افطار

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


افطار: باطل کردن روزه/ رسیدن زمان گشودن روزه/ خوردن اوّلین غذا بعد از مدّتی امساک.

دو مفهوم نخست در باب صوم آمده است.

باطل کردن روزه به لحاظ حکم چند گونه است:

  • واجب: اگر روزه دار پیش از ظهر سفر کند، واجب است هر چند با دست برداشتن از نیّت روزه افطار کند. همچنین اگر شخص در میان روز متوجه شود که ادامه روزه برای وی زیان آور است.[۱] نیز افطار بر زن آبستن که زاییدن وی نزدیک است و بر زن شیرده در صورت زیان آور بودن روزه برای وی یا کودک، واجب است.[۲] اگر برای زن و مرد کهنسال و کسی که بیماری تشنگی دارد، روزه گرفتن مشقّت بسیار داشته باشد، در اینکه افطار بر آنان واجب است یا جایز، اختلاف است. نظر اکثر فقها وجوب افطار است.[۳]
  • حرام: افطار روزه واجب معین مانند روزه ماه رمضان و روزه نذر معیّن (--> نذر) و قضای روزه ماه رمضان بعد از ظهر و نیز به قول مشهور، افطار روزه ماه رمضان در سفر در صورت مسافرت بعد از ظهر و باطل کردن روزه اعتکاف (--> اعتکاف) بعد از واجب شدن آن، حرام و موجب کفّاره (--> کفّاره) است.[۴]
  • 3. مکروه: افطار روزه مستحب بعد از زوال کراهت دارد.[۵]
  • 4. مستحب: کسی که روزه مستحب گرفته اگر مهمان مؤمنی شود، مستحب است بدون آنکه میزبان را از روزه بودن خود مطّلع سازد، افطار کند.[۶]
  • 5. مباح: به قول مشهور، کسی که قضای روزه ماه رمضان را گرفته، میتواند پیش از ظهر افطار کند؛ خواه با عذر یا بدون عذر.[۷] افطار روزه مستحب قبل از ظهر مباح است.[۸]

نیّت افطار

نیّت افطار یا به معنای نیّت قطع (دست برداشتن از قصد روزه) است یا نیّت قاطع (قصد ارتکاب یکی از مفطرات روزه، مانند خوردن). در بطلان روزه به نیّت افطار سه قول معروف است: بطلان به طور مطلق، عدم بطلان به طور مطلق و تفصيل بين نيّت قطع كه موجب بطلان روزه است و نيّت قاطع كه پيش از ارتكاب، موجب بطلان نيست.[۹]

مفطرات

  1. خوردن و آشامیدن
  2. آمیزش در قُبل و به قول مشهور در دبُرُ
  3. دروغ بستن به خدا و معصومان علیهم السلام
  4. فروبردن سر در آب به قول مشهور
  5. رساندن غبار غلیظ بر حلق به قول مشهور
  6. باقی ماندن عمدی بر جنابت تا اذان صبح و نیز حیض و نفاس به قول مشهور
  7. استمناء[۱۰] .
  8. در این که اماله با مایعات موجب بطلان روزه می شود یا نه، اختلاف است.[۱۱]

آثار افطار

افطار عمدی روزه، موجب بطلان آن و در روزه ماه رمضان، موجب ثبوت قضا نیز می شود. افطار عمدی روزه واجب معیّن، مانند روزه ماه رمضان، نذر معین و نیز قضای روزه ماه رمضان در صورت افطار بعد از ظهر موجب ثبوت کفاره است.

افطار آگاهانه و عمدی در روز ماه رمضان، موجب ثبوت تعزیر در بار اول و دوم است و چنانچه شخصی بار سوم بنابر قولی یا چهارم بنابر قولی دیگر آن را تکرار کند کشته می شود، به شرط آنکه بار اول و دوم تعزیر شده باشد.[۱۲] اگر افطار روزه هایی که واجب است پی در پی گرفته شود همچون شصت روز روزه کفّاره از روی عذر مانند حیض باشد، ضرری به تتابع نمی زند و پس از رفع عذر، روزه را ادامه می دهد. اما اگر بدون عذر باشد، تتابع از بین می رود و باید روزه را از سر بگیرد.[۱۳]

اضطرار به افطار

اگر روزه دار به گونه ای که اختیار از او سلب گردد مجبور به افطار شود، روزه اش باطل نمی شود کفّاره نیز ندارد؛ امّا اگر تهدید شود و او برای در امان ماندن از عواقب تهدید با اختیار خود افطار کند، روزه اش باطل میشود ولی کفّاره ندارد.[۱۴]

اگر روزه دار از روی تقیّه افطار کند، مانند افطار در روز عیدِ مخالفان یا پس از غروب خورشید و پیش از مغرب شرعی، در صحت و بطلان این روزه اختلاف است. بنابر قول به بطلان روزه، قضای آن واجب است؛ لیکن کفّاره ندارد.[۱۵]

استحلال افطار

حلال شمردن افطار روزه ماه رمضان از سوی مسلمان موجب ارتداد وی میگردد.[۱۶]

مفهوم سوم: از آن در باب صلات و صوم سخن گفته شده است.

خوردن غذا پس از مدّتی امساک، اعم از این است که امساک تا پایان زمان روزه و با قصد آن باشد یا چنین نباشد.

  • الف. افطار روزه دار: زمان افطار، غروب خورشید است که به قول مشهور با از بین رفتن سرخی از ناحیه مشرق تحقق می یابد.[۱۷]

برای افطار آدابی ذکر شده، از جمله: خواندن دعا، اعم از مأثور و غیرمأثور و تلاوت سوره قدر هنگام افطار مستحب است. نیز مستحب است افطار پس از خواندن نماز مغرب صورت گیرد، مگر روزه دار بسیار گرسنه یا تشنه باشد به حدّی که خضوع و حضور قلب را از او سلب کند یا دیگران برای افطار منتظر او باشند.[۱۸] افطار با آب به ویژه آب نیمه گرم، شیر و شیرینی به ویژه خرما مستحب است.[۱۹]

  • ب. افطار غیرروزه دار: مستحب است افطار در روز عید فطر، پیش از نماز عید و در عید قربان، بعد از نماز عید صورت گیرد.[۲۰]

پانویس

  1. جواهرالکلام 17/133 و 16/347.
  2. 17/151-154
  3. 150.
  4. 16/264-266 و 29/50.
  5. العروة الوثقی 2/242؛ جواهرالکلام 17/115.
  6. جواهرالکلام، 29/ 50-51؛ وسائل الشیعة 10/152.
  7. جواهرالکلام، 17/ 51-53.
  8. 115؛ العروة الوثقی 2/242.
  9. مستند العروة (الصوم)، 1/58 و 83ـ85.
  10. جواهرالکلام 16/217 253؛ العروة الوثقی 2 / 176 193
  11. جواهرالکلام، 16/ 274-275.
  12. 307 308
  13. 17/71-77 و 33/ 255-256.
  14. 16/258-267؛ العروة الوثقی 2/198.
  15. تحریر الوسیلة 1/287؛ منهاج الصالحین (خویی) 1/269.
  16. جواهرالکلام، 16/307.
  17. 384.
  18. وسائل الشیعة 10/ 149-151؛ جواهرالکلام، 16/ 384-385.
  19. وسائل الشیعة، 10/ 156-161.
  20. جواهرالکلام، 11/354؛ العروة الوثقی 2/102.


منابع

  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج1، ص626-624.