حباب بن منذر
حباب بن منذر، از اصحاب شجاع و دلاور پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله و از سخن سرايان بنام است. او در دوران جاهليت به صحت رأى و دقت نظر معروف بود، به همين جهت «صاحبنظر» لقب گرفت،[۱] در برخى از غزوات پيامبر صلی الله علیه و آله مورد مشورت و نظرخواهى آن حضرت واقع مىشد كه بدان اشاره خواهد شد.
حباب در ميدان هاى جهاد
حباب در بيشتر جنگ هاى دوره پيامبر صلی الله علیه و آله حضورى فعال و چشمگير داشت كه مختصرى از آن را در زير مىخوانيد: وى در جنگ بدر، پرچمدار قبيله خزرج بود و فرماندهى آنان را به عهده داشت.[۲] پيش از آن كه رسولاللَّه صلی الله علیه و آله در محل بدر فرود آيد، از ياران خود پيرامون محل جنگ نظرخواهى كرد.
حباب گفت: اينجا اردوگاه خوبى نيست، ما را به نزديكترين آب دشمن برسان... در آنجا چاهى است كه آبش شيرين و زياد و تمام نشدنى است! كنارش حوضى مىسازيم و به مقدار لازم آب ذخيره ساخته و بقيه چاهها را كور مىكنيم.
در اين موقع جبرئيل بر پيامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت: رأى درست همان است كه حباب به آن اشاره كرد.[۳]
«حباب» در واقعه بنى نضير همانند بدر، مشاور نظامى پيامبر صلی الله علیه و آله بود. آن حضرت وقتى از ياران خود درباره موقعيت عملياتى نظر خواست، حباب گفت: نظر من اينست كه ميان دژهاى بنى نضير و بنى قريظه نيرو مستقر نماييم و ارتباط خبرى آنها را قطع كنيم. در اينجا نيز رسول خدا صلی الله علیه و آله نظر حباب را به اجرا گذاشت.[۴]
سال پنجم هجرى پيامبر صلی الله علیه و آله عزم پيكار با يهود بنى قريظه را كرد، حباب از معدود اسب سوارانى بود كه در اين واقعه در كنار رسول خدا صلی الله علیه و آله حضور داشت.[۵]
او در احد، مأمور اطلاعاتى پيامبر صلی الله علیه و آله و از جمله محافظان آن حضرت بود. حضرت محمد صلی الله علیه و آله حباب را براى برآورد تعداد نيروهاى دشمن فرستاد و از او خواست تا گزارش كار را دور از چشم ديگران به ايشان بدهد. حباب با زيركى در اين مأموريت موفق شد و شمار دشمن را سه هزار نفر تخمين زد.[۶]
نقل شده كه در اين جنگ وى از جمله افراد معدودى بود كه در لحظات حساس تا پاى جان در كنار پيامبر صلی الله علیه و آله ايستاد.[۷]
در خيبر گرچه فتح نهايى بدست تواناى اميرمؤمنان على علیه السلام انجام گرفت، ولى نقش حباب را نمىتوان در فتح قلعههاى بسيارى ناديده گرفت؛ از جمله قلعه صعب بن معاذ به دست او فتح شد و پرچم اسلام را در آن به اهتزاز آورد.[۸]
در جنگ حنين، پرچم خزرج از سوى رسول خدا صلی الله علیه و آله به حباب واگذار شد.[۹]
در سريه فُلس يكى از همرزمان امام على علیه السلام بود و به همراه دو تن ديگر از ياران خود، سمت مأمور اطلاعاتى سپاه را داشت و هنگام گشت زنى، غلامى سياه را كه مأمور اطلاعاتى دشمن بود؛ دستگير و براى بازجويى نزد آن حضرت آورد. اين سريه با گرفتن تعدادى اسير و مقدارى غنيمت به سود مسلمانان پايان يافت.
پس از رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله كار حباب به مشاجره و درگيرى لفظى با گردانندگان سقيفه، بخصوص شخص عمر انجاميد و مبغوض دستگاه خلافت شد. سرانجام آن مرد بزرگ در سال بيست هجرى بدرود حيات گفت.[۱۰]
پانویس
- ↑ اعلام، زركلى، ج2، ص167.
- ↑ مغازى، ج1، ص58.
- ↑ مغازى، ج1، ص58.
- ↑ طبقات، ج3، ص567.
- ↑ مغازى، ج2، ص498.
- ↑ همان مدرك، ج1، ص207.
- ↑ شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحديد، ج15، ص20، در احياء التراث، بيروت، 1387.
- ↑ همان مردك، ج2، ص 649 و 659 و 662؛ سيره حلبيه، ج3، ص39.
- ↑ مغازى، ج3، ص895.
- ↑ اصابه، ج1، ص302؛ كامل، ج3، ص77.
منابع
پژوهشكده تحقيقات اسلامى سپاه، مرورى بر زندگانى فرماندهان اسلام، تهران، مرکز تحقیقات سپاه، چاپ اول، ص 26 تا 28.