گفت بلى يابن رسول الله(ص)، امام صادق فرمود: از سر تقصيرات حسن افطس در گذر و خليفه هم بقول نمود وحسن از مخفيگاه خود بيرون آمد(12).

اما مسئله سوء قصد حسن درباره امام صادق(عليه السلام) با كارد وعدم توفيق وى بر قتل امام معلوم نيست كه تا چه حد صحيح باشد زيرا درباره وى قدحى نرسيده است كه بر صحت امر دلالت كند و از كنيز امام جعفر الصادق(عليه السلام)بنام(سالمه) روايت شده:"هنگاميكه امام(عليه السلام) مريض شد و خوف بر اتلاف نفس خود نموده بود فرزند خود امام موسي(عليه السلام) را صدا زد و فرمود كه هفتاد اشرفى و اجناس ديگر به حسن افطس بدهد، سالمه گويد: من نزديك شدم و گفتم آيا شما به افطس چيزى مى دهيد مگر او نبود كه در مسيرتان كمين نمود تا شما را بكشد؟ حضرت فرمود: اى سالمه مى خواهى من از آن اشخاصى باشم كه خداي تعالى فرمود:(ويقطعون ما امر الله به ان يوصل)(13) يعنى قطع مى كنند و مى برند چيزى را كه حقتعالى فرمان كرده كه بهم پيوسته دارند"(14).

حسن افطس را اولاد بسيار است اما عقب او از پنج(15)پسر به اسامي:

1ـ على الحوري(16)

2ـ الحسن ابو محمد المكفوك

3ـ عبدالله الشهيد

4ـ والحسين

5ـ عمر(17)اما عقب عمر به حسن افطس بن على از يك پسر او بنام على است كه ملقب به يرطله(18)بوده است.

و عقب على بن عمر بن حسن افطس بن على از پنج پسر او به اسامى زير مى باشد؛

1ـ ابوطاهر ابراهيم

2ـ عمر

3ـ ابوالحسن محمد

4ـ ابو عبدالله الحسين(19)

5ـ احمد.

مرحوم عباس فيض مى فرمايد(20)كه"ابو عبدالله الحسين در اصفهان ساكن بود و داراى دو دختر و سه پسر به اسامي؛ ابوطالب محسن و ابو محمد حسن و ابوالحسن على برطله كه با اين پنج نفر به قم هجرت نمود و در اين شهر هم او را پسرى بنام ابى على محمد الرئيس بوجود آمد(21).

از آن ميانه ابوالحسن على برطله بن ابى عبدالله حسين بن على بن عمر بن حسن افطس بن على بن امام زين العابدين(عليه السلام) از قم به آوه نقل مكان كرد و در آنجا ويرا پسرانى به اسامى ابوجعفر محمد، و ابو محمد حسن برطله و ابو العباس طيب و ابو الحسين طاهر بوجود آمدند كه شاهزاده طيب و طاهر از آوه به قم آمده متوطن شدند و در همين شهر وفات يافتند كه الآن بقعه متبركه آنها در اطراف قم مزار مؤمنين مى باشد".

پس بنابر عبارات فوق و تصريح مؤلف كتاب(مجدي)(22)و(عمده الطالب)(23)ديگر هيچ جاى شك نيست كه مدفونين در اين بقعه شاهزادگان، ابو محمد حسن و ابو على محمد و ابوطالب محسن پسران سيد جليل القدر شاهزاد ابو عبدالله حسين بن على بن عمر بن حسن الافطس بن علي الأصغر بن امام زين العابدين(عليه السلام) مي باشند و احتمالات صاحب كتاب انوار المشعشعين هم مردود و طرد مى گردد.


توصيف گنبد و بارگاه چهار امامزاده از احفاد امام سجاد(عليه السلام)

اما بقعه مورد نظر از آثار قبل از صفويه ميباشد كه الآن از آثار تاريخى آن بجهت تعميرات و توسعه بعد از پيروزى انقلاب اسلام، چيزى نمانده گرچه يكى از مشاهد بسيار زيبا و پرمعنويت اين شهر محسوب مى شود چرا كه اطراف اين بقعه را درختانى پوشانده و در صحن آن زير سايه درختان زوار براى استراحت اسكان مى يابند و حقير كه چند مرتبه براى عتبه بوسى به آستان مبارك اين چهار امامزاده شريفياب شدم جمع كثيرى از زوار را در گوشه اى از صحن زير درختان كه سفره اى انداخته بودند و مشغول تقسيم طعام نذرى مى شدند ملاحظه و پى به جلالت قدر و منزلت شأن صاحبان اين قبر شدم.

اما اين بقعه داراى دو مدخل به صحن است كه اولى آن از سوى خيابان و متصل به كفشكنى حرم باز مى شود و دومى آن داخل كوچه پشت امامزاده كه به صحن مشجر آن باز شده و در وسط اين صحن حوضى وجود دارد كه بطول و عرض تقريبى 4 متر مى باشد و در مقابل همين حوض مدخل اصلى روضه مطهر از صحن به حرم باز مى گردد كه بلافاصله چشم انسان به ضريح سنگ كارى شده از مرمر مى خورد كه درهر طرف اين ضريح دو پنجره مشبك از نقره و مطلا به عرض و ارتفاع 40 سانتيمتر كه براى انداختن نذورات به داخل مرقد استفاده مى شود، مشاهده مى گردد.

