چاووش خوانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

یكی‌ از آیینهای‌ استقبال‌ و بدرقه‌، به‌ ویژه‌ خواندن‌ اشعاری‌ به‌ آواز، به‌ هنگام‌ بدرقه‌ و استقبال‌ حاجیان‌ و زائران‌ عتبات‌ و مشهد.

چاووش در لغت

چاووش ، به معنای پیشرو لشکر و قافله است ، کسی که پیشاپیش قافله یا زوار حرکت کند و آواز خواند .[۱] کسی که در دربار شاهان یا در نزد امرا و بزرگان وظیفه دار امور تشریفاتی بوده ، در روزهای سلام ، اشخاص را به حضور آنان معرفی می نموده است .[۲] .

پیشینه چاووش خوانی

در فرهنگ دینی در گذشته رسم بود که طبق مراسم سنتی ، هنگام رفتن اشخاص از شهرها و روستاها به زیارت نجف ، کربلا ، خراسان یا سفر حج ، اشخاصی به نام « چاووش خوان » اشعاری را با لحنی سوزناک و خاص می خواندند . هم هنگامه بدرقه زائر ، هم وقت استقبال ، بصورت تک خوانی یا همخوانی . محتوای اشعار هم اغلب سلام و صلوات بر پیامبر و اهل بیت او یا فراخوانی به پیوستن به کاروان زیارت بوده است . چاووش خوانی ، حرفه ای معنوی و پر از صفا بود که صدای خوش و لحنی دلنشین می خواست و پاکی و دینداری و عشق به اهل بیت . چاووش خوانان ، « منادیان راه خدا و قاصدان مرقد مطهر اولیاء » بودند و « بانگ چاووشان » مردم را به هلهله و غوغا و بی آرامی دل می رساند » چاووش‌خوانی‌ ، یكی‌ از آیینهای‌ استقبال‌ و بدرقه‌، به‌ ویژه‌ خواندن‌ اشعاری‌ به‌ آواز، به‌ هنگام‌ بدرقه‌ و استقبال‌ حاجیان‌ و زائران‌ عتبات‌ و مشهد. از پیشینه این‌ رسم‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌. برخی‌ [۳] كوشیده‌اند میان‌ این‌ رسم‌ با آیین‌ سوك‌ سیاوش‌ شباهتی‌ بیابند. گو اینكه‌ رسم‌ «حُدی‌خوانی‌» را نیز، كه‌ نزد شتربانان‌ كاروانهای‌ عرب‌ معمول‌ بوده‌ [۴]، می‌توان‌ كمابیش‌ چاووش‌خوانی‌ دانست‌. گزارشهایی‌ كه‌ از اجرای‌ این‌ رسم‌ در ایران‌ در دست‌ است‌، قدمت‌ چندانی‌ ندارند. ظاهراً رسم‌ چاووش‌خوانی‌ برای‌ زائران‌ كربلا یا مشهد از دوره صفوی‌ (ح 906ـ1135) مرسوم‌ شده‌ و به‌ویژه‌ در دوره قاجار (1210ـ1344) موردتوجه‌ واقع‌ گردیده‌ است‌ [۵]

