ذکر (اصطلاح اخلاق و عرفان)
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
به گفتۀ راغب در مفردات، ذکر دو معنی دارد گاه به معنی حضور چیزی در ذهن (یاد آوری) و گاه به معنی حفظ و نگاهداری معارف و اعتقاداتِ حق در درون جان است.[۱]
محتویات
ذکر خدا:
«یا ایّها الّذین آمَنوا اذکُرو اللهَ ذِکْراً کثیراً » (احزاب/ 41) «ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را بسیار یاد کنید.»
در آیۀ دیگری میفرماید: «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ » (بقره/ 152) «پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و در برابر نعمتهایم، کفران نکنید.»
منظور از ذکر خدا تنها یاد آوری به زبان نیست، که زبان ترجمان قلب است، هدف این است با تمام قلب و جان به ذات پاک خدا توجه داشته باشیم، همان توجهی که انسان را از گناه باز میدارد و به اطاعت فرمان او دعوت میکند، به همین دلیل از پیشوایان اسلام نقل شده است که منظور از ذکر، یاد آوری عملی است.
مراتب ذکر:[۲]
1- ذکر لفظی:
« وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا» (مزمّل/8) «و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند!»
2- ذکر قلبی:
« وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَخیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَکُن مِّنَ الْغَافِلِینَ »(اعراف 205) «پروردگارت را در دل خود، از روی تضرّع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن و از غافلان مباش!»
3- ذکر معنوی و باطنی:
«...فَإِذَا قَضَیْتُم مَّنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُواْ اللّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا...» (بقره/ 200) «.. خدا را یاد کنید، همانند یاد آوری از پدرانتان بلکه از آن هم بیشتر!...»
در این آیه "ذکر" را به وصف "شدّت" توصیف کرده و معلوم است که مقصود از آن ذکر باطنی و معنوی است چون ذکر لفظی، شدت و ضعف ندارد. [۳]
تأثیر ذکر خدا:
ذکر و یاد خدا تأثیر عمیق و ژگرفی در دلهای مؤمنان میگذارد:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَ عَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ »(انفال/1)
«مؤمنان، تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر میگردد و تنها بر پروردگارشان توکّل دارند.»
پاداش ذکر خدا:
1) آمرزش الهی:
«وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِیمًا » (احزاب/35) «...زنان و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند، خداوند برای همۀ آنها مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.»
2) بهشت:
پاداش ذاکر خداوند، در پی ارتکاب گناه و ظلم به نفس: « َالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَی مَا فَعَلُواْ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ أُوْلَئِکَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ» (آل عمران 135 و 136) «و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا میافتند و برای گناهان خود، طلب آمرزش میکنند و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ و بر گناه اصرار نمیورزند با اینکه میدانند آنها پاداششان آموزش پروردگار، و بهشتهایی است که از زیر درختانش، نهرها جاری است جاودانه در آن میمانند چه نیکو است پاداش اهل عمل!»[۴]
آثار رویگردانی از ذکر و یاد خدا:
1) زندگی سخت:
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا...»
«و هر که از یاد من روی گرداند حتما برای او زندگی(سخت و) تنگ خواهد بود...» مقصوداز "ذکر خدای تعالی" یا معنای مصدری (یاد آوری) است و یا به معنای قرآن و یا به معنای مطلق کتابهای آسمانی و یا به معنای دعوت حقّه است و اگر دعوت حقّه را "ذکر" نامیده از این باب است که لازمه پیروی دعوت حقه و اعتقاد به آن، یاد خدای متعال است و اگر فرمود:«کسی که از ذکر من اعراض کند معیشتی (تنگ) دارد» برای این است که اگر کسی خدا را فراموش کند و با او قطع ارتباط نماید دیگر چیزی جز دنیا باقی نمیماند که به آن دل ببندد و آن را مطلوب یگانه خود قرار دهد و در نتیجه همه تلاشهای خود را منحصر در آن میکند و فقط به اصلاح زندگی دنیایش میپردازد و روز به روز آنرا توسعه بیشتری میدهد و این معیشت، وی را آرام نمیکند، برای اینکه هر چه به دست میآورد به آن قانع و راضی نمیشود و دائماً چشم به اضافهتر از آن میدوزد بدون اینکه حرص و تشنگیش به جایی منتهی شود، پس چنین کسی در حالت فقر و تنگی بسر میبرد و همیشه دلش علاقمند به چیزی است که ندارد. [۵]
2) تسلّط شیطان:
«وَ مَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ » (زخرف/36) «و هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست.»
3) گمراهی:
«فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ »(زمر/22) «وای بر آنان که قلبهای سخت در برابر ذکر خدا دارند:آنها در گمراهی آشکاری هستند.»[۶]
کیفر اعراض از ذکر خدا:
1) نابینایی در قیامت:
«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَی قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَی وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنسَی.» (طه/124-126) «و هر که از یاد من روی گرداند حتما برای او زندگی تنگی خواهد بود و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم میگوید:پروردگارا چرا مرا نابینا محشور کردی در حالی که من (در دنیا) بینا بودم؟! میفرماید:آن گونه که آیات من برای تو آمد، تو آنها را فراموش کردی امروز نیز تو فراموش خواهی شد.»
2) جهنّم:
« وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ لِّلْکَافِرِینَ عَرْضًا الَّذِینَ کَانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطَاء عَن ذِکْرِی وَکَانُوا لَا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعًا » (کهف 100-101) «در آن روز جهنّم را بر کافران عرضه میداریم! همانا که پردهای چشمانشان را از یاد من پوشانده بود و قدرت شنوایی نداشتند.»
آثار ذکر خدا:
1) آرامش:
ذکر خدا، تنها آرام بخش دلهای مؤمنان: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28) «آنها (توبه کنندگان) کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشید! تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد.»
2)منع از فحشاء و منکر:
نماز به عنوان مصداقی از ذکر، برترین مانع فحشاء: «... وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی» (طه/14) «و نماز را برای یاد من بپادار » «وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ...» (عنکبوت/45) «و نماز را بپادار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز میدارد.»
3) بصیرت:
ذکر خدا به هنگام وسوسه انگیزیهای شیطان موجب بصیرت تقوا پیشگان: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ » (اعراف/201) «پرهیزکاران هنگامی که گرفتار وسوسههایی شیطان شوند به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و ناگهان بینا میگردند.»
پانویس
- ↑ . راغب اصفهانی، مفردات، مادّۀ «ذکر»
- ↑ . جهت مطالعه رجوع شود به اخلاق در قرآن، مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء، ناشر:مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)، چاپ اول، قم، 1377 ش، ج 1، ص 362.
- ↑ . طباطبائی، محمد حسین؛ المیزان فی تفسیرالقرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین 1374 ش، ج 1، ص 511.
- ↑ . جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به فرهنگ قرآن (کلید راهیابی به موضوعات و مفاهیم قرآن کریم) اکبر هاشمی رفسنجانی و محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، ج 14، ص 249.
- ↑ . ترجمه المیزان، همان، ج 14-15، ص 314.
- ↑ . جهت مطالعه بیشتررجوع شود به فرهنگ قرآن، ج 14، مادّۀ «ذکر».
منابع
ذکر، کاظم احمد زاده، سایت پژوهشکده باقرالعلوم (ع) بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی تاریخ بازیابی : 18 فروردین 1392 .