مدرسه ملا عبدالله شوشتری
مدرسه ملاّ عبداللّه شوشتري در طرف شرقي قيصريه، واقع در ميدان امام خميني (نقش جهان) مقابل بازار قنادها، در ابتداي بازار بزرگ شهر اصفهان، در زير چهارسويي واقع شده است. اين مدرسه از جمله نهادهاي آموزشي مطرح و مهم زمان صفويه بوده كه در زمان شاه عباس اوّل ساخته شده است.
«آندره گدا» باستانشناس فرانسوي از قول «شاردن» آن را بزرگترين و غنيترين مدرسه اصفهان در زمان صفويه دانسته است(1). به طوري كه مرحوم افندي در رياضالعلما نقل كرده، اين ملاّ عبداللّه غير از ملاّ عبداللّه شوشتري منقول در بخارا است(2). در تذكرهها و تواريخ مربوط به عصر صفوي و زمان شاه عباس اوّل، آن كه در بخارا به شهادت رسيده است را مولانا عبداللّه ذكر كرده اند و مدرس اين نهاد آموزشي عزالدّين عبداللّه بن حسين شوشتري (م 1021 هـ.ق.) است كه از جمله دانشمندان مشهور و عالمان برجسته روزگار خود بوده و در معقول و منقول استاد، و در اصول و فروع مجتهدي مسلم بودهاست. در علم فقه نيز تحقيقاتي به كمال داشت و در فن حديث بسيار دقيق و سرآمد بود. از نظر تقوا و زهد نيز او را كم نظير توصيف كردهاند(3). تولد او در شوشتر بوده و پس از آن راهي نجف اشرف شده است و از اساتيدي مانند احمد بن محمّد، معروف به مقدّس اردبيلي، استفادهها برد. وي پس از سي سال سكونت در عتبات به اصفهان آمد، امّا به علت رنجش خاطري كه ابتدا از شاه عباس اوّل پيدا كرده بود به خراسان رفت و در مشهد رضوي ساكن گرديد ليكن بعدها شاه در مقام استمالت و دلجويي از ملاّ عبداللّه برآمد و در سال 1006 قمري با تجليل فراوان وي را به اصفهان وارد نمود. نتيجه ملاقات او با پادشاه
صفوي آن بود كه شاه بر اثر پيشنهاد وي موقوفات معروف به چهارده معصوم را داير نموده و مدرسهاي را به نام او در اصفهان پايه گذاري كرده و تدريس آن را به عهده وي گذاشته است(4). مرحوم شوشتري به جزتدريس، در آن جا اقامه نماز هم مينموده است. تلاشهاي فراوان شوشتري در توسعه دانشهاي شيعي بخصوص فقه و اصول به نحوي بوده است كه نوشتهاند: در اوّل ورود او به اصفهان پنجاه طلبه علوم ديني در آن شهر نبوده است ولي در حين وفات او بيش از هزار نفر از اَكابر و فضلا در اصفهان تعليم يافته و مجتمع بودهاند(6).
وي در تربيت فقها و محدثين، گسترش و عمق بخشيدن به حوزه علميه اصفهان نقشي اساسي داشته و مدت چهارده سال تدريس او در اين حوزه، تربيت شاگرداني توانا و مبرّز، مانند ملاّ محمّدتقي مجلسي را باعث گرديد(7). و مجلسياوّل نيز مدّتي پس از وي عهدهدار تدريس و اقامه نماز در مدرسه ملاّ عبداللّه بوده است(8). ملاّ عبداللّه شوشتري مدتي نيز شيخ الاسلام اصفهان و مرجع رسيدگي به امور فقهي و قضايي شهر بوده است.
شاه عباس نيز در باب تحكيم موقعيت وي حكمي صادر نمود كه در آن آمده است: «مقرر فرموديم كه ارباب مراتب و مناصب و حكام و كلانتران و كدخدايان امصار و قرايا توفير و تمكين او نمايند و در اجراي اوامر شرعيّه مطاوعت و متابعت او كنند و شكر و شكايت او را مؤثر و منتج شمارند.»(9).
شوشتري درباب فقه، حديث و اصول داراي تأليفاتي بوده است كه از جمله آنها ميتوان كتاب «التتهيم لشرح نورالدّين» كه شرحي است بر قواعد علاّمه حلّي در فقه را نام برد. اين اثر در هفت جلد بوده است، از ديگر آثار او «شرح تهذيب شيخ طوسي» بوده است(10).
