مصر
جمهورى عربى مصر در حوزه جغرافيايى شمال آفريقا و در منطقه خاورميانه قرار گرفته است. وسعت كشور مصر بيش از يك ميليون كيلومتر مربع مىباشد و از غرب به ليبى، از جنوب به سودان و از قسمت شرق به نوار غزه محدود مىشود و ساحل شمالى مصر به درياى مديترانه و ساحل شرقى آن به درياى سرخ مىرسد. اكثر جمعيت ميليونى مصر در سواحل رود نيل زندگى مىكنند (در محدوده هزار متر مربع) و منطقه بزرگ بيابانى مصر عموماً غيرمسكونى است. نيمى از شهروندان مصرى در مناطق غربى زندگى مىكنند و اكثريت آنها در شهرهاى پر جمعيت و متراكم قاهره، اسكندريه و ديگر شهرهاى بزرگ در دلتاى نيل سكنى گزيدهاند. شهرت جهانى مصر به قدمت باستانى اين كشور و وجود اهرم ثلاثه و فراعنه باز مىگردد. واژه مصر ريشهاى سامى دارد و به معناى «دو تنگه» است (كه نشان از جدايى دو سرزمين عليا و سفلى مصر مىباشد). واژه مصر معانى تمدن، كلان شهر و مناطق مرزى را نيز شامل مىشود. نام انگليسى مصر (tpygE) از ريشه لغت يونانى sutpygeA گرفته شده است كه واژه ژيتيوس از كيپتيوس از لغت tpoC به معنى قبلى اخذ شده است.
محتویات
موقعيت جغرافيايى و شرايط آب و هوايى
مصر با وسعت بيش از يك ميليون متر مربع سى و هشتيمن كشور بزرگ دنيا است. با توجه به شرايط اقليمى مصر، مراكز جمعيتى اين كشور در كنار دره نيل و دلتاى نيل واقع شده است و درصد از جمعيت مصر تنها در/ درصد از اين سرزمين ساكن هستند. اهميت نقش مصر در طول تاريخ به دليل موقعيت ژئوپليتيكى و استراتژيكى اين منطقه بوده است. كانال سوئز كه درياى مديترانه را به درياى سرخ و اقيانوس هند وصل مىكند در واقع كانال ارتباطى بين شرق و غرب دنيا تلقى مىگردد و آسيا، آفريقا و اروپا را به هم وصل مىكند. به غير از حاشيه دره رود نيل، سرزمين مصر بيابان و ماسهزار مىباشد و طوفانهاى شنى مشخصه صحراى مصر مىباشند. قسمتهاى بيابانى مصر شامل بيابان صحرا (arahaS) و بيابان ليبى مىباشد. از بيابانهاى مصر در مصر باستان به عنوان سرزمين قرمز ياد مىشد كه پادشاهى مصر را از جانب تهديدات جبهه غربى محافظت مىنمود. شهرهاى اصلى و مهم مصر شامل اسنكندريه، آسوان، آسوت، قاهره، المحله، الكبرى، حقد، لور، پورت سعيد، شرمالشيخ، سوئز و المينا مىباشد.
مصر عموماً منطقه كمبارانى است و در مناطق جنوب قاهره متوسط بارندگى سالانه حدود تا ميلىمتر مىباشد. بالاترين ميزان بارندگى سالانه متعلق به قسمتهاى كوچكى از نوار ساحل شمالى است كه به ميلى متر در سال مىرسد. به جز مناطق ساحلى درياى سرخ، ساحل مديترانه و ساحل رود نيل از آب و هواى نسبتاً معتدلى برخوردار است و بادهاى منطقه شمالى از مديترانه به اعتدال هوا كمك مىكند. افزايش سطح آب دريا باعث مشكلاتى در ساحل مديترانه گرديده است و مىتواند در آينده تبعات و مشكلات اجتماعى و اقتصادى براى مصر به دنبال داشته باشد.