چاووش‌خوانان‌

چاووش‌خوانان‌ افرادی‌ خوش‌صدا و به‌ اشعار مذهبی‌ و مدایح‌ و مراثی‌ آشنا بودند و هنگامی‌ كه‌ كاروانی‌ قصد عزیمت‌ به‌ حج‌ یا زیارت‌ عتبات‌ داشت‌، با خواندن‌ اشعار در كویها و محله‌ها مردم‌ را مطّلع‌ و آنان‌ را برای‌ پیوستن‌ به‌ كاروان‌ تشویق‌ می‌كردند. چاووشان‌ به‌ این‌ منظور، در محل‌ تجمع‌ مردم‌، عَلَمی‌ برپا می‌كردند و با بیرقی‌ سبز یا سرخ‌ بر دوش‌، سوار بر اسب‌ یا پیاده‌، تا چند روز در شهر و ده‌ می‌گشتند و اَشعار ویژه‌ای‌ [۶] را با صدای‌ بلند می‌خواندند [۷]. در برخی‌ نواحی‌، چاووشان‌ هریك‌ محله خاصی‌ را به‌ زیر علم‌ یا پرچم‌ خود داشتند و با یكدیگر رقابت‌ می‌كردند [۸]. بر علم‌ چاووش‌خوانان‌، ابیاتی‌ مناسب‌ با مقصد سفر، مثلاً در باره عرفات‌ یا منا، می‌نوشتند یا نقشهایی‌ از حرمین‌ شریفین‌ یا گنبد و بارگاه‌ امام‌ علی‌ علیه‌السلام‌ در نجف‌ یا شمایلی‌ از حضرت‌ عباس‌ علیه‌السلام‌ می‌نگاشتند [۹]. دسته‌ای‌ از چاووشان‌، زائران‌ را فقط‌ در مرحله مقدماتی‌ سفر تا حركت‌ كاروان‌ همراهی‌ می‌كردند و هنگام‌ خداحافظی‌ زائر با اقوام‌ و آشنایان‌، چاووشی‌ می‌خواندند [۱۰] و معمولاً پس‌ از طی‌ منزلی‌ با كاروان‌ (تا بیرون‌ ده‌ یا كاروانسرای‌ مبدأ حركت‌ یا تا پایانه‌های‌ مسافربری‌)، به‌ دیار خود بازمی‌گشتند. هنگام‌ بازگشت‌ كاروانها، چاووش‌خوان‌ خبر نزدیك‌ شدن‌ كاروان‌ را به‌ مردم‌ می‌داد و در مراسم‌ استقبال‌ از زائران‌ نیز چاووش‌خوانی‌ می‌كرد [۱۱]. دسته دیگری‌ از چاووشان‌ در سفر همراه‌ كاروان‌ بودند و در كنار كار چاووش‌خوانی‌ ــ كه‌ در تمام‌ سفر ادامه‌ می‌یافت‌ ــ به‌ عنوان‌ راهنمای‌ حرفه‌ای‌ زائران‌ عمل‌ می‌كردند. آنان‌ در گذشته‌، برای‌ حفاظت‌ از قافله‌، تفنگ‌ یا شمشیری‌ با خود حمل‌ می‌كردند و علاوه‌ بر اعلام‌ زمان‌ حركت‌ و استراحت‌ و تدارك‌ محل‌ سكونت‌ و خرید مایحتاج‌، راهنمایی‌ زائران‌ را در اماكن‌ زیارتی‌ نیز برعهده‌ داشتند [۱۲] در شهرهای‌ بزرگ‌، این‌ گروه‌ از چاووشان‌ را چند هفته‌ قبل‌ از آغاز مسافرت‌ به‌ خدمت‌ می‌گرفتند [۱۳]. این‌ گونه‌ چاووشیها صورت‌ كاملاً حرفه‌ای‌ داشت‌ و در برخی‌ اسناد (از جمله‌ در آمارنامه‌ای‌ تهیه‌ شده‌ در 1310 در بیدگل‌ كاشان‌)، چاووشی‌ به‌ عنوان‌ شغل‌، ثبت‌ شده‌ است‌ [۱۴]. هر زائر، به‌ تناسب‌ وضع‌ مالی‌ و مقام‌ اجتماعی‌ خود، در ازای‌ این‌ خدمات‌ مبلغی‌ به‌ چاووشان‌ می‌پرداخت‌. به‌ گزارش‌ اوبن‌ [۱۵]، در دوره قاجار، ثروتمندان‌ بین‌ پانزده‌ تا بیست‌ تومان‌ و گاه‌ بیشتر حق‌الزحمه‌ و انعام‌ می‌دادند، ولی‌ دستمزدی‌ كه‌ افراد كم‌بضاعت‌ می‌پرداختند از چند قران‌ تجاوز نمی‌كرد. در برخی‌ موارد چاووش‌خوان‌، هنگامی‌ كه‌ شهر زیارتی‌ و نمای‌ حرم‌ از دور پدیدار می‌شد (مثلاً تپه سلام‌ نزدیك‌ مشهد)، هدیه‌ای‌ به‌ نام‌ «گنبدنما» از زائران‌ دریافت‌ می‌كرد [۱۶]. چاووشانِ همراه‌ كاروان‌، به‌ هنگام‌ بازگشت‌، چند منزل‌ جلوتر حركت‌ می‌كردند تا بازگشت‌ زائران‌ را به‌ خانواده آنان‌ خبر دهند و مژدگانی‌ بگیرند [۱۷] [۱۸] به‌ نظر عناصری‌ [۱۹]، یكی‌ از علل‌ كاسته‌ شدن‌ از اعتبار و حرمت‌ حرفه چاووش‌خوانی‌، رواج‌ یافتن‌ مُزدسِتانی‌ و خلعت‌گرفتن‌ آنان‌ بود كه‌ سبب‌ برتری‌ جنبه مادّی‌ كار بر اصل‌ معنوی‌ آن‌ شد.

