علویون
مذهب علويون در واقع انشعابى از مذهب شيعه اماميه است كه تاريخ جدائى آن به دوران پس از غيبت صغرى مى رسد. چنين پيداست كه در اصول عقايد، هنوز اصالت اوليه خود را حفظ كرده است .
پایگاه این گروه
پايگاه اين مذهب از همان آغاز انشعاب در شام (سوريه امروز و لبنان ) بوده و مى باشد. اخيرا در اثر تماس و نزديكى برخى علماء اماميه با علماء علوى سوريه و ايجاد تفاهم و دوستى ، براى روشن شدن اذهان ، دانشمندان اين مذهب اعلاميه اى رسمى صادر كردند كه مبين اعلام عقايد و مواضع عقيدتى شان در اصول و فروع دين مى باشد. در اين اعلاميه چنين آمده است :
(...خداوند! تو را مى ستائيم ، زيرا كه ستايش حق تو است . از خداوند كمك مى خواهيم و راهنمائى مى طلبيم و به او ايمان داريم . و تنها بر او توكل مى نمائيم .
درود بر محمد بن عبدالله سرور پيامبران و خاتم رسولان ، و سلام گرم ما بر رهبران و امامان و راهنمايان بزرگ كه خداوند پليدى را از آنان دور كرده و از لوث گناه آنان را پاك ساخته است .
اما بعد! آنچه كه ميان مردم ايجاد تفرقه و جدائى مى كند، بى اطلاعى از وضع يكديگر و پيروى از هوى و هوس و اعتماد به گفتار باطل ديگران است ... افراد مغرض و دشمن ، تهمتهائى از لابلاى كتابها بيرون كشيده و به صورت حقايق تاريخ جلوه مى دهند...
اجتماعات ما مسلمانان علوى در گذشته مورد حملات و تهمت هاى سخت قرار داشت ... براى ايجاد تفاهم بين ما مسلمانان رهى بهتر از نشر عقايد در اصول و فروع نيست ...)
در اين اعلاميه مفصل ، به نفوذ استعمار فرانسه در سوريه و دخالت در مسائل سياسى - مذهبى آن سامان اشاره شده است . علماء علوى تاءكيد دارند كه آنچه عليه آنان انتشار يافته و عقايد غلط و باطلى كه به آنان نسبت داده شده ، كار استعمار و يهود است .
علماء علوى يادآور شده اند ك در سال ۱۹۳۶ ميلادى رهبران اين مذهب اعلاميه اى مبنى بر اعلام مواضع عقيدتى خود انتشار داده اند.
اعلامیه این مذهب
در اين اعلاميه آمده بود كه : ۱- هر فرد علوى ، مسلمان است ؛ شهادتين را گفته و به آن ايمان دارد و اركان پنجگانه اسلام را بر پا مى دارد.
۲- هر فرد علوى كه به اسلام اقرار نكند و يا منكر ضروريات دين باشد، از صف علويان خارج است و به اسلام ربطى ندارد.
۳- علويان مسلمان و شيعه مذهب هستند... علويون پيروان و ياران امام على عليه السلام هستند... كتاب آسمانى علويون قرآن كريم است ... مذهب ما مذهب امام صادق عليه السلام مى باشد. علويون به نص قرآن و تصريح پيامبر اسلام ، قرآن كريم و اهل بيت آن حضرت را مرجع دينى و عقيدتى خود مى دانند...
علويون در عبادات و معاملات و ديگر احكام داراى مذهب مستقلى نيستند و در همه اين موضوعات بر مذهب اماميه اعتماد و عمل مى كنند. مذهب جعفرى ريشه مذهب علوى است و علويون فرع مذهب جعفرى مى باشند...
عقائد
۱- قرآن كريم
در قرآن كريم هيچ گونه تحريف و تغييرى راه نيافته ، و اين كلام همان است كه بر رسول اكرم نازل شده است ...
۲- سنت پيامبر
مصدر دوم احكام شرع است ، سنت رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) كه عبارت است از گفتار و افعال و تقريرات حضرتش كه از طريق صحيح به ما رسيده باشد.
۳- اجماع
آنچه را از احكام كه مسلمانان بر آن اجماع كرده اند و امام عليه السلام هم با آنان است ، حجت مى باشد...