ساختار جمعيتى و مذهبى
مصر يكى از پرجمعيتترين كشورهاى خاورميانه و دومين كشور پرجمعيت قاره آفريقاست. جمعيت مصر در حدود ميليون نفر تخمين زده مىشود. بيشتر جمعيت مصر در كرانههاى رود نيل و تقريباً در قاهره و اسكندريه ساكن هستند. بين تا درصد از جمعيت مصر را مسلمانان تشكيل مىدهند و بقيه مردم مصر غالباً مسيحى و ارتدوكس قبطى مىباشند. مصر از لحاظ دموگرافيكى به منطقه بزرگ شهرى و روستايى تقسيم مىگردد. مصرىها بزرگترين گروه قومى در مصر مىباشند (درصد، در حدود/ ميليون نفر) و اقليتهاى قومى شامل اعراب بدونين (كه در بيابانهاى شرقى مصر و صحراى سينا زندگى مىكنند) و بربرها مىباشند.
مصر ميزبان تعدادى آواره نيز مىباشد كه جمعيت آوارگان بين هزار تا ميليون نفر تخمين زده مىشود. در بين آنها حدود هزار آواره فلسطينى و هزار آواره عراقى حضور دارند. مذهب نقش محورى و مهمى در زندگى مصرىها دارد. قاهره معروف به داشتن مساجد، منارهها و كليساست، تا درصد مردم مصر مسلمان هستند و اكثر آنها سنى مذهب و تعدادى از مسلمانان مصر تحت تعاليم صوفىها قرار دارند و در مصر اقليتى شيعه نيز زندگى مىكنند.
مسيحىها تا درصد جمعيت مصر را شامل مىشوند كه بيش از درصد آنها پيروان كليساى ارتدوكس قبطى اسكندريه مىباشند. اقليتهاى ديگر مسيحى شامل كليساى كاتوليك قبطى، كليساى انجيلى قبطى، كليساى ارتدوكس يونانى، كليساى كاتوليك رومى، كليساى كاتوليك ارمنى و ... مىباشند.
بر طبق قانون اساسى مصر هيچ كدام از قوانين كشور نبايد مغاير قوانين شريعت اسلام باشد. فرقه حنفى، خط غالب فكرى اسلام سنى در مصر مىباشد و وزارت اوقاف بر تمامى مساجد و روحانيون نظارت دارد. امامان جماعت و جمعه در دانشگاه الازهر آموزش مىبيند و اين دانشگاه به عنوان مركز فكرى مسلمانان در مصر محسوب مىشود و مفتىهاى الازهر داراى حق صدور فتاواى مذهبى در مورد موضوعات مختلف مىباشند. دانشگاه الازهر مصر يكى از قديمىترين مراكز علمى جهان اسلام محسوب مىشود و تأثيرات فكرى و علمى فراوانى در دنياى اسلام بر جاى گذارده است. از ديگر مؤسسات مذهبى مطرح مصر مىتوان كليساى ارتدوكس قبطى اسكندريه را نام برد كه ميليون مسيحى را در جهان، تحت تعاليم خود دارد.
آزادىهاى مذهبى در مصر تحت تأثير فعاليتهاى اسلامگرا و سياستهاى دولت مصر در نوسان بوده است. مسيحيان قبطى پس از كودتاى جمال عبدالناصر، بيش از گذشته به حاشيه رفتند. مسيحىهاى قبطى داراى محدوديتهايى براى استخدام در مراكز عمومى و امنيتى هستند و تحت تبعيضهاى اجتماعى قرار مىگيرند و با وجود جمعيت تا درصدى نتوانستهاند، حقوق مدنى و سياسى بالايى به دست آورند. وزير از وزير در كابينه مصر قبطى هستند و از فرماندارى، تنها يك فرماندارى در اختيار قبطىهاست. مصر يكى از قديمىترين جوامع يهودى را دارا مىباشد. غالب يهوديان مصر در اواخر قرن نوزده و اوايل قرن بيستم از عثمانى و اروپا به مصر وارد شدند، اما پس از بحران سال كانال سوئز و جنگ مصر و اسرائيل، تعداد زيادى از يهوديان توسط جمال عبدالناصر از مصر اخراج شدند. بهايىها اقليت ديگر ساكن در مصر هستند كه جمعيت آنها به چند هزار نفر مىرسد كه مؤسسات و فعاليت جوامعشان از سوى دولت تحريم شده است. بهايىها تاكنون حق اخذ كارت هويت ملى را نيز نداشتند.
