دیوان (شعر)
ديوان در ادب فارسي و عربي به اشعار گردآوريشده شاعري خاص اطلاق ميشود كه آثاري بلند، مانند مثنوي، كمتر در آن آمده باشد. لغويون دوره عباسيان (كه بيشتر ايرانيالاصل بودند) آثار پيش از اسلام شاعران عرب را كه تا آن زمان سينه به سينه به آنها رسيده بود، در مجموعههايي به نام "ديوان" گرد آوردند. ظاهرآ علت اين نامگذاري همساني اين شيوه گردآوري اشعار با شيوه گردآوري و نگهداري اسناد مالي در بايگانيها بوده است. از آن پس، شاعران عرب نيز در زمان عباسيان اشعار خود را در ديوان گرد آوردند. در مواردي، اشعار بعضي از اين شاعران كه در دوران حياتشان بهصورت ديوان گردآوري نشده بود، پس از مرگ آنان، همراه با آثار شاعران ديگر در ديواني واحد گرد آمد كه متنبّي از آن جمله است.
بسياري از ديوانهاي فارسي، متعلّق به دوران پيش از مغول، فقط از نسخههايي كه در دو يا حداكثر سه سده گذشته كتابت شده بهدست آمده است. بهنظر ميرسد كه اين نسخهها مديون همت اديبان دوره صفويان بوده باشد ؛ مانند تقي كاشي كه ديوان شاعراني چون فرخي، لامعي، منوچهري، و عنصري را گرد آورد. بهسبب نبودن نسخههاي قديمي نميتوان نظر قطعي داد كه نسخههاي دوره صفويان بر پايه نسخههاي گمشده پيشين پديد آمده يا جسته و گريخته از آثار نقلشده در گزيدههاي ادبي گردآوري شده است. بيشتر ديوانهاي منتشرشده ديگر را مصححان و ويراستاران در آغاز سده بيستم ميلادي گردآوري كردهاند. از سوي ديگر، برخي ديوانها نيز مانند ديوان ازرقي يا سنايي، جزو نسخههاي بازمانده از سده 13 ق. هستند. به هر روي، ديوانهاي فارسي از پيشينهاي ديرين برخوردارند كه به سدههاي نخستين پس از اسلام باز ميگردد. ناصر خسرو در 488 ق. مينويسد كه قطران شاعر "ديوان منجيك و ديوان دقيقي را ]كه اكنون در دست نيست[ به نزد من آورد؛ و همين شاعر (ناصر خسرو) در اشعارش از دو ديوان خود سخن ميگويد كه به فارسي و عربي بوده است. نظامي گنجوي اشارهاي دارد كه ديوانش را پيش از 584 ق. (آغاز دوران كارش بهعنوان يك شاعر) گردآورده و همروزگارش، فريدالدين عطار، نيز ديوانش را، بنابه ديباچههايي كه بر دو اثر ديگرش (مختارنامه و خسرونامه) نوشته، خود گرد آورده است. از سوي ديگر، ديوان ظهيرالدين فاريابي پس از مرگش توسط شاعري به نام شمسالدين سُجاسي گردآوري شده كه ديباچهاي بهنثر نيز بر آن نگاشته است.
پس از دوران مغول، انتشار ديوان شعر بهدست خود شاعر رواج يافت. امير خسرو دهلوي اشعارش را در مراحل گوناگون زندگياش، در پنج ديوان مختلف گردآورد و به هركدام ديباچهاي بهنثر نگاشت. جامي نيز به پيروي از وي اشعارش را در سه ديوان گردآورد. برعكس، اشعار كوتاه سعدي در ديوان گرد نيامد، بلكه همراه با اشعار بلند و ديگر آثار منثورش توسط عليبن احمدبن ابوبكربن بيستون در مجموعهاي، كه به كليات سعدي شهرت دارد، گردآوري شد.
در بيشتر نسخهها و چاپهاي جديد، اشعار ديوانها بر اساس گونه ادبي دستهبندي ميشوند؛ نخست قصيده، سپس اشعار قطعهاي ديگر، غزل، قطعه، و در آخر رباعي ميآيد و، در هر بخش، اشعار بنا بر آخرين حرفشان الفبايي ميشوند. اما در نسخههاي پيشين، ترتيب الفبايي در هر گونه ادبي، و حتي در دستهبندي گونههاي ادبي، رعايت نميشد؛ بلكه اساس دستهبندي موضوع يا محمل اشعار بود. در برخي ديوانهاي عربي، هم ترتيب الفبايي و هم غيرالفبايي ديده ميشود؛ بنابراين، به نظر ميرسد كه اين هر دو شيوه تنظيم در ديوانهاي فارسي از آغاز رواج داشته است.
منابع
دايرة المعارف كتابداري و اطلاعرساني(نسخه آزمایشی)، مدخل دیوان از فرانسوادوبلوا(Francois de Bloisv)، ترجمه عليرضا پلاسيّد