منابع تاریخ غزنوی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

غزنویان نخستین خاندان حکومتگر ایرانی پس از اسلام اند که تاریخ های سلسله ای مفصل و گرانباری درباره آنها نگاشته شده و به یادگار مانده است از این روی سرگذشت روزگار آنان را پیش و بیش از همه باید در تاریخ های سلسله ای جستجو کرد و آنگاه در دیگر منابع از جمله تاریخ های عمومی ،محلی، وزارت،تذکره ها ،آثار ادبی و دیگر نوشته های مرتبط.نخستین تاریخ دودمانی غزنویان کتاب تاریخ یمینی نوشته ابونصر محمدبن عبدالجبار عتبی است اصل کتاب عربی است اما در سال 602 ناصح بن ظفر جرفاذقانی آن را به فارسی ترجمه کرد. این ترجمه از نثری متصنع و متکلف برخوردار است و پیش از متن اصلی عربی مورد استفاده مورخان و محققان بعدی بوده است. تاریخ یمینی که نام خود را از یمین الدوله محمود غزنوی گرفته است عمدتاً شامل شرح کشور گشائی های محمود غزنوی و پدرش سبکتکین می باشد. درخشانترین تاریخ روزگار غزنوی ،بلکه یکی از برجسته ترین تاریخ نگاری های ایران با نوشته شدن تاریخ مسعودی معروف به تاریخ بیهقی پدید آمد. این کتاب همانگونه که از نامش پیداست سرگذشت روزگار سلطان مسعود غزنوی است اما به مناسبت به مسایل فراوان از دیگر ادوار پیش از سلطان یاد شده ، به ویژه رخدادهای مرتبط با سامانیان و آل بویه و قراخانیان و سیمجوریان و خوارزمشاهیان مقتدم و...نیز پرداخته است. ابوالفضل بیهقی نویسنده کتاب خود از دبیران دستگاه دیوانسالاری دوران غزنوی است. او در گزارش رویدادها دقت و حوصله فراوانی به خرج می دهد و بسیاری زا جزییات دقیق را برای خواننده بازگو می کند و تا آنجا که برای یک نویسنده دولتی ممکن بوده است جانب انصاف و بی طرفی را رعایت کرده است. اصل کتاب بیهقی آن گونه که خود می گوید سی مجلد بود، که تاریخ غزنویان از آغاز تا جلوس ابراهیم بن مسعود را شامل می شده است. اما آنچه از آن بر جای مانده است 5 مجلد از آن سی جلد می باشد که به گزارش روزگار سلطان مسعود غزنوی می پردازد. تاریخ های سلسله ای سلجوقیان نیز برای بخشهایی از تاریخ غزنویان به ویژه شکست آنان از سلجوقیان و مناسبات بازماندگان خاندان غزنوی با دولت سلجوقی می تواند مفید باشد. زیت الاخبار عبدالحی بن ضحاک گردیزی از جمله نخستین تاریخ های عمومی است که به شرح حال و روزگار غزنویان از آغاز تا جلوس مودودبن مسعود پرداخته است. این اثر نخستین تاریخ عمومی به زبان فارسی نیز به شمار می آید. نویسنده گمنام مجمل التواریخ و القصص که از جمله تواریخ عمومی فارسی است و در حدود سال 520تالیف یافته است نیز اشاراتی مختصر به تاریخ غزنویان تا زمان خود و به ویژه درگیری های آنان با سلجوقیان می نماید. همچنین باید از طبقات ناصری اثر گرانقدر منهاج الدین سراج الدین جوزجانی یاد کرد که در اوایل قرن هفتم هجری در هندوستان نوشته شده است. این کتاب به ویژه وقایعنامه های مربوط به قراخانیان و غوریان که امروزه از میان رفته اند جایگاه برجسته ای دارد. طبقات ناصری هم برای بررسی دوران پیدایش دولت غزنوی و اجداد این خاندان و هم ماسله مناسبت غزنویان و غوریان که امروزه از میان رفته اند جایگاه برجسته ای دارد. الکامل فی التاریخ ابن اثیر نیز به جهت استفاده از منابع گمشده ای مانند مشارب التجارب ابن فندق و احتمالا ملک نامه (کتابی که در تاریخ اوایل کار سلجوقیان) همچون طبقات ناصری علیرغم اینکه سالها پس از سقوط غزنویان نوشته شده است. منبعی ارزشمند برای مطالعه تاریخ ایران در روزگار مورد بحث به شمار می آید.