فرهنگ مصرىها
فرهنگ مردمان مصر قدمتى هزار ساله دارد. مصر باستان جزو اولين تمدنهاى بشرى بوده است و غناى فرهنگى مصر همواره الهام بخش جوامع پيرامونى اين كشور در دنياى اسلام، شمال آفريقا و خاورميانه بوده است. پس از عصر فراعنه، مصر تحت تأثير فرهنگ هلنيسم مسيحيت و اسلام قرار گرفته است و قاهره به عنوان بزرگترين شهر قاره آفريقا به يكى از مراكز آموزشى و فرهنگى تبديل شده است. مصر بيشترين تعداد برندگان جايزه نوبل در قاره آفريقا و جهان عرب را دارا مىباشد. طى يك دهه اخير پطروس غالى، دبير كل اسبق سازمان ملل و محمد البرادعى رئيس آژانس بينالمللى انرژى اتمى برندگان جايزه صلح نوبل بودند. كشور مصر در عرصههاى هنرى (آرشيتكت، موسيقى و برگزارى جشنوارهها و كارناوالهاى مذهبى) نيز در جهان عرب و شمال آفريقا شهره مىباشد. قاهره به پايتخت فرهنگى جهان عرب نيز مشهور است.
تاريخ مصر
مصر زادگاه و مهد نخستين تمدنهاى بشرى بوده است و آثار سكونت بشر در كنار رودنيل يافت شده است. پس از تغييرات آب و هوايى در حدود سال قبل از ميلاد و تشكيل بيابانهاى مركزى و غربى (صحرا)، جمعيت مصر به حاشيه رود نيل عزيمت نمودند. مهاجرت به سوى رود نيل باعث گسترش و رونق كشاورزى، اقتصاد و مظاهر تمدن گرديد. اولين فرمانروايان مصر به سال قبل از ميلاد بر مىگردد كه اهرام ثلاثه و مجسمه ابوالهول ميراث تاريخى و باستانى آن دوران است. با شكست آخرين فرعون (نكتانبو دوم) در سال قبل از ميلاد، توسط امپراتور ايران، دوره فراعنه در مصر پايان پذيرفت. پس از اين شكست، مصر توسط يونانىها و رومىها بار ديگر سقوط كرد و به مدت سال تحت حاكميت امپراتورىهاى خارجى قرار گرفت، قبل از اينكه مصر به جزيى از قلمرو بيزانس درآيد. مسيحيت توسط سنت مارك در قرن اول ميلادى به مصر آورده شد. در سال ميلادى، كليساى قبطى مصر تأسيس گرديد. امپراتورى بيزانس (روم شرقى) توانست با شكست لشكر ايران مجدداً كنترل مصر را در قرن هفتم ميلادى در اختيار گيرد. اما در سال ميلادى (قرن اول هجرى)، مصر به تصرف اعراب مسلمان درآمد و قوانين اسلامى توسط خليفه مسلمانان بر تمامى خاك مصر به مدت قرن اعمال گرديد. (اين دوره شامل خلافت فاطميون مصر نيز مىشود).