آداب چاووش خوانی

اهل‌ این‌ حرفه‌ پوشاك‌ و ابزار ویژه‌ای‌ نداشتند، ولی‌ معمولاً شال‌ سیاهی‌ را حمایل‌ سینه‌ می‌كردند و سادات‌ ایشان‌ نیز شال‌ سبزی‌ بر گردن‌ می‌انداختند[۲۰] برخی‌ چاووشان‌ از نوجوانی‌ وارد این‌ كار می‌شدند[۲۱] و با طی‌ مراحل‌ نوچگی‌، خواندن‌ از روی‌ متن‌، خواندن‌ از حفظ‌ و همراهی‌ با چاووش‌خوان‌، مهارت‌ می‌یافتند [۲۲]. در برخی‌ خانواده‌ها نیز این‌ حرفه‌ ارثی‌ بود[۲۳] چاووشان‌ گاه‌ به‌ اذان‌گویی‌، تعزیه‌خوانی‌ یا مداحی‌ اولیا در جشنهای‌ غیردینی‌، مثل‌ عروسی‌، نیز می‌پرداختند [۲۴]. چاووش‌خوانی‌ غالباً به‌صورت‌ تك‌خوانی‌ و گاه‌ به‌صورت‌ گفتگوی‌ چاووش‌خوان‌ با نوچه‌ها اجرا می‌شد و در برخی‌ موارد، بدرقه‌كنندگان‌ و زائران‌ نیز با چاووش‌خوان‌ هم‌آوایی‌ می‌كردند [۲۵]. اشعار چاووشی‌ در وزنها و قالبهای‌ گوناگون‌ خوانده‌ می‌شد، ولی‌ اشعاری‌ با چهار مصراع‌، در وزنِ فاعلاتن‌ فاعلاتن‌ فاعلن‌ (بحر رمل‌ مثمن‌ محذوف‌)، رایج‌تر بود. در همه این‌ اشعار، در پایان‌ هر بیت‌ یا هر بند، چاووش‌خوان‌ حاضران‌ را به‌ ذكر صلوات‌ دعوت‌ می‌كرد كه‌ در حكم‌ بیت‌ ترجیع‌ بود [۲۶]

چاووش خوانی از نظر موسیقایی‌

از نظر موسیقایی‌، مقام‌ چاووشی‌ از جمله‌ مقامهای‌ سازی‌ و آوازی‌ است‌ كه‌ به‌ واسطه موسیقی‌ تعزیه‌ جایگاه‌ خود را در موسیقی‌ محلی‌ برخی‌ نواحی‌، از جمله‌ مازندران‌، تثبیت‌ كرده‌ است‌ [۲۷]

