آیه 173 آل عمران
منبع: شأن نزول آيات، صفحه 146
شأن نزول آیه 173 سوره آل عمران
«الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَ قَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ».(173)
آن مؤمنانى كه چون مردم (منافق) به آن ها گفتند: لشكرى بسيار بر عليه شما مؤمنان فراهم شده، از آنان در انديشه و بر حذر باشيد، (اين تبليغات) بر ايمانشان بيفزود و گفتند: تنها خدا ما را كفايت كند و او نيكو وكيل و كارسازى است.(173)
احمد بن ابراهيم مقرى از شعيب بن محمد و او از مكى بن عبدان و او از ابوازهر و او از روح و او از ابويونس قشيرى، از عمرو بن دينار روايتى براى ما نقل كرد و گفت: رسول الله صلی الله علیه و آله بعد از جنگ احد كه مشركان به طرف مكه روان شدند، دستور داد، عده اى مجهز شوند و بسوى مشركان بروند، شصت مرد جنگى آماده حركت شدند و به جستجوى مشركان پرداختند.
ابوسفيان قافله اى از خزاعة را ديد، به آنان گفت: اگر محمد صلی الله علیه و آله را ملاقات كرديد كه در جستجوى من است، به او خبر دهيد كه من لشكرى عظيم فراهم آورده ام و قصد دارم كه به طرف آنان بيايم. هنگامى كه پيامبر خدا قافله را ديد، از ابوسفيان جويا شد، آنان گفتند: ما ابوسفيان را ديديم كه با لشكرى زياد به سوى شما مى آيد ولى لشكر تو اندك است و ما صلاح نمى بينيم كه با او مقابله نمائى. پيغمبر صلی الله علیه و آله از گفته آنان بيمى به خود راه نداد و از طلب ابوسفيان بازنايستاد. اما ابوسفيان به مكه بازگشت.
پس اللّه تعالى اين آيه را نازل كرد: «الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ...» تا «فَلا تَخافُوهُمْ وَخافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ...» سوره آل عمران، آیه 169 (يعنى: پس، از ايشان مترسيد و از من بترسيد اگر از گروندگان هستيد).
ابواسحق ثعالبى از ابوصالح شعيب بن محمد و او از ابوحاتم تميمى و او از احمد بن ازهر و او از روح بن عبادة و او از سعيد، از قتادة خبرى براى ما روايت كرد و گفت سعيد گويد: پس از جنگ احد و بعد از قتل و جراحتى كه به مسلمانان وارد آمد و بعد از آن كه ابوسفيان و ياران مشرك او به مكه بازگشتند، پيامبر صلی الله علیه و آله به اصحاب خود گفت: آگاه باشيد اى مردان جنگجو، كمر براى انجام فرمان خدا محكم دربنديد و به طلب دشمنان دين بشتابيد و بر آنان دست يابيد و آن خائنان را گوشمالى دهيد.
پس آن جنگجويان با كوشش فراوان، كه خدا بهتر مى داند، به طرف مأموريت خود روان شدند تا به «ذى الخليفة» رسيدند، هر كس كه به آنان مى رسيد، مىگفت: ابوسفيان با لشكرى عظيم مى خواهد بر شما بتازد. آنان مى گفتند: «حسبنا اللّه و نعم الوكيل» پس خداوند در شأن آنان. اين آيه را نازل كرد «الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ...» تا «...وَاللَّهُ ذُوفَضْلٍ عَظِيمٍ».[۱]
قول خداوند: «ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَالْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ...» سوره آل عمران، آیه 173» (يعنى: هرگز خداوند مؤمنان را وانگذارد بر آن چه شما منافقان بر آن هستيد، تا آن كه ناپاك از پاك تميز داده شود...).
سدى گويد: رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: امت مرا در صورت هاى خود، بر من نشان دادند همانطورى كه بر آدم عرضه كردند، من مى دانم چه كسى به من ايمان مى آورد و چه كسى كافر مى شود. اين خبر را به منافقان رساندند.