تمام جدار اين روضه مطهره از همان سنگهاى مرمرى كه از ضريح استفاده شده مزين مى باشد و در جانبين ضريح هم دو حجره باز ومتصل به روضه مقدسه موجود است كه براى زواريكه قصد توسل دارند جاى وسيعي، ساخته شده است.

بر فراز بقعه، گنبدى هرمى شانزده تركى آراسته به كاشيهاى الوان به رنگ فيروزه كه با گلهاى كوچك مزين شده و در هر قسمت آن از بالا به پائين، اول اسم جلاله(الله) و بعد اسماء مباركه خمسه النجباء به ترتيب محمد(ص) علي، فاطمه، حسن و حسين(عليه السلام) بچشم مى خورد كه به زيبائى گنبد زياده از حد، افزوده است و ارتفاع تقريبى گنبد هم از بام 4 متر مي باشد.

بقعه مورد نظر شكل مربع است كه با آجرهاى نمابندى آراسته گشنه و همچنانكه در تصوير هم مشاهده مى شود ايوان بقعه از صحن داراى چهار ستون كه بالاى هر يك توسط كاشيهائى به رنگ آبى و منقش به گل و بوته مزين گشته و در جانبين اين ستونها دو پنجره كه يكي مربوط به قسمت زنانه و ديگرى از روضه مطهر و قسمت مردانه است مشاهده مى گردد كه بسيار پر جلوه و با وجود اشجار با صفا و زيبا گشته است.


پی نویس

(1)ـ تاريخ قم صفحه 130.

(2)ـ الشجره المباركه صفحه 177 و سراج الانساب صفحه 163 كه ايشان محمد را هم قائل شده اند.

(3)ـ انوار المشعشعين جلد 2 صفحه 89 و انجم فروزان صفحه 164.

(4)ـ قبلا در توصيف بقعه شاهزاده ابراهيم مدفون د رمحاذات بقعه‌ منسوب بعلى بن جعفر(عليه السلام) گفته شد كه چند احتمال در مدفونين اين بقعه مى باشد كه از جمله آنها جناب شاهزاده ابوالعباس احمد بن محمد بن حسين بن حسن بن حسين بن حسن افطس بن على بن امام زين العابدين(عليه السلام) باشد.

(5)ـ كتب انساب ذكرى از ورود احمد بن عباس بن عبد الله الأبيض بن عباس بن عبدالله الشهيد بن حسن در كتبشان ذكر ننمودند.

(6)ـ تاريخ قم صفحه 228 و انجم فروزان صفحه 165.

(7)ـ بر مطلب فوق اكثر علماء انساب چنين گفته اند من جمله صاحب عمده الطالب و صاحب جنه النعيم.

(8)ـ گنجينه آثار قم جلد 2 صفحه 591.

(9)ـ نقل از منتهى الآمال جلد 2 صفحه 156.

(10)ـ انساب مجدى صفحه 211، الصول الفخريه صفحه 187.

(11)ـ سراج الانساب صفحه 159، الشجره المباركه صفحه 171، انساب مجدى صفحه 212، و انساب فخرى صفحه 80، منتهى الآمال جلد 2 صفحه 157، عمده الطالب صفحه 304، الفصول الفخريه صفحه 187، تهذيب الانساب 253.

(12)ـ سراج الانساب صفحه 160 منتهى الآمال جلد 2 صفحه 157، عمده الطالب صفحه 305.

(13)ـ سوره مباركه بقره آيه شريفه 27.

(14)ـ عمده الطالب صفحه 306، سر السلسه صفحه 77 و الشجره المباركه صفحه 171.

(15)ـ مؤلف كتاب الشجره المباركه در صفحه 172 عقب حسن افطس را از 6 پسر او، و زيد المدائنى مى داند.

(16)ـ حورى منسوب است به حوره و آن قريه ايست در اطراف فرات ولى بعضى از علما انساب(الخزري) و يا(الحريري) نوشته اند رجوع شود به كتابهاي، انساب مجدى صفحه 213، سر السلسله 78 و انساب فخرى صفحه 80 و عمده الطالب صفحه 306.

(17)ـ در كتاب انساب مجدى است كه؛ اما عمر بن الافطس، فشهد فخا و له عده من الولد كثيره ببردعه و آذربيجان و قم و اصفهان و غير ذلك، كه مؤيد قول ما مبنى بر مدفون بودن چهار امامزاده از نسل ايشان ميباشد.

(18)ـ برطله در ا نساب فخرى صفحه 84 هم نوشته شده است.

(19)ـ در كتاب عمده الطالب تصريح شده كه ابو عبدالله الحسين در قم ساكن بوده است، صفحه 310.

(20)ـ گنجينه آثار قم جلد 2 صفحه 497.

(21)ـ مؤلف كتاب الشجره المباركه در صفحه 85 از كتاب خود فرزندان ابو عبدالله الحسين بن على بن عمر را كه معقب بوده چهار تن به اسامى محمد، علي، حسن و احمد دانسته و ظاهرا ابوطالب محسن جز معقبين نبوده و ذكرى هم از آن نشده است.

(22)ـ انساب مجدى صفحه 220 خط اول.

(23)ـ عمده الطالب صفحه 379.

منبع

سایت الشیعه