شب نیمه شعبان

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۶ مهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۲۱ توسط عربصالحی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی '{{نیازمند ویرایش فنی}} شب نیمه شعبان که به آن «لیله البرات» و «لیله الصک» و «لیله ...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شب نیمه شعبان که به آن «لیله البرات» و «لیله الصک» و «لیله المبارکه» و لیله الرحمه» نیز گفته اند و پر فضیلت ترین شب بعد از شب قدر است.

چرا لیلة البرات

نيمه شعبان در فرهنگ نامه ها و متون کهن، «شب برات» ناميده شده و اين بدان خاطر است که بنا به روايات، خداوند در اين شب «برات آزادي »از دوزخ را به بندگان خود مي بخشد. و اين شب برات در ادب فارسي و متون کهن ـ نظم ونثرـ بازتاب هايي داشته که به چند مورد آن اشاره مي رود: ابوريحان بيروني در کتاب «التفهيم »در اين باره چنين آورده: «و شب پانزدهم از ماه شعبان، بزرگوار است و او را «شب برات» خوانند و همي پندارم، اين از قبيل آن است که هر که اندرو عبادت کند و نيکي به جاي آورد، بيزاري يابد از دوزخ».[۱] رامپوري نيز در« غياث اللغات» شب نيمه شعبان را« شب برات» دانسته مي نويسد: «شب برات شب پانزدهم شعبان است که در آن شب ملائکه به حکم الهي حساب عمر و تقسيم رزق مي کنند».[۲]

حافظ، شب برات راشب قدر دانسته و در غزل معروف خود ،شب قدر و« شب برات» را هنرمندانه با هم آورده مي سرايد:

چه مبارک سحري بود و چه فرخنده شبي آن «شب قدر» که اين تازه « براتم» دادند

اما اينکه« برات »به چه معناست و بن و ريشه اين واژه چيست؟ در« حافظ نامه»اين توضيحات آورده شده است:« برات» از «برائت »عربي است و آن: «نوشته اي است که بدان، دولت بر خزانه يا حکام ،حواله وجهي دهد».[۳] علامه قزويني در حواشي خود بر «چهار مقاله» با استناد به «ذيل قواميس عرب» به نقل از« دُزي» مي نويسد:«[ برات] را به «بروات» جمع بندند و اين کلمه عربي است و در اصل «برائت» بوده و به معناي «بري ءالذمّه گرديدن از دَين» است و صواب آن در جمع «براءات» يا براوات است. گويندگان فارسي به اعتبار حواله مکتوب هر حواله يا وارد معنوي را نيز« برات» اصطلاح کرده اند»[۴]

فضیلت شب نیمه شعبان

امام صادق(ع) فرموده اند: «نیمه شعبان، شبی است که حق تعالی آن را برای ما اهل بیت قرار داد در برابر «لیله القدر» که آن را برای پیامبر(ص) قرار داده است» مرحوم سيّد بن طاووس (ره)در کتاب «اقبال »در والايي اين شب ،اين گونه آورده است :«جدّم ابوجعفر طوسي (شيخ طوسي)به نقل از ابويحيي آورده که ،امام صادق (ع)فرمودند :از پدرم امام باقر (ع)درباره فضيلت شب نيمه شعبان پرسيده شد ،فرمودند :«اين شب برترين شب بعد از شب قدر است . خداونددر اين شب ،نعمت هاي افزون خود را به بندگانش ارزاني مي دارد و به منّت خود مي آمرزد ،در اين شب در تقرّب به درگاه خداوند متعال بکوشيد،زيرا اين شبي است که خداوند عزّ و جل برخود سوگند ياد کرده که هيچ خواهنده و سائلي را ،تا زماني که معصيتي را نطلبد،ردّ نکند . [همچنين]اين شبي است که خداوند آن را در برابر شب قدر ، که براي پيامبر اکرم (ص)قرار داده ، براي ما [اهل بيت]قرار داده است . پس در دعا و ثنا به درگاه خداي متعال بکوشيد». [۵]

