التفسیر لکتاب الله المنیر (کتاب)
نام كامل آن« التفسير للكتاب الله المنير» و نام ديگر آن« التفسير المنير» مى باشد. به زبان عربى و در 8 مجلد، شامل تمام قرآن، به ترتيب سورههاست. يكى از تفاسير فشرده و از نظر نثر مخصوص به خود است. روش مفسر، تحليلى و بيانى است. بدون اينكه بخواهد بحثهاى ادبى، لغوى و قرائت را مطرح كند. نگرش مفسر به مباحث قرآن، نگرشى اجتماعى و اخلاقى است. به جنبههاى عقلى و فلسفى نيز توجه دارد.
انگيزه
مفسر در مقدمه اجمالى خود بر تفسير انگيزه خود را ارائه مباحثى در جهت بيان و تثبيت روشى در زندگى فردى و اجتماعى مىداند، مطابق با روش صحيحى كه قرآن آن را مطرح كرده و عقول انسانى نيز در پى آن هستند. بدين جهت محور مطالب تفسير را، زندگى اجتماعى انسان قرار داده است و بقيه مباحث را در حاشيه آن مىداند.
روش تفسير
روش مفسر در مطرح كردن مباحث بدين طريق است كه در سورهها پس از ارائه اطلاعات كلى مانند نام سوره، محل نزول، عدد آيات، و بيان فضل آن، آيه به آيه به پيش مىرود، پس از ذكر آيه به موضوعى خاص مناسب با آن مىپردازد، در صورت داشتن اسباب نزول آن را ذكر كرده، به توضيح چارچوب كلى آيه و شرح بيانى مختصرى از آن، اهتمام مىورزد، بر لغات خاص آيه كه داراى معانى محورى و مورد نظر آن است تكيه كرده در صورت اغماض به شرح لغوى آن همت مىگمارد و محورى مىگردد جهت توضيح و تبيين آن آيه و بدون در نظر گرفتن نكات ادبى، بلاغى و قرائتى، به شرح پيام و دعوت آيه و نكات حياتى آن در زندگى فردى و اجتماعى انسان، مىپردازد.
ملاك دستهبندى آيات و نوشتن آنها در بالاى صفحه، موضوع آنهاست. از خصوصيات روش ايشان، اجتناب از بحثهاى اضافى، تفننى، ذكر اقوال و نقل قول از ديگران است.
بنابر اين روش مستمر ذكر آيه، بحثهاى لغوى و ادبى مختصر الفاظ آيه و در نهايت توضيح معانى آن در تمام تفسير پىگيرى شده است، و گاه روايات متناسب با تفسير را نقل مىكند.
در آيات احكام، به شكل مختصر به ديدگاه شيعه درباره آن آيه و حكم مستنبط از آن با مختصر استدلال و ذكر موارد خلاف بين شيعه و اهل سنت( بدون تعصب يا برخورد توهين آميز) مى پردازد. به عنوان نمونه، ذيل آيه 6 سوره مائده:«فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق»و سوره نساء آيه 24:«و المحصنات من النساء...»دو بحث وضو و جواز متعه را بيان مىدارد. در اين بخش آيات ناسخ و منسوخ را نيز اشاره دارد. مانند ج 1 ص 320 حكم زن بعد از وفات همسر.
در مسائل عقيدتى و كلامى نيز ديدگاه شيعه مورد نظر اوست. و در مسائل امامت، عصمت، الامر بين الامرين در جبر و اختيار، توحيد، رؤيت خداوند و موارد ديگر تبيينگر آن اعتقاد، مىباشد.
به عنوان نمونه ذيل آيه 148 سوره انعام«سيقول الذين اشركوا لو شاء الله ما اشركنا»در جلد سوم تفسير ص 245 مسئله جبر و اختيار را مطرح و ديدگاه شيعه را ترجيح و تبيين مىنمايد.
موضع مفسر در برابر اخبار اسرائيليات، اجتناب از نقل آنها، رد مطالبى كه به نوعى توهين به انبياء و ملائكه محسوب مىگردد و توجيه در مواردى كه مخالفت با آن، با تفسير آيه سازگار نباشد مانند ج 1 صفحه 125 در قصه هاروت و ماروت و آنچه به حضرت سليمان( ع) نسبت داده شده است.