با پايان حكومت ايوبيان، مملوكيان (جانشين ايوبىها) در قرن هفتم هجرى (ميلادى) كنترل مصر را در دست گرفته و فرمانروايى آنها بر مصر تا سال ميلادى كه تركهاى عثمانى بر مصر مسلط شدند ادامه يافت. حمله فرانسه به مصر تحت رهبرى ناپلئون در، تأثيرات عظيم اجتماعى و فرهنگى بر جاى گذاشت و مصرىها مبارزات خود عليه فراسوىها را آغاز نمودند. در اين دوره مصر شاهد جنگهاى داخلى بين تركهاى عثمانى، مملوكيان و آلبانيابىها با نيروهاى فرانسوى بود كه در نهايت محمدعلى پاشا كنترل مصر را در اختيار گرفت. او در سال ميلادى، فرمانرواى مصر شد و تحت رهبرى او اصلاحات در عرصههاى كشاورزى و صنعتى آغاز گرديد.
پس از تكميل حفر كانال سوئز در توسط خديو اسماعيل، مصر به محور مهم حمل و نقل دريايى جهان تبديل گرديد. به دليل بدهى مالى سنگين مصر به قدرتهاى اروپايى، در سال، بريتانيا كنترل دولت مصر را به بهانه حمايتاز منابع مالى بريتانيا به خصوص در كانال سوئز به دست گرفت و نيروهاى نظامى خود را به اسكندريه و منطقه حاشيه كانال اعزام كرد. پس از شكست ارتش مصر نيروهاى انگليسى به قاهره رسيدند و دولت ملى را بركنار نمودند؛ اما عملًا تا سال، مصر يكى از استانهاى امپراتورى عثمانى محسوب مىگرديد. تحركات اعتراضى مردم مصر عليه انگليسىها در طى سالهاى پس از جنگ اول جهانى ادامه داشت و در نهايت در فوريه، استقلال كشور مصر از سوى انگلستان اعلام گرديد و قانون اساسى مصر در سال، بر مبناى سيستم پارلمانى تصويب گرديد. در سال با انعقاد پيمان مصر انگلستان بار ديگر زمينه ادامه مداخلات سياسى و استمرار حضور نيروهاى نظامى انگليس فراهم گرديد. تسلط انگلستان بر امور كشور باعث ايجاد اعتراضاتى شد كه منجر به كودتاى افسران آزاد عليه ملك فاروق، پادشاه مصر گرديد. در ژوئن جمهورى عربى مصر اعلام گرديد و جمال عبدالناصر (رهبر جنبش افسران آزاد) به عنوان اولين رئيس جمهور مصر برگزيده شد و به طور رسمى در ژوئن استقلال كامل مصر از بريتانيا اعلام گرديد.
اقدام ناصر در ملى كردن كانال سوئز در سال باعث بروز بحران كانال سوئز و جنگ بين مصر و دول غربى و اسرائيل گرديد. سال پس از جنگ و اشغال صحراى سينا توسط اسرائيل، ناصر در گذشت و جانشين وى انور سادات بر خلاف ناصر رويكرد مثبتترى نسبت به ايالات متحده و غرب داشت تا به شوروى كه از متحدين مصر در آن زمان به حساب مىآمد. در جنگ، علىرغم موفقيت اوليه ارتش مصر، در نهايت جنگ با حمايت كامل غرب از اسرائيل، با شكست مصر و سوريه پايان يافت. سادات در ديدارى تاريخى در سال از بيتالقدس، زمينهساز انعقاد پيمان صلح كمپ ديويد در سال و صلح با اسرائيل شد. صلح مصر و اسرائيل ضربهاى سنگين به انسجام و اتحاد جبهه عربى در قبال اسرائيل بود و به دنبال آن مصر از اتحاديه عرب اخراج شد. سادات در توسط خالد اسلامبولى يك مبارز اسلامگرا ترور شد. از آن تاريخ تاكنون حسنى مبارك به عنوان رئيس جمهور مصر بر مسند قدرت مصر تكيه زده است. نظام سياسى و تقسيمات كشورى مصر داراى استان مىباشد كه هر كدام از استانها به مناطق كوچكترى تقسيم مىگردد. استان مصر به شرح ذيل مىباشند. استان دقهليه، بحرالاحمر، بحيره، قيوم، غريبه، اسكندريه، اسماعيليه، جيزه، متوفيه، متيا، قاهره، قلبوبيه، وادى الحديد، شرقيه، سوبس، اسوان، اسبوط، بنى