اجداد رسول خدا (ص)
از رسول خدا(ص ) روايت شده است كه فرمود:
«هرگاه نسب من بـه عـدنان رسيد از ذكر اجداد جلوتر خوددارى كنيد».
به اين جهت ، شرح حال اجداد پيامبر اسلام (ص ) را از جد بيستم ، يعنى «عدنان » شروع مى كنيم .
20 ـ عـدنـان : پـدر عـرب عـدنـانـى است كه در تهامه ، نجد و حجاز تا شارف الشام وعراق مسكن داشـتـه انـد و آنان را عرب معدى ، عرب نزارى ، عرب مضرى ، عرب اسماعيلى ، عرب شمالى ، عرب مـتـعـربـه و مـسـتـعـربـه ، بـنـى اسـمـاعـيـل ، بـنـى مشرق ، بنى قيدارمى گويند و نسبشان به اسماعيل بن ابراهيم (ع ) مى رسد. عدنان دو پسر داشت : «معد» و «عك » كه «بنى غافق » از «عك » پديد آمده بودند.
19 ـ معدبن عدنان : «عدنان » با فرزندان خويش به سوى يمن رفت و همان جا بودتاوفات يافت او را چند پسر بـود كه معد بر همه آنان سرورى داشت مادر معد از قبيله «جرهم » بود و ده فرزند داشت و كنيه معد «ابوقضاعه » بود. بـه قـول ابـن اسحاق : معدبن عدنان چهارپسر به نامهاى ، «نزار»، «قضاعه »، «قنص » و«اياد» داشت .
18 ـ نـزاربـن مـعـد: سـرور و بـزرگ فرزندان پدرش بود و درمكه جاى داشت و او راچهار پسر به نـامهاى : «مضر»، «ربيعه »، «انمار» و «اياد» بود دو قبيله «خشعم » و«بجيله » از انمار به وجود آمده اند و دو قبيله بزرگ ربيعه و مضر از نزار پديدارگشته اند.
17 ـ مضربن نزار: دو پسر داشت : «الياس » «4» و «عيلان » و مادرشان از قبيله «جرهم » بود از رسـول اكـرم (ص ) روايت شده است كه فرمود: «مضر و ربيعه را دشنام ندهيد، چه آن دو مسلمان بوده اند. «مضر» سرور فرزندان پدرش و مردى بخشنده ودانا بود و فرزندانش را به صلاح و پرهيزگارى نصيحت مى كرد.
16 ـ الياس بن مضر: پس از پدر در ميان قبايل بزرگى يافت و او را «سيدالعشيرة »لقب دادند، سه پـسـر به نامهاى : «مدركه »، «طابخه » و «قمعه » داشت (نامشان به ترتيب : عامر، عمرو وعمير اسـت) و مـادرشـان «خـنـدف » و نـام اصـلى وى «ليلى » بود وقبايلى را كه نسبشان به الياس مى رسد «بنى خندف » گويند. قـبـيـلـه هـاى «بـنـى تـمـيـم »، «بـنـى ضبه »، «مزينه »، «رباب »، «خزاعه »، «اسلم»، ازالياس بن مضر منفصل مى شوند.
15- مـدركـة بـن الـيـاس : نـامـش «عـامـر» و كـنـيـه اش «ابـوالـهـذيـل » و «ابـوخـزيـمـه »بـود«مـدركـه » چـهـارفـرزنـد داشـت : «خزيمه » و «هذيل »، «حارثه » و «غالب ». نسب قبيله «هذيل » و «عبداللّه بن مسعود» صحابى معروف به «مدركة بن الياس »مى رسد.
14 ـ خزيمة بن مدركه : مادرش «سلمى » دختر«اسدبن ربيعة بن نزار» و به قول ابن اسحاق زنى از «بنى قضاعه » بود، بعد از پدر حكومت قبايل عرب را داشت و او راچهار پسر به نامهاى : «كنانه »، «اسد»، «اسده »، «هون » بود.
13 ـ كنانة بن خزيمه : كنيه اش «ابومضر» و مادرش «عوانه » دختر «سعد بن قيس بن عيلان بن مـضـر» بـود از «كنانه » فضايل بى شمارى آشكار گشت و عرب او را بزرگ مى داشت فرزندانش عـبـارت بـودند از: «نضر»، «مالك »، «عبدمناة »، «ملكان » و«حدال » قبايل «بنى ليث » و «بنى عامر» از كنانة بن خزيمه پديد آمده اند.
12 ـ نضربن كنانه : مادرش به قول يعقوبى «هاله » دختر «سويدبن غطريف » و به قول ابن اسحاق و طـبرى و ديگران «بره » دختر «مربن ادبن طابخه » بود و فرزندان وى :«مالك »، «يخلد» و «صلت » و كنيه اش «ابوالصلت » بوده است . يعقوبى مى گويد: نضربن كنانه ، اول كسى است كه «قريش » ناميده شد و به اين ترتيب كسى كه از فرزندان نضربن كنانه نباشد «قرشى » نيست .
11 ـ مـالـك بـن نـضر: مادر وى «عاتكه » دختر «عدوان بن عمروبن قيس بن عيلان » وفرزند وى «فهربن مالك » بود.
10 ـ فهربن مالك : مادر وى «جندله » دختر «حارث بن مضاض بن عمرو جرهمى »بود و فرزندان وى : «غالب »، «محارب »، «حارث »، «اسد» و دخترى به نام «جندله »مى باشند.