در کنار این منابع ،برخی تاریخ های عمومی دیگر نیز اطلاعات مفیدی درباره غزنویان به دست می دهند که مهمترین آنها عبارتند از: مجمع الانساب شبانکاره ای، جامع التواریخ رشید الدین فضل الله همدانی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم ابوالفرج ابن جوزی،مختصر الدول ابن عربی در میان تاریخ های محلی آن بخش از تاریخ ها که در سرزمین های شرق و شمال شرق ایران از جمله خراسان ،سیستان و ماورالنهر ،خوارزم و مازندران نگارش یافته است برای بررسی تاریخ غزنویان اهمیت بیشتری دارد. در این میان نخست باید از تاریخ سیستان مجهول المولف نام برد از آنجا که زمان زندگی مولف اصلی کتاب مقارن با سالهای پایانی اقتدار غزنویان و آغاز چیرگی سلجوقیان در ایران است پاره ای اطلاعات درباره هر خاندان به دست می دهد. اما آنچه اهمیت دارد این است که به صورت سیستان در کنار خراسان اصلی تیرن قلمرو غزنویان است و از این روی توصیفات مولف از سیستان قرن چهارم و پنجم هجری می تواند در روشن شدن پاره ای مسایل اجتماعی و سیاسی عصر غزنوی می تواند سودمند باشد. در میان تاریخ های خراسان تاریخ بیهق ابوالحسن علی بن زید بیهقی معروف به ابن فندق برای بررسی اوضاع عصر غزنوی اهمیت بیشتری دارد. نویسنده که خود در تاریخ گمشده اش ، مشارب التجارب قطعاً بخش مهمی از وقایع تاریخ غزنوی را آورده بود چه کتاب اخیز ذیلی بر تاریخ یمینی بوده است در تاریخ بیهق نیز به مناسبت گزارشهای ارزشمندی از اوضاع غزنویان به دست می دهد او ضمن مناسبتهای مختلف اشاراتی به اقدامات سیاسی نظامی غزنویان به ویژه در خراسان می کند. همچنین از آنجا که بخشی از دیوانسالاران برجسته دولت غزنوی اصلاً از اهالی بیهق بوده اند نویسنده اشارات مفید و مفصلی به زندگی آنان و خاندانشنان نموده که برای روشن شدن بخشهایی از تاریخ غزنوی می تواند مفید باشد. بخشهای برجای مانده تاریخ نیشابور ابوعبدالله محمد نیشابوری معروف به الحاکم نیشابوری که عمدتاً شرح حال علمای دینی نیشابور است و به ذیل های آن نظیر ذیل ابوالحسن عبدالغفار فارسی(بنام السیاق فی التاریخ نیشابور)نیز برخی گزارشهای پراکنده از روزگار غزنوی به دست می دهد. همچنین روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات نوشته معین الدین زمچی اسفزاری هر چند منبعی متاخر و مربوط به اواخر قرن نهم هجری(تالیف897) است اما به دلیل توصیف تاریخ خراسان پاره ای گزارشها درباره غزنویان در آن به چشم می خورد. علاوه بر این تاریخ های محلی ماوراء النهر و خوارزم به ویژه تاریخ بخارای نرشخی و اضافات آن و تاریخ های محلی مازندران از جمله تاریخ طبرستان ابن اسفندیار گاه دارای گزاراشات ارزنده ای درباره عصر غزنوی به ویژه مناسبات دولتهای محلی ولایات یاد شده با دودمان غزنوی می باشند. تاریخ های وزارت نیز برای بررسی عصر غزنیو اهمیت ویزه ای دارند از جمله باید از کتاب ارزشمند نسایم الاسحار من لطائم الاخبار نوشته ناصرالدین منشی کرمانی یاد کرد که شرح حال وزرای دولتهای ایراین و خلافت عباسی تا 718 است از این جهت اطلاعات سودمندی درباره وزرای عصر غزنوی به دست می دهد. سیف الدین حاجی بن نظام عقیلی نیز در آثار الوزارء علاوه بر اینکه استفاده گسترده ای از مطالب نسایم الاسحار کرده است در شرح وزیران عصر غزنوی پاره ای اطلاعات را نیز از منابع دیگر از جمله کتاب مفقوده مقامات ابونصر مشکان گزارش کرده است. ذر کنار تاریخ های وزارت باید از آثار سیاست نامه ای و مانند آن یاد کرد که علاوه بر روشن شدن بخشهایی از ساختار سیاسی و دیوانی عصر غزنوی ،پاره ای گزارشهای ارزشمند درباره سلاطین ،امرا،وزراء و رویدادهای آن عصر به دست می دهند. مهمترین این آثار سیرالملوک یا سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی است .