اشعار چاووش‌خوانی

اشعار چاووش‌خوانان‌ عامیانه‌ است‌ و به‌ همین‌ سبب‌ استحكام‌ و ظرافت‌ چندانی‌ ندارد و گاه‌ از نظر وزن‌ و قافیه‌ و انشا نیز دارای‌ مشكلاتی‌ است‌ [۲۸]. این‌ اشعار معمولاً سراینده مشخصی‌ ندارند و دخل‌ و تصرفهای‌ بسیاری‌ در آنها راه‌ یافته‌ است‌ [۲۹] با وجود مشابهت‌ مضمون‌ شعرهای‌ چاووشی‌ با سایر اشعار راجع‌ به‌ منقبت‌ یا عزاداری‌ اولیا، در هر سفر زیارتی‌ بر مضامینی‌ تأكید می‌شود كه‌ با مقصد زائران‌ مناسبت‌ دارد و حال‌ و هوا و شوق‌ زیارت‌ و امیدواری‌ به‌ حصول‌ حاجات‌ و قبولی‌ توبه‌ در این‌ اشعار غالب‌ است‌؛ ازاین‌رو، گاه‌ چاووشان‌ در هر سفر بالبداهه‌ نیز اشعاری‌ می‌سرودند [۳۰]. در اشعار چاووشی‌ مربوط‌ به‌ حج‌، مضمونهای‌ راجع‌ به‌ قربانی‌ كردن‌ حضرت‌ اسماعیل‌ با تأكید بر «ذبیح‌»اللّه‌ بودن‌ او چشمگیرتر است‌[۳۱]. در اشعار مربوط‌ به‌ زیارت‌ امامان‌ علیهم‌السلام‌، علاوه‌ بر بیان‌ ویژگیهای‌ هریك‌، بر شكوه‌ بارگاه‌ و مقبره ایشان‌ تأكید می‌شود [۳۲] با این‌ حال‌، مهم‌ترین‌ و معروف‌ترین‌ مضمون‌ این‌ اشعار دعوت‌ مردم‌ به‌ سفر زیارتی‌ است‌ كه‌ معمولاً در مورد زیارت‌ مزار امام‌ حسین‌ علیه‌السلام‌ با این‌ مصراع‌ آغاز می‌شود: «هر كه‌ دارد هوس‌ كرب‌ و بلا بسم‌اللّه‌» [۳۳] و به‌ یك‌ تا چهار مصراعِ صلوات‌ ختم‌ می‌شود (برای‌ نمونه‌: اول‌ به‌ مدینه‌ مصطفی‌ را صلوات‌، دوم‌ به‌نجف‌ شیر خدا را صلوات‌، در طوس‌ غریب‌الغربا را صلوات‌،پس‌ كشته شهر نینوا را صلوات‌؛ [۳۴]. غیر از اشعار مذهبی‌، چاووش‌خوانان‌ به‌ نوعی‌ با اشعار خود به‌ بیان‌ وقایع‌ و لوازم‌ سفر و دشواریهای‌ راه‌ و سختگیریهای‌ مرزبانان‌ به‌ هنگام‌ ورود زوار به‌ اراضی‌ مقدّس‌ نیز می‌پرداختند [۳۵] به‌ دست‌ ما رسیده‌ است‌، از بیش‌ از هفتاد وسیله‌ و لوازم‌ سفر زائران‌ نام‌ برده‌ شده‌ است‌. در