سيّد ،همچنين در فضل و فضيلت اين شب شريف ،روايتي معروف را که در آن سرآمد عمر آدميان و تقسيم روزي همگان و رويدادهاي سال آينده ،تقدير مي گردد، آورده و آن را با روايت مشهوري که همه رخدادهاي بالا در شب قدر رمضان هر سال اتّفاق مي افتد ،سنجيده ،آن را به خوبي تأويل و توجيه مي نمايد که به خاطر اهميّت آن ،سخنان سيّد را به طور کامل مي آوريم :«در برخي از کتاب هاي دعا آمده است که ،رسول خدا (ص)فرمودند :در شب نيمه شعبان خوابيده بودم که جبرئيل آمد و گفت :اي محمّد !آيا در اين شب مي خوابي ؟گفتم :مگر امشب چه شبي است ؟گفت :نيمه شعبان !برخيز!پس مرا اين سان بيدار کرد و با خود به بقيع برد و گفت :سرت را بلند کن که امشب ،درهاي آسمان گشوده مي گردد و در نتيجه درهاي رحمت،خشنودي ،آمرزش ،تفضّل ،توبه ،نعمت ،بخشش و نيکي در آن گشاده مي گردد وخداوند در آن به شماره مو و پشم چارپايان ،بندگان را آتش جهنّم آزاد مي کند و سر آمد عمر انسان ها را در آن استوار مي سازد و روزي هاي همگان را تا سال آينده تعميم مي کند و همه رخدادهاي سال آينده در اين شب نازل مي گردد...». اقبال الاعمال،صص893ـ894.

اعمال

اعمال این شب مبارک فراوان است؛ از جمله آنها غسل است و احیاء و شب زنده داری به نماز و دعا و استغفار. اما بافضیلت ترین عمل این شب، زیارت امام حسین(ع) است. آمده است که اگر کسی خواست روح یکصدوبیست وچهار هزار پیغمبر با او مصافحه کند، در این شب امام حسین (ع) را زیارت کند و کم ترین حد این زیارت آن است که زیر آسمان یا روی بام بروی، سمت راست و چپ خود را نگاه کنی، آن گاه سر به آسمان بلند کنی و بگویی: «السلام علیک یا اباعبدالله یابن رسول الله السلام علیک و رحمه الله و برکاته» عالم بزرگوار سيّد بن طاووس (ره)در کتاب شريف «اقبال »يکي از اعمال و آداب اين شب را اقامه نماز صد رکتعي نوشته و درکيفيت آن مي نويسد:در روايتي درباره فضيلت صد رکعت نماز ـ در هر رکعت سوره حمد يک مرتبه و سوره توحيد ده مرتبه ـ آمده است ک از رسول خدا (ص)نقل شده :«هر کس اين نماز را در اين شب بخواند ،خداوند هفتاد بار به او نظر رحمت مي کند و در هر نظر ،هفتاد حاجت او ا بر آورده مي کند که کمترين آنها ،آمرزش اوست...». [۶] غزّالي در «احياء علوم الدّين »پس از ذکر کيفيت اين نماز مي آورد:«سلف(=پيشينيان)اين نماز را اقامت نمودندي و «صلوة الخير»خواندندي و بر آن جمع شدندي و بسي بودي که به جماعت گزاردندي و حسن [بصري]گفت: «از سي کس از اصحاب پيغامبر شنيدم که هر که در اين شب نماز کند، حق تعالي در وي هفتاد نظر رحمت فرمايد که به هرنظري ،هفتاد حاجت وي را روا کند و کمتر آن آمرزش است».[۷] «ابن بطوطه»ـ جهانگرد مسلمان ـ از اهتمام مکّيان به اين نماز در شب نيمه شعبان و احياي اين شب شريف اين گونه گزارش مي دهد :«شب نيمه شعبان و از ليالي متبرکّه است . مردم مکّه اين شب را به طواف و نماز و عمره مي گذراندند. هر دسته پشت سر پيش نماز در مسجد الحرام گرد آمده ،چراغ ها و مشعله ها مي فروزند. از اعمال اين شب ،صد رکعت نماز است... »[۸]ابن جبير»ـ ديگر جهانگرد مسلمان ـ نيز از عنايت مکّيان به اين شب و آداب و آيين آن اين گونه مي نويسد:«اين شب مبارک ،نزد اهل مکّه ، به سبب روايتي شريف که درباره آن رسيده ،بسيار بزرگ است . آنان در اين شب به اعمال خير و عبادات از عمره و طواف نماز فرادا و جماعت مي پردازند و به چند گونه اين اعمال را به جا مي آورند . ما ،شب شنبه که همان نيمه شعبان بود به راستي مراسمي بزرگ و اجتماعي ستُرگ در حرم مقدّس ، پس از نماز مغرب ديديم . مردم ،گروه گروه به خواندن نماز هاي نافله مي پرداختند....هر گروهي را پيش نماز ي بود. حصيرها گسترده و شمع ها افروخته و دل ها از شوق سوخته ....مردم در آن خجسته شب به چند دسته تقسيم شده بودند ،بيشتر آنان «مالکي مذهب»بودند. آن شب از شب هاي نامداري بود که اميد مي رود از زبده شب هاي تقرّب باشد».[۹] «ابن بطوطه» يکي از آيين و آداب مصريان را در اين شب ،حضور در زيارت گاه ها مي داند و از مشاهدات خود مي نويسد که :«مردم مصر شب نيمه شعبان را در گورستان ها [و زيارت گاه ها ]به سر مي برند».[۱۰] شمس الدّين دمشقي نيز از آيين بزرگداشت اين شب در دمشق اين گونه روايت مي کند:«دمشق شهري است از روزگار قوم عاد و بس کهن ...در اين شهر مسجد جامعي است که غرق در زيبايي ،نکويي ،کمال و جمال است و از شگفتي هاي گيتي است. شب نيمه شعبان در اين مسجد دوازده هزار قنديل با پنجاه قنطار دمشقي ،روغن چراغ زيتون در آن شعله ور مي شود،البته اين مقدار جز قنديل هايي است که در مسجد هاي ديگر ،گورستان ها ،خانقا ه ها ،کاروانسراها و بيمارستان هاي اين شهر برافروخته مي گردد.» [۱۱]البته شمس الدّين دمشقي ذکر نمي کند که چرا دمشقيان در اين شب خاص ،اين همه قنديل در اماکن مذهبي بر مي افروخته اند ؟! ناگفته پيداست که آنان نيز مانند ديگر مسلمانان ،براي اين شب شريف،شکوه و شرافتي ويژه و ارج و مرتبتي والا قائل بوده اند و آن را به احيا،عبادت و شب زنده داري مي گذرانده اند.

