سید فاضل احمدی کاشانی
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
احمدي کاشاني، سيد فاضل؛ فرزند حاج سيد صدرالدين، متولد 1269شمسي. داراي تحصيلات قديم حدود اجتهاد، روحاني و نماينده دورههاي 3و4 از شاهرود (در واقعه کودتاي 1299 شمسي از وکالت مجلس استعفا داد).[۱] وي از دوستان و همفکران آيتالله مدرس در مجلس بود که در سال 1341ش در تهران درگذشت.[۲]
سيد فاضل احمدي کاشاني معروف به آقا سيد فاضل و فاضل کاشاني، پدر او سيد صدرالدين کاشي و جدش آقا سيد احمد از جمله فقيهان نامي زمان خود بودند. فاضل علوم مقدماتي حوزه را نزد روحانيان کاشان گذراند. سپس در حوزه درس حاج ميرزا محمد ابوتراب چشمهاي به فراگيري هيئت و رياضيات پرداخت. در بيست سالگي براي تکميل تحصيلات به اصفهان رفت؛ و سه سال پس از آن رهسپار نجف شد و در حوزههاي آخوند خراساني، سيد محمدکاظم طباطبايي يزدي، حاج ميرزا حسين خليل تهراني، شيخ عبدالله مازندراني، شيخالشريعه اصفهاني، تلمذ کرد و مرتبه اجتهاد يافت.
آخوند خراساني، شيخ عبدالله مازندراني و شيخالشريعه اصفهاني اجازه اجتهاد به وي دادند. سالهاي پاياني تحصيل فاضل در نجف مصادف گرديد با بروز جنبش مشروطهخواهي در ايران که حوزه علميه نجف را به شدت تحت تأثير قرار داد و برخي از مراجع و مدرسان نجف به جرگه مشروطهخواهان و جمعي به دشمنان آنان پيوستند. فاضل هواخواه مشروطهخواهان شد و به صلاحديد آخوند خراساني (مرجع مشروطهخواه) مسافرت چندسالهاي به هندوستان و مصر و عثماني کرد و با مشروطهخواهان ايران در آن کشورها به همکاري پرداخت. حدود 1327ق. به ايران بازگشت و در تهران رحل اقامت افکند و حوزه درس تشکيل داد.
فاضل در سومين دوره انتخابات مجلس شوراي ملي (1332ق)، با اکثريت 2390 رأي از مجموع 2902 رأي در حوزه انتخابيه شاهرود و بسطام، به نمايندگي مجلس شوراي ملي انتخاب شد. در همان زمان روزنامه نوبهار عنوان کرد که سيد فاضل کاشاني که در شاهرود شناخته شده نيست، چگونه وکيل شده است و مدعي شد در کار انتخابات آن شهر تقلب صورت گرفته است.
فاضل در دوره يکساله نمايندگي سومين دوره مجلس شوراي ملي (1332-1333 ق) از اعضاي گروه چهارده نفره هيئت علميه بود و در کنار نمايندگان حزبهاي دمکرات و اعتدالي و بيطرفان فعاليت داشت. در آبان 1294/محرم 1334 به دنبال حرکت نيروهاي روس به طرف تهران، عدهاي از نمايندگان مجلس شوراي ملي به همراه گروهي از مليون ابتدا به قم رفتند و پس از تشکيل کميته دفاع ملي به کرمانشاه مهاجرت کردند و در آنجا با کمک دولتهاي آلمان و عثماني، دولت موقت ملي را به رياست رضاقليخان نظامالسلطنه تشکيل دادند، فاضل نيز در شمار نمايندگان مهاجر بود.
اما در نتيجه اين مهاجرت، مجلس شوراي ملي از اکثريت افتاد و تعطيل گشت. فاضل در آن هنگام با سيد حسن مدرس همکاري داشت.[۳]
در دوره چهارم مجلس شوراي ملي بازهم مردم شاهرود او را براي نمايندگي خود انتخاب کردند. مجلس چهارم در 1300 افتتاح شد و احمدي کاشاني جزء وکلاي حوزه علميه و از دوستان و طرفداران مدرس بود و جدال وي در آن مجلس با سليمان محسن اسکندري در تاريخ منعکس است. بين سيد فاضل احمدي کاشاني و ميرزاده عشقي شاعر انقلابي و مديرروزنامه قرن بيستم روابط و دوستي نزديکي وجود داشت و قتل وي موجبات ناراحتي شديد او را فراهم نمود و در مجلس ختم او خطابهاي شديد عليه حکومت سردار سپه و نظميه ايراد نمود که بلافاصله مورد تعقيب قرار گرفت.