۴- عقل
دليل عقلى حجت است هنگامى كه در سلسله علل قرار گيرد، يا جزء امورى باشد كه عقل آن را پذيرفته است و به نظر ما بكار بردن دليل عقلى در فقه تنها حق مجتهد است . و مجتهد كسى را گويند كه براى او ملكه استنباط فراهم آمده باشد... و مرجع تقليد در نظر ما همان گونه است كه امام زمان (عليه السلام ) فرموده : آن كس از فقهاء كه خويشتن دار باشد، دين خود را حفظ كند، مخالف هواهاى نفسانى خود باشد و مطيع امر مولاى خود باشد، مردم عامى بايد از او تقليد كنند.
عقائد مذهب علوی
۱ - اسلام
خداوند فرموده است كه : ( ان الدين عند الله الاسلام ) و نيز فرموده كه : ( و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه و هو فى الآخرة من الخاسرين ) . پس دين ما اسلام است . اسلام عبارت است از اقرار به شهادتين و ايمان و اعتقاد به آنچه پيامبر اسلام آورده است .
۲ - ايمان
عبارت است از اعتقاد راستين به خداوند و ملائكه و كتب آسمانى و پيامبران با اقرار به شهادتين .
۳ - اصول دين
پنج اصل مى باشد: توحيد، عدل ، نبوت امامت ، معاد. بايد در اصول دين از روى دليل و برهان كه موجب علم گردد، ايمان آورد و نه از روى گمان و تقليد.
۴ - توحيد
خداوند بى مثل و مانند و شريك است ، خالق هستى و كل اشياء مى باشد، شنوا و بيناست و...
۵ - عدل
خداوند عادل است ، به احدى ظلم نمى كند، ظالم را دوست ندارد...هر كس ذره اى خوبى كند، ثواب بيند و هر كس ذره اى بدى كند، عقاب بيند.
۶ - نبوت
خداوند به منظور لطف به بندگانش ، پيامبرانى را برگزيده است و آنان را با معجزات و كارهاى شگفت مدد كرده است و آنان را به اخلاق نيكو، امتياز بخشيده است ... در قرآن اسامى ۲۵ پيامبر آمده كه نخستين آنان آدم و آخرين آنان حضرت محمد بن عبدالله (صلى الله عليه و آله ) خاتم پيامبران است . دين آن حضرت اسلام ، آخرين شريعت الهى و كاملترين اديان آسمانى است . خداوند پيامبران را عصمت بخشيده و آنان از هر گونه گناه و خطا و اشتباه مصون هستند.
۷ - امامت
يك منصب الهى است كه خداوند براى مصالح بندگان لازم دانسته است . ما معتقديم كه لطف الهى اقتضا دارد كه با نص قاطع و صريح امام را تعيين كند... ما معتقديم كه امام نيز بايد مانند پيامبر، معصوم باشد و اشتباه و گناه از او سر نزند... امامان در نظر ما دوازده نفر هستند كه پيامبر اسلام نام يكايك آنان را تصريح كرده است . ما معتقديم امامى را كه خداوند تعيين كرده و پيامبر اسلام اين نصب الهى را طى روايات متواترى به مردم ابلاغ كرده ، حضرت امام على بن ابى طالب (عليه السلام ) است كه او نيز بنده اى از بندگان خداوند و پسر عمو و داماد رسول خدا و پس از آن حضرت ، مولاى جهانيان است . پس از حضرت على ، فرزندش امام حسن و پس از امام حسن ، امام حسين امام بر حق بوده است . پس از اين دو برادر بزرگوار، امامت در نسل امام حسين عليه السلام ادامه يافته است : امام على بن الحسين ، امام محمد بن على ، امام جعفر بن محمد، امام موسى بن جعفر، امام على بن موسى ، امام محمد بن على ، امام على بن محمد، امام حسن بن على ، و امام دوازدهم حجت بن حسن عليهم السلام مى باشند.
امام دوازدهم هم اكنون غايب است و روزى پروردگار او را آشكار خواهد كرد...