کیفیت ولادت امام زمان "عج"

سلطان عصر، امام زمان (عج) در سر این شب متولد شد. شیخ صدوق از حکیمه دختر امام جواد(ع) روایت کرده که: امام حسن عسگری(ع) کسی را به سراغ من فرستاد که: «ای عمه! افطار پیش ما باش؛ امشب شب نیمه شعبان است و خداوند تبارک و تعالی حجت خود را در زمین ظاهر می کند.» خدمت ایشان رفتم و عرض کردم به خدا که در همسر شما نرجس اثر حملی پیدا نیست. حضرت فرمودند: «همان است که به تو گفتم».

نماز خواندم، افطار کردم و خوابیدم. برای نماز شب که بیدار شدم و نافله شب را خواندم، نرجس هنوز خواب بود. مشغول تعقیبات شدم. خوابم گرفت اما دوباره از خواب پریدم. نرجس هم چنان خواب بود؛ اما خیلی زود بیدار شد و آماده نماز شب شد. هنوز هیچ آثاری از حمل در او پیدا نبود. در دلم چیزی گذشت که ناگهان صدای حضرت عسگری(ع) بلند شد که: «ای عمه! تعجیل مکن! امر ولادت نزدیک است!»

شروع به خواندن سوره سجده و یس کردم که دیدم نرجس به حالت فزع درآمد. به او گفتم: آیا چیزی احساس می کنی؟ گفت: بله.... اما هردوی ما را خواب سبکی فرا گرفت. وقتی بیدار شدیم، آن مولود مسعود به دنیا آمده بود. جامه را از روی او برداشتم، دیدم در سجده است. او را در آغوش گرفتم. پاک و آراسته بود. صدای پدرش بلند شد که ای عمه پسرم را بیاور.

او را پیش پدرش بردم. حضرت دست های خود را زیر ران و کمر و قدم های نوزاد را بر سینه مبارک خود گذاشت و زبان مبارکش را در دهان او برد و دست بر چشم وگوش و مفاصلش کشید و فرمود: «پسرم! تکلم کن!» کودک به سخن آمد: «اشهد ان لا اله الالله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد رسول الله» پس بر امیرالمؤمنین(ع) و سایر ائمه صلوات فرستاد تا به نام پدر بزرگوارش رسید و ساکت شد.


پانویس

  1. خرمشاهي ،بهاءالدين ،حافظ نامه ،ج1،ص672.
  2. غياث اللغات، ص504.
  3. فرهنگ معين
  4. .مولوي جلال الدّين ،ديوان شمس ،به تصحيح عزيز الله کاسب ،ص252.
  5. اقبال الاعمال ،صص89ـ897.
  6. اتابکي ،پرويز،سفرنامه ابن جبير ،صص184ـ185
  7. موحّد ،محمّد علي ،سفرنامه ابن بطوطه، ج1ص208.
  8. .اتابکي ،پرويز،سفرنامه ابن جبير ،صص184ـ185.« 
  9. سفرنامه ابن بطوطه ،ج1،ص73.
  10. دمشقي ،شمس الدّين محمّد نخبة الدهر ،ص304.
  11. اقبال الاعمال ،ج2ص877.

منبع

  • عبدالحسين تركي،شب نيمه شعبان ، شب برات،نشريه موعود،ماهنامه فرهنگي، اعتقادي و اجتماعي ،سال چهاردهم، مرداد ماه سال 1388 ، شماره 102، ص 10.