آیه آمن الرسول
آيه 285 و 286 سوره بقره/ 2 كه با عبارت «ءَامنَ الرَّسول» آغاز مىشود به اين نام شهرت يافته است. منشأ اين شهرت، روايات فراوانى است كه از پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهمالسلام در فضيلت و قرائت آنها نقل شده. مجموع اين روايات از عظمت اين دو آيه خبر مىدهد. از پيامبر درباره فضيلت آن نقل شده كه دو آيه آخر بقره، از گنجى در زير عرش الهى به وى بخشيده شده است.[۱]
نقل شده كه هرگاه پيامبر اين دو آيه و آيةالكرسى را قرائت مىكرد، تبسم نموده، مىفرمود: آن دو از گنج الهىِ زير عرش است. در روايت ديگرى كه قتاده به طور مرسل از پيامبر نقل كرده، آمده است كه خداوند دو هزار سال پيش از آفرينش آسمانها و زمين، كتابى داشته و دو آيه آخر سوره بقره را از آن فرود آورده است؛ پس اگر آن دو، سه شب در خانهاى خوانده شود شيطان به آن نزديك نمىشود؛[۲] همچنين درباره نزول اين دو آيه، دو روايت به ظاهر متضاد ديده مىشود.
در روايتى از ابن عباس آمده است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالى كه جبرئيل در حضورش بود، صدايى را از بالاى سر خود شنيد. جبرئيل با نگاه به آسمان گفت: هم اكنون درى از آسمان باز شد كه تاكنون گشوده نشده بود؛ سپس فرشتهاى فرود آمد و پيامبر صلى الله عليه و آله را به دو نور، يكى فاتحةالكتاب و ديگرى آيات پايانى سوره بقره بشارت داد كه به هيچ پيامبر ديگرى داده نشده بود.[۳]
در روايت ديگرى از امام صادق عليهالسلام آمده كه اين دو آيه در معراج به پيامبر اعطا شد؛ اما گويا هيچ يك از اين دو روايت به زمان نزول آيه اشارهاى ندارند و فقط در مقام تكريم و تعظيم اين دو آيه است.
در زمينه آثار و فضيلت قرائت آن، از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه هر كس دو آيه آخر بقره را در شب بخواند، او را كفايت مىكند[۴] و از امام على عليهالسلام نقل شده كه هر كس اسلام را دريافته باشد، پيش از قرائت آمنالرسول و آيةالكرسى نمىخوابد.[۵]
اين دو آيه، چكيده سوره بقره را در بر دارد و موضوع كلى و غرض نهايى اين سوره در همين دو آيه گنجانده شده است؛[۶] زيرا در اين سوره كه بزرگترين سوره قرآن است، مسلمانان دعوت شدهاند تا به اصول اعتقادى اسلام چون الله، معاد، فرشتگان، پيامبران و كتابهاى آسمانى ايمان بياورند.
بسيارى از تكاليف الهى درباره شئون گوناگون امت اسلامى نيز در همين سوره بيان شده و سرپيچى يهود از فرامين خداوند، ايمان نياوردن به برخى پيامبران، تشريع تكاليف مشقت بار و دشمنى با برخى فرشتگان در آن ذكر شده است. در جهت مضامين اين دو آيه و سفارش به فراگيرى و قرائت آن، از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه اين دو آيه را فراگيريد و به دختران و پسرانتان بياموزيد؛ زيرا آن دو هم قرآن و هم دعا است و خشنودى خداى رحمان را در پى دارد.[۷]
بر پايه برخى روايات، اين دو آيه در معراج پيامبر در آسمان هفتم به وى عطا شد.[۸] در روايتى كه على بن ابراهيم به سند خود از امام صادق عليهالسلام نقل كرده، آمده است كه آيه «آمن الرّسول» خطاب دو جانبه و بىواسطه خداوند با پيامبر در شب معراج است. در اين روايت، امام صادق عليهالسلام از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل مىكند: هنگامى كه در معراج به سدرةالمنتهى رسيدم و تا اندازه دو قوس كمان به او نزديك شدم، پروردگارم ندا داد: «ءَامنَ الرّسولُ بِما أُنزلَ إِليهِ مِن رَبّهِ» و من از طرف خود و امتم به خداوند پاسخ دادم: «والمُؤمِنونَ كُلٌّ ءَامنَ بِاللّهِ و مَللكَتهِ و كُتبهِ و رُسلهِ لانُفرِّقُ بيَنَ أَحد مِن رُسلِهِ» و گفتم: «سَمِعنا و أَطَعنا غُفرانَكَ رَبَّنا و إِليكَ المَصِير»؛ آنگاه خداوند فرمود: «لاَيُكِلّفُ اللّهُ نَفسًا إِلاّ وُسعَها لَها ماكَسبَت و عَليهَا ما اكتَسبَت» و من از خدا خواستم: «رَبَّنا لاَتُؤاخِذنَا إَن نَسِينا أو أَخطَأنا» و خداوند فرمود: پذيرفتم. گفتم: «رَبَّنا ولاَتَحمِل عَلَينا إِصرًا كَماحَملتَهُ عَلى الّذِينَ مِن قَبلِنا» و خداوند اين دعا را نيز پذيرفت.
و گفتم «رَبَّنا و لاَتُحمِّلنا مالاَطاقَةَ لَنَا بِهِ واعفُ عَنّا واغفِرلَنا وارحَمنَا أَنتَ مَولَنا فَانصُرنا عَلىالقَومِ الكَفِرين» و خداوند پاسخ داد: هر آنچه را از من خواستى، به تو و امت تو بخشيدم.[۹] در روايتى ديگر، پيامبر صلى الله عليه و آله با استناد به همين آيه فرموده است: چهار چيز (خطا، فراموشى، آنچه از روى اكراه انجام مىشود و آن چه خارج از طاقت انسان است) از امت من برداشته شده است.[۱۰]
بر پايه روايتى منقول از امام على بن الحسين عليهماالسلام پيامبر به قرائت سه آيه آخر سوره بقره سفارش كرده است.
پانویس
- ↑ فضائل القرآن، ابوعبيد، ص 233؛ فضائل القرآن، نسائى، ص 94؛ ابنكثير، ج 1، ص 348.
- ↑ ابن كثير، ج 1، ص 349؛ فضائل القرآن، ابوعبيد، ص 232.
- ↑ فضائل القرآن، نسائى، ص 93 و 94؛ مجمعالبيان، ج 2، ص 692؛ موسوعة فضائل سور و آيات القرآن، ج 1، ص 176.
- ↑ ابنكثير، ج 1، ص 348؛ مجمعالبيان، ج 2، ص 692.
- ↑ ابن كثير، ج 1، ص 349.
- ↑ فى ظلال القرآن، ج 1، ص 340؛ الميزان، ج 2، ص 440.
- ↑ فضائلالقرآن، ابوعبيد، ص 233.
- ↑ ابنكثير، ج 1، ص 349.
- ↑ قمى، ج 1، ص 122؛ نورالثقلين، ج 1، ص 306.
- ↑ الكافى، ج 2، ص 462؛ ابن كثير، ج 1، ص 350.
منابع
سيد محمود دشتى، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 1، صفحه 419-420.