این‌ چاووشی‌نامه‌، كه‌ به‌ هنگام‌ شبگیر كردن‌ (سحرخیزی‌) و آمادگی‌ حركت‌ از منزلی‌ به‌ منزل‌ دیگر خوانده‌ می‌شد، با ذكر نام‌ وسایل‌ به‌ مسافران‌ هشدار داده‌ می‌شد كه‌ چیزی‌ را جا نگذارند. ذكر نام‌ قوطی‌ گوگرد، ذره‌بین‌، مگس‌پران‌، وافور و قوطی‌ تریاك‌ در این‌ مجموعه‌ جالب‌ توجه‌ است‌. در برخی‌ مناطق‌ ایران‌، از جمله‌ در استان‌ سمنان‌ و خراسان‌، گونه دیگری‌ از چاووشی‌خوانی‌ مذهبی‌ ملاحظه‌ می‌شود كه‌ با سنّت‌ زیارت‌ ارتباط‌ مستقیمی‌ ندارد، اما به‌ گونه‌ای‌ رمزی‌ و استعاری‌ با مفهوم‌ حركت‌ كاروان‌ امام‌ حسین‌ علیه‌السلام‌ به‌ كربلا مرتبط‌ می‌شود، چنان‌كه‌ در بیرجند به‌ مناسبت‌ سالروز ورود اهل‌ بیت‌ امام‌ حسین‌ به‌ كربلا، چاووش‌خوانی‌ می‌كنند و از نزدیك‌ شدن‌ ایام‌عزاداری‌ محرّم‌ و رسم‌ عَلَم‌بندان‌ خبر می‌دهند و در حین‌ بستن‌ علم‌ نیز اسفند دود می‌كنند و چاووشی‌ می‌خوانند و طبق‌ معمول‌، مردم‌ نیز در پایان‌ هریك‌ از ابیات‌ چاووشی‌ صلوات‌ می‌فرستند [۳۶]. در بیرجند و میبد، چاووش‌خوان‌ درون‌ نخلی‌ كه‌ بر دوش‌ مردم‌ حمل‌ می‌شود، می‌نشیند و چاووشی‌ می‌خواند [۳۷]. در مراسم‌ آیینی «شمع‌ و چراغ‌» در شبهای‌ شهادت‌ امام‌ حسن‌ و امام‌ حسین‌ علیهماالسلام‌ در تكیه بیدآبادِ شاهرود، پس‌ از خواندن‌ خطبه‌ و دعا، چاووش‌ اشعار (دوازده‌بند) محتشم‌ كاشانی‌ را در باره واقعه كربلا و رثای‌ شهدای‌ آن‌ می‌خواند و حضار در پایان‌ هر مصراع‌ صلوات‌ می‌فرستند.شغل‌ چاووشی ‌در تكیه بیدآباد شاهرود موروثی‌ است‌ [۳۸]. در نوش‌آباد كاشان‌ نیز كسی‌ با عنوان‌ «چاووشخوان‌» در روز عاشورا سوار بر اسب‌ پیشاپیش‌ تعزیه‌خوانان‌، چاووشی‌ می‌خوانده‌ است‌. چاووش‌خوانی‌ به‌ هر دو معنای‌ اشاره‌ شده‌ در این‌ مقاله‌ هنوز در بسیاری‌ از استانهای‌ ایران‌، به‌ویژه‌ در مناطق‌ روستایی‌، رواج‌ دارد.

