شاه ولی الله دهلوی
شاه ولى الله دهلوى
«ابوالفياض قطب الدين احمد بن عبدالرحيم» معروف به «شاه ولى الله دهلوى» و« محدث دهلوى» دانشمند مسلمان (قرآن شناس، حديث پژوه، فقه پژوه و متكلم)، اسلام شناس و احياگر اصلاحگرى عرفانى مشرب بزرگ انديشه دينى، اخلاقى و اجتماعى، سياسى در قرن دوازدهم هجرى در شبه قاره هند (متولد و متوفى و مدفون در دهلى (1114- 1176 ق) مى باشد. اولين معلم او پدرش شاه (كلمه شاه، لقب طريقتى، عرفانى است) عبدالرحيم عمرى ( م 1131)، موسس و مدير مدرسه علميه رحيميه در دهلى بود. معروف است كه در هفت سالگى قرآن كريم را حفظ كرد. در پانزده سالگى به توصيه پدر به طريقت صوفيانه نقشبنديه وارد شد. سپس استاد و مدير مدرسه پدر گرديد. در سال 1143 ق به حج رفت و اين فريضه دينى واجب را به جاى آورد؛ و چهارده ماه در حرمين شريفين، به ويژه مدينه رحل اقامت افكند و نزد علماى بزرگ آنجا به تجديد و توسعه آموختههاى خود، به ويژه در زمينه حديث پرداخت. در سال 1145 ق به هند بازگشت و از آن پس عمر خود را يكسره وقف تعليم، تاليف و ارشاد ياران طريقت خود كرد. يك دهه بعد، اثر گرانسنگ علمى، اجتماعى خود« حجت الله البالغة» را به عربى نوشت. وى در اين كتاب صلاى احياگرى و بازگشت به خلوص اوليه فرهنگ و علوم اسلامى، با تاكيد بر قرآن و حديث و نيز چارهانديشىهاى اجتماعى براى حل معضلات مسلمانان در داده است. نگرش و انديشه صوفيانه او، ته رنگى در آثارش دارد و هدفش به بار آوردن تهذيب نفس و وسعت مشرب است و در هر حال، برجسته و موكد نيست. او داراى زندگىنامه خودنوشت كوتاهى به نام« الجزء اللطيف فى ترجمة العبد الضعيف» ( به فارسى) است و در كتاب« انفاس العارفين» هم اشارات زندگىنامهاى دارد. نهضت فرهنگى و اجتماعى، سياسىاى كه او، فرزندان (به ويژه عبدالعزيز از ميان پنج پسرش) و شاگردانش به بار آورند، به تعبير عبيدالله سندى( م 1944)،« نهضت ولى الله» نام گرفت. پس از تاسيس پاكستان و استقلال آن، شاه ولى الله به صورت قهرمان ملى و متفكر سياسى، اجتماعى تلقى شد و به او همان شأنى را دادند كه به عارف مسلمان هندى و مصلح دينى، اجتماعى قرن هفدهم ميلادى يعنى شيخ احمد سرهندى داده بودند. امروزه، چنان كه اشاره شد، نهضتهاى بزرگ دينى اسلامى در گستره جنوب آسيا، به ويژه گروهى به نام ديوبندى كه تكثرگرايى و روحيه و پيش زمينه عرفانى دارند، خود را ملهم از آراء و آثار شاه ولى الله و فرزندش شاه عبدالعزيز مىدانند. جنبشهايى كه كما بيش صوفى، تصوف ستيزند، نظير اهل حديث، حتى پيروان مولانا مودودى، در زندگى و آثار شاه ولى الله، بازگشت به مبانى اصلى شريعت، طرد سياسى تاثيرات و نفوذ فرهنگى، استعمارى بيگانه و در يك كلام، سرچشمه اعتقادات اصلاحطلبانه خود را مىيابند. در زمان حيات شاه ولى الله، مخالفتهاى فرقههاى نژادى غيرمسلمان هندى نظير« جات» و« مراتهه»، و قهراً پس از وفاتش اشغال و استعمار انگلستان در كار بود. نواده او شاه اسماعيل شهيد، با وجود تلاش براى برانداختن رسوم خرافهآميز محلى بعضى از تودههاى مسلمانان و نيز اعتقاد به لزوم جهاد با نيروهاى غيرمسلمان و اشغالگر هند، در عين حال، مانند جدش شاه ولى الله، داراى آثار عرفانى بر وفق مكتب ابن عربى است. دسته ديگرى از پيروان او كه برجستهترين آنها، شاگرد و خويشاوند نزديك او محمد عاشق( م 1773) بود، در عمل، پيگير گرايشهاى عرفانى شاه ولى الله شدند. شاه ولى الله مردى كوشا و كثير التاليف بود. آثار او را تا يكصد كتاب و رساله هم برشمردهاند كه در حدود سى اثر از آنها به چاپ رسيده است. آثار او به دو زبان عربى و فارسى نوشته شده است. برخى از آثار او از اين قبيلند: 1- الطاف القدس فى معرفة لطائف النفس؛ 2- الانتباة فى سلاسل اولياء الله؛ 3- اتحاف النبية فى ما يحتاج اليه المحدث و الفقيه؛ 4- فتح الرحمن فى ترجمة القرآن كه پايان ترجمه و پاكنويس آن به تصريح خود شاه ولى الله در 1151 ق بوده است.؛ 5- الفوز الكبير فى اصول التفسير كه رسالهاى كم حجم و پر مغز درباره اصول و مبانى تفسير قرآن است؛ 6- المقدمة فى قوانين الترجمة؛ 7- نامه هاى فارسى. منابع بررسى ترجمه هاى امروزين فارسى قرآن كريم. نويسنده مقاله: ابوالحسن اسماعيلى.