بنابر نوشته عالم آراي عباسي، ملاّ عبداللّه در شب «يك شنبه 26 محرمالحرام 1021 هـ.ق.» در اصفهان وفات يافته است. وي را در مسجد جامع اصفهان با آب چاه غسل دادند و در همان جا مير محمّدباقر داماد و ساير فضلا و علما و بالغ بر صد هزار نفر بر جنازه او نماز گزاردند. بعد از مدتي كه پيكر او در امامزاده اسماعيل اصفهان قرار داشت جسدش را به كربلاي حسيني انتقال دادند(11).
بعد از او توليت مدرسه به فرزند او يعني «ملاّ حسنعلي» واگذار شده است. در اين مورد آمده است: «شاه عباس مدرسه را به اين شرط وقف كرده است كه تدريس آن تعلق به اولاد ملاّ عبداللّه شوشتري داشته باشد»(12). با اين حال در زمان صدارت خليفه سلطان به مناسبتي از وي منتزع و بهملاّ محمّدباقر سبزواري محوّل گرديد و بعد از آن نيز توليّت آن در خاندان شيخ الاسلام سبزواري باقي بوده
است(13). و از ابتداي تأسيس تا به حال متعلق به طلاب جهت فراگيري دروس مربوط به شيعه اماميه بوده است.
مدرسه مذكور داراي دو طبقه و مشتمل بر سي و دو حجره است كه با پشت بغلهاي كاشيكاري معرّق تزيين شده است. اين نهاد آموزشي داراي صحن نسبتا وسيع و داراي كاشيكاريهاي زيبايي است. تا چندي پيش مادي (نهر) فدين از صحن آن ميگذشته كه بر صفا و طراوت مدرسه افزوده بود. مؤلف آثار ملّي اصفهان، تاريخ قطعي بناي اين مدرسه را ذكر ننموده است لكن بر اساس سنوات توقف ملاّ عبداللّه در اصفهان و سال وفات وي، زمان شروع بنا را سال 1007 هـ.ق. دانسته امّا تاريخ اتمام آن را مشخص نكرده است(14).
قديميترين تاريخي كه در اين مدرسه ديده ميشود مربوط به دوران سلطنت شاه سليمان صفوي (1077 ـ 1105 هـ.ق.) و مورخ به سال 1088 هـ.ق.، بر ديوار ضلع غربي ايوان جنوبي مدرسه است كه لوحي از سنگ پارسي به طول 35/1 متر و به عرض 20/1 متر نصب شده است و مضمون آن حاكي از وقف نمودن سه باب دكان و دو بالاخانه به وسيله شخصي خيّر به نام حاجي ميرزا محمّد جهت تعميرات سقّاخانه متّصل به مدرسه است. كتيبه اين لوح به خط نستعليق برجسته است(15).
همچنين در سال 1158 هـ.ق.، يعني زمان نادر شاه افشار (1148 ـ 1160 هـ.ق.) و نيز در دوران سلطنت فتحعلي شاه قاجار (1211 ـ 1250 هـ.ق.) تعميراتي در اين مدرسه صورت گرفت. به سال 1218 هـ.ق. نيز تعميراتي در اين نهاد آموزشي صورت گرفته است. از آن جمله كتيبه سردر مدرسه ميباشد كه به وسيله حكمران آن زمان اصفهان، يعني حاج محمد حسين خان صدر اصفهاني، انجام گرفته است و حكايت از تعمير مدرسه و چهار سوي مجاور آن به فرمان او مينمايد. اين كتيبه كه به خط ثلث سفيد بر زمينه كاشي لاجوردي ميباشد مورخ به سال 1218 هـ.ق. است.
ظاهرا پس از تعميراتي كه حاج محمّدحسين خان صدر اصفهاني نموده است، هيچگونه تعميرات ديگري در اين نهاد آموزشي صورت نگرفته تا اين كه مدرسه رو به ويراني ميرفته است. به طوري كه مؤلف كتاب "آثار ملّي اصفهان" مينويسد:
«در قرن چهاردهم هـ.ق. روز به روز بر خرابي آن [افزوده ميشد] و اتاقها نَم آورده بود و حتي به خاطر دارم كه در دالان مدرسه قهوهخانه داير شده و بعضي
ميرزاها در آن جا براي جماعات متفرقه كاغذ و نوشتجات ديگر مينوشتند(16) و در نتيجه بياعتنايي به اين بناي تاريخي، اغلب حجرات مخصوصا سقف اتاقهاي فوقاني خراب و طبقه تحتاني نمناك و غير قابل سكونت شده بود و به طور كلي وضع اسفآور بنا، موجب تأثر هر بينندهاي را فراهم آورده بود(17). و بر اثر اين موضوع برخي از بازاريان نيز از فرصت سود جستند و از حجرههاي آن به عنوان انبار كالاهاي خود استفاده ميكردند به گونهاي كه به نوشته مؤلف كتاب نصف جهان؛ حجرات آن از اهل علم خالي و افراد متفرقه، آن را در اختيار داشتند»(18).