سويف، پورت سعيد، دمباط، جنوب سينا، شمال سينا، كفرالشيخ، مطرح، قنا و سوهاج. همان گونه كه ذكر گرديد درصد از مردم مصر تنها در/ درصد از اين سرزمين و در كنار رود و دلتاى نيل زندگى مىكنند. نوع نظام سياسى مصر جمهورى مىباشد و رئيس جمهور در رأس اين كشور قرار مىگيرد. پس از ترور سادات، حسنىمبارك از سال تاكنون بر مسند قدرت قرار دارد و حزب دولتى متبوع او حزب دموكراتيك ملى، حزب حاكم بر پارلمان است. اگر چه نظام سياسى بر سيستم چند حزبى استوار است اما عملًا طى نزديك به دهه گذشته حزب حاكم دموكراتيك ملى با ايجاد شرايط محدود كننده براى ساير احزاب و جريانهاى سياسى عملًا قدرت را به طور كامل در دست دارد. مبارك، در سال اعلام كرد كه دولت قصد اجراى سياستهاى اصلاحى در قانون انتخابات كشور را دارد تا راه براى انتخابات رياست جمهورى با حضور چند چهره ميسر شود اما در عمل با ايجاد محدوديت براى شركت اخوانالمسلمين به عنوان اصلىترين جريان سياسى مذهبى و اجتماعى مصر و نيز محدوديت براى احزاب منتقد مانند حزب «وفد» و «الغد» زمينه را براى انتخاب مجدد خود هموار كرد. پس از اصلاح قوانين انتخاباتى، حضور نامزدهاى احزاب در انتخابات رياست جمهورى منوط به اين مسئله شده بود كه حزب مربوط توانسته باشد% از كرسىهاى پارلمان را به دست آورد، از طرف دولت به عنوان حزب سياسى قانونى شناخته شده باشد و سال از عمر فعاليت سياسى آن گذشته باشد. اصلاح قانون انتخابات به دنبال آن بود كه مجراى قانونى براى انتخاب نامزد حزب حاكم در انتخابات رياست جمهورى آينده نيز از هماكنون مهيا گردد. مبارك مىكوشد تا فرزند خود جمال مبارك را به عنوان رياست جمهور بعدى كشور بر مسند قدرت بنشاند.
احزاب سياسى
اخوانالمسلمين بزرگترين و تأثيرگذارترين جريان اجتماعى سياسى و مذهبى در مصر به شمار مىرود كه توسط دولت مصر به عنوان حزبى غير قانونى شناخته مىشود. اخوان المسلمين در سال توسط حسن البنا در اسماعيليه تأسيس شد. پيدايش اين سازمان از يك سو در نتيجه جريانها و شرايط خاص اجتماعى مصر و از سوى ديگر ناشى از شخصيت كاريزماتيك رهبر اخوان بود. جنبش اخوان هدف از تأسيس خود را احياى اصول اساسى اسلام و تشكيل يك جامعه سياسى مبتنى بر اصول اسلام كه با تهديدهاى فرهنگى و سياسى غربى مقابله كند اعلام كرد. اخوانالمسلمين نماد و سمبل اسلام ميانهرو تلقى مىگردد و در طول فعاليتش الهام بخش مكاتب و جريانهاى اسلامى در جهان اسلام بوده است. در حال حاضر اخوانالمسلمين مهمترين جريان اجتماعى و سياسى مخالف دولت مصر مىباشد و دكتر مهدى عاكف رهبر اخوانالمسلمين مصر مىباشد. حزب دموكراتيك ملى (حزب الوطنى الديمقراطى) حزب حاكم بر پارلمان مصر كه در سال توسط انور سادات تأسيس گرديد اين حزب در انتخابات چند دهه گذشته حسنى مبارك را براى رياست جمهورى نامزد خود نمود و تلاش مىنمايد تا جمال مبارك كه رهبر فعلى حزب مىباشد را براى رياست جمهورى آينده نامزد كند. حزب دموكراتيك ملى حزب اكثريت در پارلمان فعلى مصر مىباشد. حزب وفد (حزب الوفدالجديد) از قديمىترين احزاب مصر است كه در سال و پس از كودتاى افسران آزاد منحل شد اما فعاليت مجدد خود را در اوايل دهه آغاز نمود. منير فحرى عبدالنور رهبر فعلى حزب وفد است. حزب متحد پيشرو حزب ناصريت دموكراتيك عربى (حزب ناصرى) در اواخر دهه و در واكنش به سياستهاى انورسادات در عرصههاى سياسى و اقتصادى، تأسيس گرديد اين حزب ريشههاى چپ و سوسياليستى دارد و رهبر فعلى آن دياالدين داود مىباشد. حزب ليبرال (حزب الاحرار) حزب فردا (حزب الغد) كه رهبر آن ايمن نور يكى از شاخصترين نيروهاى مخالف رژيم فعلى مصر مىباشد رويكرد اين حزب سكولاريستى است. ايمن نور انتقادات تندى عليه رژيم مبارك دارد.
