آیات کتاب الطهارة
درباره طهارت در کتاب الطهاره کتابهای فقهی دوازده آيه ياد شده است بدين قرار:
1- آيۀ 8 و 9 از سورۀ مائده:
يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذٰا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلٰاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرٰافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضىٰ أَوْ عَلىٰ سَفَرٍ أَوْ جٰاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغٰائِطِ أَوْ لٰامَسْتُمُ النِّسٰاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مٰاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ مِنْهُ. مٰا يُرِيدُ اللّٰهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لٰكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ.
اين آيه بر تشريع و وضع حكم طهارات سه گانه (وضوء و غسل و تيمم) و مورد و كيفيت و ترتيب هر يك از آنها و در پايان بر توسعه و تخفيف در احكام و رفع حرج و تضييق از انام، كه نعمتى كامل و تمام است، بطور صريح دلالت دارد.
2- آيۀ 46 از سورۀ نساء:
يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لٰا تَقْرَبُوا الصَّلٰاةَ وَ أَنْتُمْ سُكٰارىٰ حَتّٰى تَعْلَمُوا مٰا تَقُولُونَ وَ لٰا جُنُباً إِلّٰا عٰابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىٰ تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضىٰ أَوْ عَلىٰ سَفَرٍ أَوْ جٰاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغٰائِطِ أَوْ لٰامَسْتُمُ النِّسٰاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مٰاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ إِنَّ اللّٰهَ كٰانَ عَفُوًّا غَفُوراً.
از اين آيه كه «حرمت اسكار» و «وجوب غسل» براى شخص جنب و «احترام مساجد» و «وجوب تيمم» با شرائط مزبور و چگونگى آن، به اشارت يا به صراحت، از آن مستفاد است احكامى ديگر (كه فاضل مقداد، مجموع را به سى و يك حكم انهاء كرده) نيز استفاده شده است.
3- آيۀ 4 از سورۀ بينه:
وَ مٰا أُمِرُوا إِلّٰا لِيَعْبُدُوا اللّٰهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ.
از اين آيه وجوب نيت و قصد قربت و اخلاص در همۀ عبادات، كه از آن جمله است طهارات سه گانه، استفاده شده و دو حديث نبوى:
إنّما الأعمال بالنّيّات و إنّما لكلّ امرئ ما نوى. و در حديث قدسي «من عمل عملا أشرك فيه غيرى تركته لشريكه» به همين مفاد ايراد گرديده است.
4- آيۀ 76 و 77 و 78 از سورۀ واقعه إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتٰابٍ مَكْنُونٍ لٰا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ از اين آيه، حكم حرمت مسّ كتابت قرآن مجيد (بلكه به عقيدۀ منقول از شافعى حواشى آن نيز) براى كسى كه با طهارت نباشد و هم حرمت قرائت جنب و حائض همۀ قرآن يا خصوص سورههاى عزائم آن را (با اختلاف مذاهب در اين موضوع) استفاده گرديده است.
5- آخر آيۀ 109 از سورۀ توبه فِيهِ رِجٰالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللّٰهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ از اين آيه، حكم طهارت از نجاسات استفاده گرديده و دور نباشد، چنانكه فاضل مقداد، توجه كرده و گفته است بر استحباب محافظت بر طهارت نيز اشعار داشته باشد.
6- آخر آيۀ 50 از سورۀ فرقان وَ أَنْزَلْنٰا مِنَ السَّمٰاءِ مٰاءً طَهُوراً از اين آيه علاوه بر حكم طهارت ذاتى آب حكم مطهّر بودن آن نيز استفاده شده است.
7- وسط آيۀ 11 از سورۀ انفال وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمٰاءِ مٰاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطٰانِ از راه «امتنان» مستفاد از اين آيه بر اين استدلال شده كه تنها آبست، از همۀ مايعات، كه طهارت از حدث و خبث به آن حاصل مىگردد.
و هم به كلمۀ «رجز» كه در لغت بمعنى نجاست و بحسب يكى از سه قول كه در تفسير آيه گفته شده مراد از آن جنابت است بر نجس بودن «منى» استدلال گرديده است.
8- آيۀ 222 از سورۀ بقره وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً
فَاعْتَزِلُوا النِّسٰاءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لٰا تَقْرَبُوهُنَّ حَتّٰى يَطْهُرْنَ فَإِذٰا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللّٰهُ، إِنَّ اللّٰهَ يُحِبُّ التَّوّٰابِينَ وَ يُحِبُّ- الْمُتَطَهِّرِينَ.
از اين آيه شش حكم استفاده شده كه از آن جمله است نجس بودن حيض و موجب شدن آن براى غسل و وجوب اعتزال از زنان در آن حال.
9- اول آيه 28 از سورۀ توبه إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلٰا يَقْرَبُوا- الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ بَعْدَ عٰامِهِمْ هٰذٰا از اين آيه چهار حكم استفاده شده كه از جمله است: نجس العين بودن مشركان و ممنوع بودن آنها از دخول در مسجد الحرام.
10- آيه 92 از سورۀ مائده يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصٰابُ وَ الْأَزْلٰامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطٰانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ.
از اين آيه علاوه بر حكم حرمت خمر و قمار بر حكم نجاست خمر نيز استدلال شده است.
11- آيۀ 4 و 5 از سورۀ مدّثّر وَ ثِيٰابَكَ فَطَهِّرْ وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ از اين آيه احكامى چند از قبيل «وجوب غيرى» تطهير استفاده شده است.
12- اول آيه 118 از سورۀ بقره وَ إِذِ ابْتَلىٰ إِبْرٰاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمٰاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ...
«كلمات» را در آيه عبارت از ده امر زير دانستهاند: پنج در قسمت سر و آنها عبارت است از مضمضه و استنشاق و فرق و چيدن شارب و مسواك كشيدن. و پنج ديگر در قسمت بدن و آنها عبارت است از: ختان و ستردن موى عانه و گرفتن ناخن
و ستردن موى زير بغل و استنجاء.
آنگاه به ضميمۀ آيۀ شريفه وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرٰاهِيمَ و نظائر آن كه بر پيروى از ملت ابراهيم دلالت دارد حكم اين امور از آيۀ فوق بدست آمده است.
منبع
محمود بن عبد السلام تربتى شهابى، ادوار فقه، سازمان چاپ و انتشارات، تهران، 1417 ه ق، ص 15 تا 19