گاهى نيز در پايان توضيحات، خلاصه بحث را ارائه مىدهد و با تحت عنوان نكات استفاده شده از آيات به تلخيص آن مىپردازد. در مقدمه و لابلاى تفسير به منابع اقوال و اخبار و آثار اشاره ندارد. ديدگاه تبيينى ايشان سبب شده كه بحثهاى موضوعى فراوانى را لابلاى توضيح آيات مطرح نمايد. كه در فهرستهاى موضوعات كتاب نمايان است. از آن جملهاند مباحث عقايدى ذيل سوره توحيد جلد 8 ص 298، شامل: العقيدة فى القرآن: 1- اثبات الصانع، توحيد الصانع، صفات الصانع و منها العدل 2- النبوات العامة و خصوصية الاسلام و علو رتبة نبيه، 3- الوصاية و الامامة و بحث در آيه انذار، آيه تطهير، غدير، آيه مباهله، حديث كساء، حديث ثقلين، حديث منزلت و 4- بحث معاد، شامل معاد جسمانى، حساب و عتاب و ثواب و...
مقدمه و خاتمه تفسير
مفسر مقدمهاى كوتاه در زمينه مباحث علوم قرآنى و بحثهاى تمهيدى تفسير نگاشته و درباره جايگاه رفيع قرآن، مقايسه آن با كلام عربى انسانها، كلمات، شيوه تركيب جملات، اسلوب بيان، سبك استدلال، برهان، ارشادات و موعظهها، نظم و تقرير، حكمتها، تاريخ و سير آن، سخن گفته است. همچنين درباره نزول و ويژگى سورههاى مكى و مدنى اشاره دارد.
ايشان در انتهاى تفسير به عنوان خاتمه( صفحه 332 ج 8 به بعد) بحثى درباره« مضامين قرآن مجيد» و بيان مهمترين اهداف قرآن، ارائه مىدهند و در آن 4 هدف اساسى را مطرح مىكنند: 1- اثبات صانع و تحقق روز قيامت 2- بيان سيره انبياء به عنوان سيره متقن، معقول و معتدل. 3- تربيت انسانها و رشد دادن اخلاق فاضله، 4- بيان احكام و قوانين شرعى جهت اداره جامعه.
پس از آن به بررسى برخى اشكالات مطرح شده درباره قرآن، پرداخته و در صدد پاسخگويى به آنها بر مىآيد. اشكالاتى از قبيل الف) مجمع بودن قرآن و مشكل شدن فهم آن، ب) تكرار زياد ذكر بهشت و نعمتهاى آن و جهنم و عذابهاى آن، ج) تكرار زياد قصص انبياء با عبارات مشابه د) اشكال بر بحث جهاد، قتل كفار و مشركين، سفك دماء و...
سپس بحثهايى درباره 1- دين 2- انشعاب مسلمين 3- دورى مردم اين عصر از دين 4- وظيفه انسان عاقل آزاد متدين در دنياى امروز مطرح مىكند. در اين بخش از بحثهاى اجتماعى به بررسى وضعيت قرن 20 از نظر فساد و فحشاء، قتل و جنگ، تمدن غربى، وظيفه فرد مسلمان، علما و فقه اسلامى، جنگ ايران و عراق و دشمنى امريكا، مىپردازد. و در نهايت خلاصهاى از شرح حال خود را بيان مىدارد.
تدوين اين تفسير در 5 ربيع الاول سال 1401 ه ق پايان يافته است.
نسخه شناسى
اين تفسير در سال 1402 ق در قم توسط مفسر محترم در چاپخانه علميه به قطع وزيرى در 8 جلد به زيور طبع آراسته شده است.
فهرست تفصيلى مطالب هر جزء در انتهاى آن چشم نواز محققين خواهد بود.
منابع مقاله
1- مقدمه و خاتمه تفسير به همراه ساير مجلدات آن
2- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى به كوشش بهاء الدين خرمشاهى ج 1 صفحه 747 و ج 2 ص 1871
3- المفسرون حياتهم و منهجهم سيد محمد على ايازى صفحه 352
4- طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى ج 5 صفحه 8