سياست خارجى مصر
موقعيت ژئوپليتيك و ژئواستراتژيك مصر به علاوه وسعت سرزمينى و جمعيت مناسب و تاريخ و تمدن كهن وغنى شرايط بالقوهاى را براى تأثيرگذارى مصر بر تحولات پيرامونى خود به وجود آورده است. جامعه مصر برخلاف ديگر جوامع جهان عرب از پويايى و نشاط اجتماعى برخوردار بوده است و در طول قرن بيستم الهام بخش افكار و ايدههاى پان عربيستى و پان اسلاميزم بوده است. كانال سوئز به عنوان شاهرگ و بزرگراه ارتباطى شرق و غرب دنيا مىشود و مصر كشورى بزرگ و تأثيرگذارى در خاورميانه و آفريقا محسوب مىشود و تأثير فرهنگى و فكرى جامعه مصر بر محيط عربى و اسلامى خود مشهود بوده است. دبيرخانه و مركزيت اتحاديه عرب در قاهره مستقر است و دبيركل اتحاديه عرب به طور سنتى شهروند مصر مىباشد اگر چه مصر در طول قرن بيستم، سردمدار مبارزات ضد استعمارى در شمال آفريقا و خاورميانه بود و پس از ملى شدن كانال سوئز و جنگ با اسرائيل در سالهاى و الهامبخش مقاومت و مبارزه بر عليه اسرائيل و ابرقدرتهاى حامى او تلقى مىگرديد، اما دولت مصر پس از امضاى توافق صلح با اسرائيل و شكستن جبهه اتحاد عربى و اسلامى و اعمال سياستهاى خود كامه دولت مبارك در داخل و ايجاد محدوديت براى فعاليت جنبش اخوانالملسلمين و غالب گروههاى سياسى اسلامگرا در بين برخى از كشورهاى خاورميانه و افكار عمومى منطقه به دنبالهروى و همسويى با غرب و اسرائيل متهم است. سياست خارجى دولت مبارك طى نزديك به سه دهه گذشته اتحاد و نزديكى با آمريكا و كشورهاى غربى بوده است اگر چه مصر در سياست خارجى خود همواره حركتى زيگزاگى داشته اما مىتوان گفت در طى سالهاى اخير قاهره بر تعهدات منطقهاى خود تأكيد بيشترى داشته است. مصر همچنان به عنوان يكى از وزنههاى بسيار مهم در معادلات منطقهاى مطرح است و تلاش نموده است كه همواره نقشى ميانجىگرايانه و مثبت در تحولات منطقه ايفا نمايد. سياست رسمى دولت مصر در مورد فلسطين حمايت از تشكيل دولت مستقل فلسطين در سرزمينهاى اشغالى سال با پايتختى بيتالمقدس بوده است و اگر چه در طى دهه اخير حمايت كامل خود را از رهبران سازمان آزاديبخش فلسطين و جنبش فتح و دولت خودگردان فلسطين نشان داده است اما درعين حال تلاش نموده است تا نقش ميانجىگرانهاى بين نيروها و گروههاى مختلف فلسطينى انجام دهد. مىتوان گفت نقش برتر مصر طى چند سال اخير با نقش آفرينى و ابتكار عمل سعودىها اندكى به حاشيه رفته است اما مصر همچنان نقش آفرين و تأثيرگذار است. دولت مصر همچنين نقش مهمى در اتحاديه آفريقا بازى مىكند و تلاش نموده است در مناقشات مختلف در سطح قاره آفريقا نقشى ميانجىگرايانه داشته باشد. طى چند سال اخير مصر نگاه و رويكرد شرقى خود را بيشتر دنبال نموده است و نسبت به افزايش ارتباطات سياسى و تجارى خود با روسيه و چين ابراز علاقه نموده است.