سرانجام در سال 1344 شمسي با همّت عدهاي از افراد خيّر و تلاش روحانيون و برخي مقامات فرهنگي اصفهان، تعميرات و بازسازي اساسي در اين مدرسه انجام گرفته كه شامل مرمّت كلي حجرهها، كاشيكاري، نماي خارجي، سنگفرش حياط، تعويض درها، ساختن يك كتابخانه و غيره شده است(19).
از جمله وقفيّات اين مدرسه چند دكاني است كه در بازار اصفهان واقع شده و در همان سنگ نوشته مورّخ و مربوط به سال 1088 هـ.ق. به اين مطلب اشاره شده است.
در اين نهاد آموزشي از ابتداي تاسيس تا به حال عده زيادي فضلا و دانشوران تحصيل كرده و يا در آن سكونت داشتهاند. يكي از علما ساكن در اين مدرسه ملاّ عبداللّه توني (م 1074 هـ.ق.) بوده است. وي داراي تأليفاتي در فقه، اصول و نيز رسالهاي در موضوع نماز جمعه ميباشد.
هانري كوربن، محقق، اعتقاد دارد ملاّ محسن فيض كاشاني (م 1019هـ.ق.) نيز در اين مدرسه ساكن بوده است(20). به نوشته مؤلف «تاريخ اصفهان و ري» ضياء كَفْراني، شاعر عهد صفوي نيز از جمله شاگردان مدرسه ملاّ عبداللّه بوده است(21).
اين مدرسه در حال حاضر نيز يكي از مدارس علوم ديني اصفهان است و تحت پوشش حوزه علميه اين شهر قرار دارد.
در مورد شخصيت ملاّ عبداللّه شوشتري در كتاب «آموزشها و نهادهاي آموزشي اصفهان عهد صفوي»، اثر نگارنده، مقالهاي در صفحات 181 تا 184 و نيز در همان تأليف درباره مدرسه ملاّ عبداللّه مطالبي نگاشته شده است كه اميد ميرود اثر مذكور در آينده با اضافات و الحاقات بيشتري طبع و منتشر گردد.
پانویس
1- آثار ايران، آندره گدا ز، ج 4، ص 302.
2 و 3- رياض العلماء، ميرزا عبداله افندي، ج 3، ص 195.
4- روضات الجنّات، محمدباقر خوانساري، ج 5، ص 45.
5- آثار ملّي اصفهان، محمد رفيعي مهرآبادي، ج 6، ص 49.
6- ريحانة الادب، محمدعلي مدرس تبريزي، ج 1، ص 335.
7- حوزههاي علميه شيعه، حجت موحد ابطحي، ص 372.
8- آثار ملّي اصفهان، ص 496.
9- دين و سياست در دوره صفوي، رسول جعفريان، ص 415.
10- ريحانة الادب، ج 1، ص 336.
11- عالم آراي عباسي، اسكندر بيك تركمان، ج 2، ص 860.
12- رياض العلماء، ج 1، ص 262.
13- علاّمه مجلسي بزرگمرد علم و دين، علي دواني، ص 83.
14- آثار ملّي اصفهان، ص 496.
15- گنجينه آثار تاريخي اصفهان، لطفاللّه هنرفر، ص 472.
16- آثار ملّي اصفهان، ص 497.
17- نشريه اوقاف اصفهان، ج 1، ص 61.
18- نصف جهان تعريف الاصفهان، محمد مهدي ارباب، ص 72.
19- نشريه اوقاف، ج 1، ص 61.
20- آموزشها و نهادهاي آموزشي اصفهان در عهد صفويه، محمد حسين رياحي، صص 118، 119.
21- تاريخ اصفهان و ري، ميرزا حسن خان جابري انصاري، ص 268.
منبع
محمدحسين رياحي، مدرسه ملا عبد الله شوشتري در اصفهان، فصلنامه حوزه اصفهان، شماره 1، بهار 1379، ص 145-149