منابع تاریخ سلجوقی
روزگار سلجوقی دورانی دیرپا با تاثیراتی عمیق و درازمدت در تاریخ ایران و سرزمینهای همسایه است. با وجود گستردگی قلمرو سلجوقیان و درازنای چشمگیر فرمانروائیشان ،تاریخ نگاری این روزگار نسبتاً ضعیف و کم مایه است. این واقعیت دلایل مختلفی دارد. نخست آنکه از میانه روزگار سلجوقی سلک نگارش پیچبده و متکلف در ادبیات فارسی آغاز می شود و نه تنها در متون ادبی که به متون تاریخی نیز سرایت می کند و برخلاف شیوه پاکیزه و روان نثر تاریخ نگاری پیش از خود که نمونه های زیبای آن را در تاریخ بیهقی و ترجمه تاریخ طبری می بینیم بیش از آنکه در اندیشه تاریخ نگاری باشد به فکر آفرینش ادبی است. از این روی در بسیاری از جاها دقت در نگارش رویدادهای تاریخی به تصنعات و سخن پردازیهای ادبیانه ادیبانه می دهد. شگفت اینکه این ویژگی تاریخ نگاری سلسله ای سلجوقی به یکسان هم در نمونه های فارسی و هم در نمونه های عربی به چشم می خورد. دلیل دیگری که کم مایگی تاریخنگاری سلجوقی را باعث می شود گم شدن از این تاریخ نگاری است. با این حال به نظر می رسد این دسته نیز تفاوت چندانی با آنچه بر جای مانده است نداشته باشد چه بسیاری از منابع موجود یا برگرفته از منابع گمشده اند یا ترجمه آنها و یا به پیروی از آنها نوشته شده اند. قسمتهایی از منابع گمشده در برخی منابع موجود ضبط شده است اما از بیشتر آن آثار فقط نامی مانده است و بس. نخستین این آثار ملکنامه است. که به نظر می رسد تاریخچه خاندان سلجوقی پیش از ریدن به پادشاهی و سالهای آغازین پادشاهی آنها در ایران می باشد. مشارب التجارب ابوالحسن علی بن زید بیهقی(م656ه) نیز از معدود کتابهایی است که علی رغم آن که امروزه در دسترس نیست ولی به جهت این که بسیاری از نویسندگان بعد از او،آن کتاب استفاده برده اند ،قسمت عمده ای از مطالب آن، امروزه در دسترس می باشد.این کتاب در واقع ذیلی بوده بر تاریخ یمینی ابونصر عتبی،که ابن فندق حوادث پس از 410 ه را تا حدود560 در این ذیل ثبت کرده است. او در تاریخ بیهق ،هنگام برشمردن تاریخهای مشهور تا عصر خود چنین آورده است:«...دیگر کتاب یمینی و من آخر کتاب یمینی تاریخی ساختم نام آن مشارب التجارب و غوارب الغرایب الی یومنا هذا» ابن اثیر ، عطا ملک جوینی،حمدالله مستوفی،و برخی نویسندگان دیگر از این کتاب ارزشمند ،در تالیفات خود استفاده کرده اند. این کتاب به جهت معاصر بودن مولف با نیمه دوم سلطنت سلجوقیان و اقامات او در خراسان ،برای بررس یاوضاع این دوره مطمئناً مطالب مهمی دربرداشته است. ابوطاهر خاتونی(موفق الدوله، ابوطاهر حسین بن حیدر خاتونی ساوی معروف به معین الدین اصم) شاعر صریح اللهجه عصر سلجوقی نیز دارای آثار ادبی و تاریخی متعددی بوده که طی گذشت روزگار از میان رفته اند. از جمله کتابی داشته است به نام «تاریخ آل سلجوق» که نویسندگانی همچون ظهیری نیشابوری و دولتشاه سمرقندی از آن یاد کرده اند. او همچنین شعر بلندی در نکوهش از نصیرالملک محمدبن موید الملک سروده و گویا این شعر به صورت کتابچه مستقلی در زمان سلجوقیان موجود بوده است. از اثر دیگر او به نام «مناقب الشعرا» امروزه بجز اشارات برخی نویسندگان بعد از او اثری در دست نیست. عوفی در جوامع الحکایات از تصنیفی به نام تاریخ ترکستان درباره احوال قراخانیان نام برده، که نوشته مجد الدین محمدبن عدنان سرخکتی ، خال عوفی، بوده است و به احتمال زیاد مطالبی درباره قراخانیان با سلجوقیان در آن وجود داشته است. او این کتاب را به نام سلطان قلج طمغاج خان از آخرین امرای قراخانی ماورالنهر تالیف کرده است. همچنین عبدالکریم بن محمد سمعانی صاحب کتاب مشهور انساب و معاصر سنجر ، کتابی داشته به نام«تاریخ مرو» که احتمالاً حوادث عصر سلجوقی نیز در آن وجود داشته است. معاصر او ،قاضی حمید الدین ابوبکر عمر بن محمودبلخی ،نویسنده مقامات حمیدی نیز اثری به نام سفرنامه مرو داشته که به جهت هم عصری با سلجوقیان در صورت موجود بودن می توانست به شناخت اوضاع سیاسی اجتماعی این عصر،بخصوص شهر مرو کمک کند. ابن اسفندیار یا نویسنده ای دیگر که قسم سوم تاریخ طبرستان را بر اثر ابن اسفندیار افزوده ،ضمن شرح ماجرای لشکرکشی 512 سنجر به عراق عجم اشاره به کتاب منظومی به نام «سنجرنامه» کرده است که گویا حوادث سنجر را به صورت منظوم دربرداشته است. کتاب «نفثه المصدور فی فتور زمان الصدور و صدور زمان الفتور» به فارسی، اثر انوشیروان بن خالد کاشانی(م: 533ه) تاریخ مهم دیگری است که تا حدودی می توان آن را گمشده به حساب آورد. چه اصل فارسی این کتاب از میان رفته اما ترجمه و همچنین تلخیصی به زبان عربی از آن برجای مانده است. عماد الدین محمدبن محمد اصفهانی این اثر را به عربی ترجمه و به نام «نصره الفتره و عصره الفطره»(ترجمه 579ه) موسوم ساخت و آنچه را مربوط به قبل از ملکشاه و پس از قتل راشد بود بر آن افزود. پس از او