او هر چند به عصر سلجوق یتعلق داشت اما در روزگار جوانی با دیوانساراری غزنوی پیوسته بود و از این روی دیوانسالاری سلجوقی، تحت وزارت او قطعاً تاثیر عمیقی از نمونه غزنوی خود پذیرفته بود. در سیاسنامه نظام الملک از میان چند پادشاه ایرانس پیش و پس از اسلام که به عنوان نمونه های پادشاهی برای شاهان بعدی معرفی شده اند یکی هم سلطان مسعود محمود غزنوی است که خواجه به مناسبت های مختلف داستانهایی از زندگی و روزگار او را برای خوانندگان کتاب خود گزارش می کند. قابوسنامه کیکاوس بن اسکندر بن وشمگیر زیاری نیز هم از جهت مناسبات زیاریان و غزنویان و هم به دلیل اقامت چند ساله نویسنده آن در دربار مودودبن مسعود و هم به دلیل اقامت چند ساله نویسنده آن در دربار مودودبن مسعود غزنوی دارای برخی اطلاعات از روزگار غزنوی است.

در میان تذکره های رجال دینی که به اوضاع زمانه غزنویان نیز مربوط است کتاب الانساب سمعانی از اهمیت بیشتری برخوردار است چه مولف علاوه بر شرح حال و نسب برخی علمای معاصر با غزنویان، زندگی و نسب نامه برخی از فرمانروایان روزگاران گذشته از جمله روزگاران غزنوی را نیز در کتاب خد ضبط کرده است. 

وفیات الاعیان ابوالعباس احمد معروف به ابن خلکان نیز همچون الانساب از جهت در برداشتن شرح حال برخی عالمان و همچنین امرا و فرمانروایان عصر غزنوی می تواند منبع سودمندی برای تاریخ غزنوی باشد. تذکره معروف یاقوت حموی بنام ارشاد الاریب الی معرفه الادیب که به مناسبت نام اثر دیگر معروف مولف(معجم البلدان)به معجم الادبا معروف است نیز شامل شرح حال دانشمندان اسلامی و به ویژه شاعران و ادیبان است. این کتاب نیز همانند نمونه های پیشین شرح حال بخشی از دسوانسالان و ادبای عصر غزنوی را نیز در بر می گیرد. از آنجا که روزگار غزنوی از دورانهای مهم ادب ایراین و اسلامی است طبیعتاً منابع ادبی مرتبط با این دوره یم تواند اطلاعات سودمنید هم از اوضاع فرهنگی و هم گاه از اوضاع سیاسی آن روزگار به دست دهد.در این میان نخست باید از اثر ارزشمند یتمه الدهر فی محاسن اهل العصر نوشته ابومنصور محمد ثعالبی تتمه آن به قلم خود مولف یاد کرد که به زبان عربی است .در بخش دیگری از این کتاب گزارش های سودمندی درباره برخی زندگی و شعر شاعران عصر غزنوی و نمونه اشعار آنان وجود دارد که علاوه بر روشن کردن بخشی از تاریخ ادبی آن روزگار پاره ای از مسایل سیاسی و اجتماعی آن عصر نیز از خلال شرح حال ها و نمونه شعرهای شاعران قابل دستیابی است. ذیل ابوالحسن علی باخزری بر یتیمه الدهر بنام دمیه القصر و عصره اهل العصر نیز در هیمن زمینه می تواند مفید باشد. علاوه بر این تذکره های ادبی فارسی به ویژه آنها که در قلمرو ادب فارسی نگاشته شده نیز از آنجا که غالباً به شعرا و نویسندگان روزگار غزنوی پرداخته اند هر یک به فراخور حال می تواند آگاهیهایی درباره عصر غزنوی در اختیار محقق قرار دهدکه در میان آنها می توان به لباب الالباب سدید الدین محمود عوفی