روابط با جمهورى اسلامى ايران
ايران و مصر به عنوان دو كشور محورى جهان اسلام در دو نقطه حساس و استراتژيك قرار گرفتهاند. هر دو كشور وارث دو تمدن بزرگ و كهن هستند كه در طول ساليان متمادى همواره در تعاملى نزديك با هم به سر بردهاند. ظهور اسلام و پذيرش آن از سوى دولت، اين علقههاى الفت را بيشتر به هم نزديك نمود. پس از پيروزى انقلاب اسلامى و به تبع آن تغيير رويكرد فضاى منطقهاى و بينالمللى نسبت به جمهورى اسلامى، روابط گرم و دوستانه دو كشور ايران و مصر هم رو به سردى گرائيد. اگر نگاهى اجمالى به سير تحولات سه دهه اخير در مورد روابط ايران و مصر داشته باشيم در خواهيم يافت كه موانع ارتباط بين دو كشور همگى مربوط به يك مقطع زمانى خاصر، مىباشد. ميزبانى مصر از شاه مخلوع ايران، امضاى قرار داد كمپ ديويد، ادعاى مصر مبنى بر حمايت ايران از اسلامگرايان منتقد دولت مصر و نامگذارى خيابانى در تهران به نام عامل قتل سادات را مىتوان از مهمترين عوامل قطع ارتباط با مصر دانست. جمهورى اسلامى ايران با توجه به موقعيت استراتژيك خود و باعنايت به اصل عزت، حكمت و مصلحت طى يك دهه اخير درصدد بهبود و توسعه روابط خود با دولتهاى منطقه و جهان اسلام برآمده است. در طى دهه گذشته روابط ايران مصر تأثر از معناى پيش آمد، اوايل انقلاب بود و با گذشت دهه از مقطع روابط ديپلماتيك بين دو كشور با توجه به تغييرات گسترده در معادلات منطقهاى و بينالمللى ضرورت احياى روابط دو كشور مهم جهان اسلام بيش از گذشته ضرورت مىيابد.
بهبود روابط بين ايران و مصر مىتواند در راستاى منافع ملى دو كشور و منافع ملى جهان اسلام باشد. امنيت و ثبات در دو منطقه استراتژيك سوئز و تنگه هرمز، افزايش حجم مبادلات اقتصادى و تجارى، رايزنى بيشتر در برابر توسعهطلبىهاى اسرائيل و حمايت از مردم فلسطين، همكارى بيشتر در نهادهاى منطقهاى و بينالمللى مانند گروه 8 D و سازمان كنفرانس اسلامى مىتواند از مهمترين پيامدهاى تجديد روابط ايران و مصر باشد.
منبع
دكتر حسن روحانى،آشنايى با كشورهاى اسلامى، انتشارات مشعر، ص 31.