تلبیه
تلبیه در لغت
۱. اجابت کردن؛ لبیک گفتن در جواب کسی. ۲. لبیک گفتن در حج.
تلبیه در فقه
تَلبيه به معنای لَبَّيْك گفتن، از واجبات احرام است و بدون آن احرام عمرهو حج منعقد نمىشود[۱] جز در حج قِران كه حاجى ـ بنابر قول مشهور ـ مخيّر است بين تلبيه، اِشعار و تقليد[۲] . در اينكه تلبيه ركن است و ترك عمدى آن موجب بطلان عمل مىشود، يا آنكه ركن نيست، اختلاف است.[۳]
تلبيه به لحاظ كيفيت به واجب و مستحب تقسيم مىگردد. در كيفيت تلبيه واجب، سه قول است:
1.{لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاشَرِيكَ لَكَ لَبَّيْك. }
2. كيفيت نخست به اضافه{إِنَّ الحَمْدَ وَ النَِّعْمَةَ لَكَ وَ المُلْكَ لاشَرِيكَ لَكَ }.
3.{لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْك، لَبَّيْكَ، إِنَّ الحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ و المُلْكَ لاشَرِيكَ لَك }.برخى جمله{وَالمُلْك }را مقدّم بر{لَك }آوردهاند.[۴]
تلبيه مستحب، تلبيههايى است كه پس از تلبيه واجب گفته مىشود، مانند{لَبَّيْكَ ذَا المَعارِجِ لَبَّيْك، لَبَّيْكَ داعِياً إِلى دارِ السَّلام... }.[۵]
زمان تلبيه
زمان تلبيه پس از نيّت احرام است و در وجوب همزمانى تلبيه با نيّت اختلاف است.[۶] قول عدم وجوب به مشهور نسبت داده شده است.[۷] بنابر قول به عدم وجوب تقارن، در اينكه تأخير آن از ميقات مطلقا جايز نيست يا جايز بلكه افضل است تأخير آن تا بيداء براى كسى كه از ذوالحليفه محرم مىشود، و تا رَقْطاء براى كسى كه در مكّه محرم مىشود، اختلاف است.[۸]
احکام تلبیه
مقدار واجب تلبيه يك بار است؛ ليكن تكرارش مستحب است و قطع آن در احرام عمره تمتّع هنگام مشاهده خانههاى مكّه و در احرام حج، ظهر روز عرفه واجب است. در محل قطع تلبيه در احرام عمره مفرده چهار قول است: هنگام دخول حرم، زمان مشاهده كعبه، تفصيل بين كسى كه خارج حرم محرم شده و كسى كه براى احرام عمره از حرم بيرون رفته است، كه براى اوّلى هنگام دخول حرم و براى دومى زمان مشاهده كعبه، و قول چهارم تخيير بين قطع، هنگام دخول حرم و زمان ديدن كعبه. قول سوم به مشهور نسبت داده شده است.[۹]
بلند كردن صدا به تلبيه هنگام اشراف بر وادى ابطح براى كسى كه از مكّه محرم شده و نيز براى سوارهاى كه از راه مدينه براى حج آمده، هنگامى كه به وادى بيداء برسد، مستحب است. اين حكم اختصاص به مرد دارد.[۱۰] محرمات احرام پيش ازگفتن تلبيه بر محرم حرام نمىشود.[۱۱] براى محرم پاسخ دادن ديگرى به تلبيه مكروه است.[۱۲]
پانویس
- ↑ جواهر الكلام 18/ 215
- ↑ جواهر الكلام 18/ 225
- ↑ الحدائق الناضرة 15/ 65
- ↑ جواهرالكلام 18/ 228ـ 231
- ↑ الكافى فى الفقه/ 193 ؛ المهذب 1/ 215 ؛ وسائل الشيعة 12/ 382
- ↑ الحدائق الناضرة 15/ 40
- ↑ مهذبالاحكام 13/ 105
- ↑ مستند الشيعة11/ 315 ـ 319 ؛ فقهالصادق 10/ 249 ـ254
- ↑ مستند الشيعة 11/ 322 ـ 326
- ↑ مستند الشيعة 11/ 319 ـ 321
- ↑ الحدائق الناضرة 15/ 71.
- ↑ جواهر الكلام 18/ 432 .
منابع
- فرهنگ لغت عمید.
- فرهنگ فقه فارسی، جلد 2، صص 614-613.