چندي در منزل دوستان مخفي بود. تا سرانجام به دستور مدرس به حضرت عبدالعظيم رفته و در آنجا متحصن شد و پس از چندي به تهران آمد و در غوغاي جمهوريت و بعد تغيير سلطنت از مخالفين بود و قدم به قدم با مدرس همگامي داشت. پس از استقرار حکومت رضاخان به شدت تحت نظر قرار داشت و چندي درس خود را تعطيل کرد. در تمام دوران سلطنت رضاخان مغضوب بود. بعد از کنارهگيري رضاشاه آزادي خود را بدست آورد. با وجودي که از چند نقطه ايران کانديداي وکالت بود، ولي هيچکدام را نپذيرفت و همچنان به وظايف مذهبي ميپرداخت.[۴]
سيد فاضل از تجمل نفرت داشت و بيش از هر چيز به سادگي اهميت ميداد. از دنيا به آنقدر که احتياج وي را رفع ميکرد، اکتفا مينمود و به همين جهت هرگز کسي از وي کلامي تملقآميز نشنيده بود. آنچه را که در دل داشت، بي واهمه و وحشت بر زبان ميآورد و صراحت او حتي مورد توجه شاه نيز قرار گرفته بود. شيرينترين خاطرهاي را که به ياد داشت، مبارزهاي بود که ميان او و سليمان ميرزا در مجلس به وقوع پيوسته بود، علت اين اختلاف اين بود که سليمان ميرزا ضمن نطقي در مجلس، آزادي مذاهب را مجاز دانسته و وي با اين مسئله مخالفت کرده بود.
به همين جهت اختلاف شديدي ميان ايشان بروز نمود و نمايندگان اعتدال و دمکرات به طرفداري از رهبران خود به منازعه پرداختند و در نتيجه يک هفته مجلس تعطيل گرديد و سرانجام سليمان ميرزا مجبور شد، بيان خود را پس بگيرد. معهذا نبايد تصور کرد وي در عقايد خود تعصب به خرج ميداد. بلکه در ميان علما به تجدد معروف بود و اين نکته را تمام کساني که با او همصحبت شده بودند و به عقايد وي پي برده بودند، اعتراف ميکردند.[۵] احمدي کاشاني روز 27 آبان ماه 1341 در تهران از دنيا رفت. سيد منيرالدين احمدي کاشاني، مدير کل وزارت دارايي و معاون وزارت گمرکات وقت، و حميد احمدي، پزشک و روزنامهنگار فرزندان وي ميباشند.[۶]
پانویس
- ↑ زهرا شجيعي، نمايندگان مجلس شوراي ملي در بيست و يک دوره قانونگذاري مطالعه از نظر جامعهشناسي سياسي ([تهران]: مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي،1344)، ص292.
- ↑ شهيد آيتالله سيد حسن مدرس به روايت اسناد، زنده تاريخ (تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسي اسناد تاريخي، 1378)، ص121.
- ↑ دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، فرهنگ ناموران معاصر ايران (تهران: سازمان تبليغات اسلامي، حوزه هنري، سوره مهر، 1381)، ج2، ص227.
- ↑ باقر عاقلي، شرح حال رجال سياسي و نظام معاصر ايران.(تهران: نشر گفتار، نشر علم، 1380)، ج1، ص61.
- ↑ ابوالحسن احتشامي، بازيگران سياست ([بيجا]: بنگاه مطبوعاتي امروز، 1328)، ص186-188.
- ↑ دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، ص227.
منابع
- بهاره فزوني، سيد فاضل احمدي کاشاني موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران تاریخ، بازیابی: 8 آذر ماه 1392.