۸ - معاد
خداوند پس از مرگ بندگان ، دوباره آنان را زنده خواهد كرد تا در قيامت به حساب اعمال آنان رسيدگى كند... به تصريح قرآن ، روز قيامت خواهد آمد و در آن ترديدى راه ندارد. پروردگار مردم را از قبرها دوباره زنده خواهد كرد و... نيكوكاران را پاداش و بدكاران را كيفر خواهد داد... ما علويون همان گونه كه به معاد ايمان داريم ، به تمام آنچه در قرآن كريم و احاديث صحيح آمده از بعث ، نشور، بهشت ، دوزخ ، عذاب ، نعمت ، صراط، ميزان و... ايمان داريم .
فروع دین
۱- نماز
نماز بر اهل ايمان واجب است ، ستون دين است ، مهمترين عبادتى است كه خداوند بر بندگانش واجب فرموده است ... اگر نماز قبول شود، بقيه اعمال هم قبول خواهد شد و اگر نماز رد شود، بقيه اعمال نيز مردود است . نمازهاى واجب يوميه پنج است : صبح ، ظهر، عصر، مغرب ، عشا و مجموع ركعات آنها هفده ركعت است . در حال سفر و خوف ، چهار ركعتى ، دو ركعت مى باشد. نمازهاى واجب ديگر عبارتند از: نماز جمعه ، نماز فطر، نماز عيد قربان كه با تكميل شرايط مربوطه واجب مى گردد. نماز طواف و نماز ميت از نمازهاى واجب است . نمازهاى مستحبى (نوافل ) ۳۴ ركعت است كه در اوقات پنج گانه خوانده مى شود. اين نمازها نزد ما به (رواتب ) مشهور است . جايز است انسان به قسمتى از نمازهاى نافله اكتفا كند، هر چند كه ترك آنها نيز جايز است . معتقديم كه در انجام مستحبات ، انسان داراى ثواب است و در ترك آنها عقابى نيست .
۲- اذان و اقامه
پيش از نماز اذان و اقامه مستحب است . و اذان داراى هيجده فصل و اقامه داراى هفده فصل مى باشد. شهادت به ولايت امام على عليه السلام در اذان و اقامه مستحب است و ترك آن ضررى ندارد.
۳- روزه
يكى از اركان دين است و بر هر مكلفى كه قدرت بدنى داشته باشد، واجب است روزه بگيرد... روزه عبارت است از خويشتن دارى از اكل و شرب و ديگر مبطلات روزه ، از اول طلوع فجر صادق تا مغرب شرعى با قصد قربت در ماه رمضان و در ديگر مواردى كه واجب مى گردد.
۴- زكاة
يكى ديگر از اركان دين است كه احكام و شرايط آن در كتب فقهى بيان شده است . زكاة در طلا و نقره ، گوسفند و شتر و گاو و گندم و جو و خرما و كشمش واجب و در ديگر حبوبات مستحب است .
۵- خمس
حقى است واجب بر گردن مكلف مستطيع به دستور قرآن مجيد كه احكام آن در كتب فقهى آمده است .
۶- جهاد
از اركان دين است و به منظور دعوت به اسلام واجب است . وجوب آن كفائى است ، اما در صورت لزوم ، واجب عينى است .
۷- حج
حج عملى است كه بر مكلف مستطيع واجب است كه يك بار در عمر به شرط توانائى و شرائط لازم به مكه معظمه برود. احكام آن در كتب فقهى بيان شده است . ۸- امر به معروف و نهى از منكر
اين امر و نهى از واجبات اسلام است . و معتقديم كه پروردگار به هر عمل نيكى كه فرمان داده ، آن را معروف ناميده است . اين فرمان گاهى مستحب است و از هر عمل زشتى كه نهى فرموده ، آن را منكر ناميده است و اين نهى نيز در مواردى حرام و گاهى مكروه است ...
۹- تولى و تبرى
يعنى دوستى با دوستان خدا و انبياء و اولياء دين و بيزارى از دشمنان خدا و انبياء و اولياء دين (عليهم السلام ). ما علويون در بقيه احكام و موضوعات اسلامى طبق فقه جعفرى عمل مى كنيم و فقهاء ما به كتب اربعه شيعه اماميه : كافى ، تهذيب ، استبصار و من لايحضره الفقيه مراجعه مى كنند و عوام ما به رساله هاى علميه مراجع تقليد رجوع مى نمايند. همه اين اقارير را هشتاد نفر از علماء در سوريه و لبنان امضاء كرده اند.(۲۲۸)