آیه 102 نساء
نسخهٔ تاریخ ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۳۰ توسط مرضیه الله وکیل جزی (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و سا...' ایجاد کرد)
منبع: نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه ، ص 238
نویسنده: محمدباقر محقق
شأن نزول آيه 102 سوره نساء
«وَ إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ».[۱]
«شیخ طوسی» درباره اين قسمت آية «وَلاجُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى » گويند: درباره عبدالرحمن بن عوف نازل گرديده كه مجروح بوده است، چنان كه ابن عباس ذكر نموده است.[۲][۳]
پانویس
- ↑ بقيه آيه، «فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرائِكُمْ وَلْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً وَلاجُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَ خُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً؛ هرگاه (در سفر جهاد) ميان آنها (مسلمين) بودى نماز را براى آنها بپاى بدار و بايد سپاهى با تو مسلح به نماز بايستند و چون سجده نماز را بجاى آورند. اين سپاه براى حفاظت و نگهبانى رفته گروهى ديگر كه نماز نخوانده اند، براى اداى نماز بيايند آن هم با لباس جنگ و اسلحه (زيرا) كسانى كه كافرند دوست دارند كه شما از اسلحه و اسباب جنگى خود غفلت بورزيد كه به طور ناگهانى يكباره بر شما حمله نمايند و باكى بر شما نيست در صورتى كه باران يا مرض بر شما آزار برساند. اسلحه خود را فرو گذاريد ولى البته از دشمن بر حذر باشيد همانا خداوند از براى كافران شكنجه و عذاب خواركننده اى آماده ساخته است».
- ↑ در تفسير برهان از على بن ابراهيم او از پدرش و او از ابن ابى عمير او از امام صادق عليهالسلام روايت كند كه اين آيه هنگامى نازل گرديد كه رسول خدا صلی الله علیه و آله بسوى حديبيه بيرون رفت كه خود را به مكه برساند. قريش خبر يافتند خالد بن وليد را با دويست سوار مأمور كردند كه راه را بر رسول خدا صلی الله علیه و آله در اطراف كوه بگيرد وقتى كه ظهر شد. بلال اذان گفت و پيامبر به نماز پرداخت. خالد بن وليد گفت: اگر ما در حين نماز به آنها حمله كنيم، پيروز خواهيم شد زيرا آنان نماز خود را قطع نمى كنند ولى صبر مى كنيم و در نماز ديگر كه از نور چشم نزد آنها عزيزتر است به آنها حمله ور مى شويم در اين هنگام جبرئيل آمد و اين آية را كه مربوط به نماز خوف است، نازل كرد.
- ↑ در صحيح بخارى نيز اين موضوع از ابن عباس روايت شده است و نيز احمد در مسند و بيهقى در دلائل و حاكم از ابن عياش الزرقى روايت نمايد و نيز ترمذى در صحيح خود از ابوهريرة و طبرى در تفسير خود از جابر بن عبدالله روايت نموده و گويند با پيامبر در عسفان بوديم كه مشركين با خالد بن وليد به ما برخوردند و نزديك ظهر بود، مشركين گفتند: هم اكنون مسلمين نماز را بپاى ميدارند كه از براى آنها از خودشان و فرزندشان عزيزتر است سپس با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز ظهر را بجاى آورديم و جبرئيل مابين نماز ظهر و عصر آيه مزبور را نازل نمود.