پانویس

  1. 339 - فرهنگ فارسی معین
  2. 340 - لغت نامه ، دهخدا
  3. رجوع کنید به عناصری‌، ص‌ 164؛ یوسفی‌، ص‌ 8؛ د. ایرانیكا، ذیل‌ voš"Čā"
  4. برای‌ نمونه‌ای‌ از حدی‌ خواندن‌ در پیشاپیش‌ كاروان‌ حج‌ ملك‌ناصر رجوع کنید به ابن‌بطوطه‌، ج‌ 1، ص‌ 62
  5. رجوع کنید به روزنامه وقایع‌ اتفاقیه، ص‌ 2؛ ادیب‌ الملك‌، ص‌ 39؛ پولاك‌، ص‌ 230؛ حمیدی‌، 2004.
  6. رجوع کنید به ادامه مقاله‌
  7. رجوع کنید به روزنامه وقایع‌اتفاقیه، همانجا؛ اوبن‌،ص17ـ 18؛ طباطبائی‌ اردكانی‌، ص‌ 461؛ عناصری‌، ص‌ 134، 136، 139
  8. عناصری‌، ص‌ 169
  9. همان‌، ص‌136
  10. جهانگیری‌، ص‌ 313
  11. اوبن‌، همانجا
  12. همانجا؛ طباطبائی‌اردكانی‌، ص‌ 464
  13. شهری‌باف‌، ج‌ 3، ص‌ 453
  14. رجوع کنید به وصاف‌ بیدگلی‌، ص‌ 43؛ همچنین‌ برای‌ اطلاع‌ از اینكه‌ چاووشانِ روضات‌ محترم‌ در زمره اصناف‌ درویشان‌ خاكسار طبقه‌بندی‌ می‌شدند رجوع کنید به تبریزی‌، ص‌ 266، مقدمه افشاری‌، ص‌ 231ـ232؛ فلور، ص‌ 109؛ همچنین‌ گفته‌ شده‌ كه‌ چاووشانِ سلسله درویشان‌ عجم‌، برخی‌ انبیا و اولیا، همچون‌ ابراهیم‌ خلیل‌ و بلال‌ حبشی‌، را از پیران‌ خود می‌دانسته‌اند رجوع کنید به محجوب‌، ص‌ 1075
  15. ص‌ 18
  16. رجوع کنید به طباطبائی‌ اردكانی‌، ص‌ 466
  17. اوبن‌، همانجا؛ در مصر، چاووشان‌ كاروانهای‌ حج‌ (شاویش‌الحاج‌
  18. نیز چنین‌ می‌كردند رجوع کنید به لین‌، ص‌ 440.
  19. ص‌ 165
  20. همان‌، ص‌ 136.
  21. اوبن‌، همانجا
  22. عناصری‌، همانجا
  23. همان‌، ص‌ 169.
  24. همان‌، ص‌136ـ137؛ آل‌احمد،ص‌50؛ در جشنهای‌ ختنه‌ سوران‌ در مصر نیز كسانی‌ با عنوان‌ چاووش‌*/ شاویش‌ دست‌ اندركار بخشی‌ از مراسم‌اند رجوع کنید به لین‌، ص‌ 511 ـ512؛ برای‌ نمونه‌ای‌ از اشعار غیردینی‌ چاووشان‌ رجوع کنید به انجوی‌ شیرازی‌، ج‌ 2، ص‌100ـ 102
  25. عناصری‌، ص‌136؛ رضائی‌، ص‌ 157ـ 158؛ یوسفی‌، ص‌ 7؛ حمیدی‌، 2004؛ قس‌ نصری‌ اشرفی‌، 1383 ش‌، ج‌ 2، ص‌ 109، كه‌ به‌ اجرای‌ چاووش‌خوانی‌ با همراهی‌ گروه‌ كرنا نوازان‌ در گیلان‌ اشاره‌ كرده‌ است‌
  26. رضائی‌؛ حمیدی‌، همانجاها
  27. رجوع کنید به نصری‌ اشرفی‌، 1374 ش‌، ص‌ 102.
  28. برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به چاووشی‌نامه حاج‌ محمود كفشداری‌ كه‌ در 1346 ش‌ در مشهد چاپ‌ شده‌ است‌ و قطعه‌ای‌ چاووشی‌ به‌ روایت‌ رجاء زفره‌ای‌ رجوع کنید به ادامه مقاله‌
  29. عناصری‌، ص‌ 144
  30. همان‌، ص‌ 135ـ137، 153ـ154
  31. همان‌، ص‌ 157ـ159
  32. همان‌، ص‌ 135؛ شهری‌باف‌، ج‌ 3، ص‌ 447
  33. رجوع کنید به عناصری‌، ص‌ 143؛ قس‌ طوفان‌، ص‌ 153: «هر كه‌ دارد هوس‌ كرب‌ و بلا خوش‌ باشد»
  34. برای‌ صورتهای‌ دیگر رجوع کنید به جهانگیری‌، ص‌ 313؛ شهری‌باف‌، همانجا؛ برای‌ نمونه‌های‌ گوناگون‌ اشعار چاووشی‌خوانی‌، از جمله‌ برای‌ عزیمت‌ به‌ حج‌ و بازگشت‌ از آن‌ رجوع کنید به عناصری‌، ص‌ 159؛ حمیدی‌، 2004؛ برای‌ عزیمت‌ به‌ كربلا و بازگشت‌ از آن‌ رجوع کنید به عناصری‌، ص‌ 141، 149؛ حمیدی‌، همانجا؛ برای‌ عزیمت‌ به‌ مشهد رجوع کنید به طباطبائی‌ اردكانی‌، ص‌ 461ـ462؛ عناصری‌، ص‌140؛ حمیدی‌، همانجا
  35. رجوع کنید به عناصری‌، ص‌153؛ فرهنگنامه ادبی‌ فارسی، ذیل‌ «چاوشی‌»). در قطعه‌ای‌ چاووشی‌، كه‌ به‌ روایت‌ محمدعلی‌ رجاء زفره‌ای‌ (متوفی‌ 1361؛ ص‌ 405ـ406
  36. مردم‌نگاری‌ مراسم‌ عزاداری‌ ماه‌ محرم‌ در شهرستان‌ بیرجند، ص‌ 47ـ 48
  37. رجوع کنید به همانجا؛ بلوكباشی‌ ص‌ 71ـ72
  38. رجوع کنید به شریعت‌زاده‌، ج‌ 2، ص‌ 409ـ413


منابع

محمد مشهدی‌ نوش‌آبادی‌ و ابراهیم‌ موسی‌پور .