حسبله

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۲۴ توسط عربصالحی (بحث | مشارکت‌ها) (منبع)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


حسبی الله ترکیب نحتی از عبارت حسبی الله است.

حسبی به معنای مرا خدای کافی است . مخفف حسبی اﷲ و کفی و گاه حسبی و کفی گویند. مأخوذ از آیه ٔ: فان تولوا فقل حسبی اﷲ لااله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم (قرآن 129/9). و آیه ٔ «قل حسبی اﷲ وعلیه یتوکل المتوکلون »(قرآن 38/39). و حسبی اﷲ و نعم الوکیل ، بسنده است مرا خدای و بس نیکوکار دارد که اوست ، یا بس نیکوکار گذار که اوست ، یا بس نیکو کاردانی است او : بدم ناامید و زبان مرا همه گفته جز حسبی اﷲ نبود.[۱]

چون «تمسکت بحبل اﷲ» از اول دیدند «حسبی اﷲ و کفی » آخر انشا بینند.[۲]

حسب رزق از خدای دارم و بس حسبی اﷲ وحده ابدا.[۳]

و عمل گفتن این جمله را «حسبلة» گویند چنانکه بسمله و حوقله از کنار هم نهادن پاره ای حروف یک عبارت ساخته شده اند.

پانویس

  1. مسعودسعد
  2. خاقانی
  3. خاقانی .

منبع

  • لغت نامه دهخدا،ذیل واژه حسبی الله،در دسترس درواژه یاب،بازیابی: 2 بهمن 1392.