ذو الشهادتين
کلیدواژه: یاران امام علی علیه السلام، علت نامگذاری ذوالشهادتین، خزیمه، ذوالشهادتين
خزيمه پسر ثابت انصارى در جنگ بدر و جنگ هاى ديگر شركت داشت، و در صفين پس از عمار یاسر شهيد شد. و اميرالمؤمنين علیه السلام پس از شهادت او فرمود: «اين اخوانى الذين ركبوا الطريق و مضوا على الحق اين عمار؟ و اين ابن التيهان؟ و اين ذوالشهادتين؟ و اين نظراؤهم من اخوانهم الذين تعاقدوا على المنيه و ابرد برؤسهم الى الفجرة قال ثم ضرب بيده على الحيته الشريفه الكريمه فاطال البكاء ثم قال عليه السلام: اوه على اخوانى الذين تلوا القرآن فاحكموه و تدبروا الفرض فاقاموه احيواالسنه و اماتوا البدعة. دعوا للجهاد فاجابوا، و وثقوا بالقائد فاتبعوه».
يعنى: «كجايند برادران من كه راه حق را سپردند، و با حق رخت به خانه آخرت بردند؟ كجاست عمار؟ كجاست پسر تيهان؟ و كجاست ذوالشهادتين؟ و كجايند همانندان ايشان از برادران شان كه با يكديگر به مرگ پيمان بستند و سر هاى آنان را به فاجران هديه كردند؟ (پس دست به ريش مبارك خود گرفت و زمانى دراز گريست، سپس فرمود:) دريغا! از برادرانم كه قرآن خواندند، و در حفظ آن كوشيدند. واجب را بر پا كردند، پس از آن كه در آن انديشيدند سنت را زنده كردند و بدعت را مي راندند. به جهاد خوانده شدند و پذيرفتند. به پيشواى خود اعتماد كردند و در پى او رفتند.
رسول خدا گواهى او را در حد گواهى دو تن دانست. چنان بود كه رسول خدا از عربى اسبى خريده بود عرب انكار كرد پيامبر فرمود: «خزيمة گواهى مى دهى؟»
گفت: «نه، ليكن دانستم كه تو اسب را خريده اى. تو را بدان چه از خدا آورده اى تصديق مى كنم، چگونه در اين معامله راستگو ندانيم». پيامبر فرمود: «گواهى تو، گواهى دو مرد است».
منابع
دكتر شهيدى، ترجمه نهج البلاغه، صفحه 495.