9 ـ غـالـب بـن فـهـر: مـادر وى «لـيـلى » دختر «سعدبن هذيل » بود و فرزندان وى : «لؤى »و «تيم الادرم » و فرزندان تيم بن غالب ، «بنوادرم بن غالب » معروف شده اند.
8 ـ لـؤى بـن غـالب : مادر وى «سلمى » دختر «كعب بن عمرو خزاعى » بود وفرزندانش عبارت بودند از: «كعب »، «عامر»، «سامه »، «عوف » و «خزيمه ».
7 ـ كعب بن لؤى : مادر وى «ماوية » دختر «كعب بن قيس بن جسر» بود و فرزندانش عبارت بودند از: «مره »، «عدى » و «هصيص » و كنيه اش «ابوهصيص »بود.
كـعـب بـن لـؤى از هـمه فرزندان پدرش بزرگوارتر و ارجمندتر بود، وى اولين كسى است كه روز جمعه را «جمعه » ناميد.
6 ـ مـرة بـن كعب : مادر وى : «وحشية » دختر«شيبان بن محارب بن فهربن مالك بن نضر» است و فرزندان وى : «كلاب »، «تيم »،«يقظه »،و كنيه اش «ابويقظه » مى باشد.
5 ـ كـلاب بـن مـره : مـادرش «هـنـد» دخـتـر «سـريـربـن ثـعـلـبـة بـن حـارث بـن (فـهـربن ) مالك (بن نضر)بن كنانة بن خزيمه » است و فرزندانش : «قصى بن كلاب » و «زهرة بن كلاب » و يك دختر، و كنيه اش «ابو زهره » و نامش «حكيم » است . رسـول اكرم (ص ) درباره دو فرزند «كلاب بن مره » يعنى : «قصى » و «زهره » گفت: دوبطن خالص قريش دو پسر كلاب اند.
4 ـ قـصى بن كلاب : مادرش : «فاطمه » دختر «سعد بن سيل » است و فرزندانش :«عبدمناف »، «عبدالدار»، «عبدالعزى » و «عبدقصى » و دو دختر، و كنيه اش «ابوالمغيره » بود. قصى بزرگ و بزرگوار شد در اين موقع دربانى و كليددارى خانه كعبه با قبيله «خزاعه » بود كه پس از «جرهميان » بر مكه غالب شده بودند و اجازه حج با قبيله «صوفه » بود. «قـصـى »زيـر بـار «صوفه » نرفت و پس از جنگى سخت بر آنان پيروز گشت و دست آنان را از اجـازه حـج كـوتـاه سـاخـت ، «خزاعه » نيز حساب كار خويش كردند و از قصى كناره گرفتند و سرانجام «قصى » امور كعبه و مكه را به داورى «يعمربن عوف بن كعب كنانى » دردست گرفت و از آن روز «شداخ » ناميده شد.
« قصى » مناصب را در ميان فرزندان خويش تقسيم كرد، آب دادن و سرورى را به «عبدمناف »، «دارالـنـدوه » را بـه «عـبـدالـدار»، پـذيرايى حاجيان را به «عبدالعزى » و دوكنار وادى را به «عبدقصى » واگذاشت. قريش ازنظر بزرگوارى «قصى بن كلاب » مرگ وى را مبدا تاريخ خود قرار دادند.
3 ـ عـبـدمـناف بن قصى : مادرش : «حبى » دختر «حليل خزاعى » است و فرزندانش :«هاشم »، «عـبـدشـمـس »، «مطلب »، «نوفل »، «ابوعمرو» و شش دختر كنيه اش «ابوعبدشمس » و نامش «مغيره » و او را «قمرالبطحا» مى گفتند.
2 ـ هـاشـم بـن عـبـدمناف : مادرش : «عاتكه » دختر «مرة بن هلال بن فالج » است وفرزندان وى : «عـبدالمطلب »، «اسد»، «ابوصيفى »، «نضله » و پنج دختر، وكنيه اش :«ابونضله » و نامش : «عمرو» و معروف به عمروالعلى » بود.
نسب «بنى هاشم » عموما به «هاشم بن عبد مناف » مى رسد و مادراميرالمؤمنين (ع ) «فاطمه » دختر «اسدبن هاشم » است .
1 ـ عبد المطلب بن هاشم : مادرش : «سلمى » دختر «عمرو بن زيد بن لبيد (بن حرام )بن خداش بـن عـامـر بـن غـنم بن عدى بن نجار، تيم اللات بن ثعلبة بن عمرو بن خزرج » بودو فرزندانش «عـبـاس »، «حـمـزه »، «عبداللّه »، «ابوطالب » (عبد مناف )، «زبير»،«حارث »، «حجل » (غيداق )، «مقوم » (عبدالكعبه )، «ضرار ابولهب » (عبدالعزى )،«قشم » وشش دختر. كنيه عبدالمطلب «ابوالحارث » و نامش «شيبة الحمد» است .عـبـدالـمـطلب ، سرور قريش بود و رقيبى نداشت وى پس از آن كه داستان اصحاب فيل به انجام رسيد، اشعارى گفت كه حاکی از موحد بودن وی بود. وفـات عبدالمطلب ، در دهم ماه ربيع الاول (هشت سالگى رسول اكرم ) سال ششم عام الفيل اتفاق افـتـاد او صـد و بيست سال عمركرد. قبرش در «حجون » واقع شده كه به قبرستان ابوطالب معروف است.
منابع
آیتی، ابراهیم؛ تاریخ پیامبر اسلام؛انتشارات دانشگاه تهران.