امتحان الهی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۰۵ توسط بهرامی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی '{{نیازمند ویرایش فنی}} {{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} __toc__ یكي از سنت...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


یكي از سنت­هاي الهي، رشد مردم در لابلاي حوادث و آزمايش­هاي پي در پي است. اينجاست كه حجت خدا بر خلق تمام مي­شود و سعادت و شقاوت قابل تفكيك مي­گردد. این موضوع در لغت با الفاظ امتحان، ابتلاء، تمحيص و فتنه به كار رفته است. امتحان از ريشه (محن)؛ گداختن نقره و غيره و پاك كردن آن از آلودگي[۱] و ابتلاء از ريشه (بلي)؛كهنه شدن[۲]است، تمحيص ( مَحْص)؛ خالص شدن چيزى است از عيبى كه در آن هست[۳] و كلمه «فتنه» در اصل به معناى انداختن طلا در كوره آتش است تا خالصي­ها از ناخالصي­ها تمييز داده شود.[۴]

در اصطلاح امتحان آزمودن و آشكار ساختن حقيقت چيزي[۵] است و امتحان را از آن جهت ابتلاء گويند كه گويا ممتحن، امتحان شده را از كثرت امتحان كهنه مي­كند[۶] كه هم در خير استعمال مي­شود و هم در شر.[۷] در اينجا مقصود از تمحيص؛ آزمايش انسان بوسيله تكاليف سخت و دشوار است تا خوبان از بدان جدا شوند.[۸] كلمه فتنه نيز به معناى هر عملى است كه به منظور آزمايش حال چيزى انجام گيرد.[۹]

سنت امتحان

امتحان يك سنت هميشگى و جاودانى الهى[۱۰] است كه امتحان كننده آن، خداست.[۱۱]تمام جهان، صحنه آزمايش و تمام مردم حتّى پيامبران نيز مورد امتحان قرار مى‌گيرند و سنتى است كه در تمام امتهاى پيشين نيز جارى بوده است. «آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم» به حال خود رها مى‌شوند و آزمايش نخواهند شد؟! ما كسانى را كه پيش از آنان بودند آزموديم (و اينها را نيز امتحان مى‌كنيم) بايد علم خدا درباره كسانى كه راست مى‌گويند و كسانى كه دروغ مى‌گويند تحقق يابد!»[۱۲]

در مقام ادعا هر كس مى‌تواند خود را برترين مؤمن، بالاترين مجاهد و فداكارترين انسان معرفى كند، بايد وزن و قيمت و ارزش اين ادعاها از طريق آزمون روشن شود؟[۱۳] در اين ميان آزمايش انبيا شديدتر از ديگران است. پس از آن آزمايش اوصياء آنان و از آن پس صفوف مؤمنان؛ هر صفى كه به اوصيا و انبيا نزديكتر باشند آزمايش مشكل­ترى دارند.[۱۴]زيرا شدت بليات تابع شدت ادراك است و هر كس عظمت و جلالت ربوبيت را بيشتر ادراك كند و مقام مقدس حق متعال را زيادتر بشناسد امواج امتحانات بيشتری متوجه او مي­شود.[۱۵]

فلسفه و حکمت امتحان

از موضوعاتى كه در آيات قرآنى بسيار تذكر داده شده و در آن حدود بيست مرتبه اين مسئله مطرح شده[۱۶] و بندگان را به آن متوجه ساخته است موضوع امتحان است كه حتي هدف خلقت، آزمايش انسان دانسته شده است. اين امتحان الهى براى كشف امرى بر خداوند نيست. زيرا خداوند چيزى بر او پوشيده و پنهان نيست تا بوسيله آزمايش كشف شود. برای حكمت امتحان می­توان به موارد ذيل اشاره کرد:

1 - افزايش ايمان و پيدايش يقين

«تعداد( خازنان جهنم) را جز براى آزمايش كافران معيّن نكرديم تا اهل كتاب [يهود و نصارى‌] يقين پيدا كنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد»[۱۷] با توجه به اين آيه، آزمايش الهي بصورت ذكر تعداد نگهبانان جهنم، موجب افزايش ايمان مؤمنان و پيدايش يقين بر گفته رسول خدا(ص) از طرف اهل كتاب گرديد.

2 - تربيت

اين يك قانون كلى و سنت دائمى پروردگار است كه براى شكوفا كردن استعدادهاى نهفته (و از قوه به فعل رساندن آنها) و پرورش دادن بندگان آنان را مى‌آزمايد؛ همانگونه كه فولاد را براى استحكام بيشتر در كوره مى‌گدازند تا به اصطلاح آبديده شود آدمى را نيز در كوره حوادث سخت پرورش مى‌دهد تا مقاوم گردد. [۱۸]

3- تصفيه قلوب

«(امتحانات) براى اين است كه خداوند، آنچه در سينه‌هايتان پنهان داريد، بيازمايد و آنچه را در دلهاى شما (از ايمان) است خالص گرداند.»[۱۹]

4 - تقوي

«خداوند دلهايشان را براى تقوا خالص (امتحان) نموده است»[۲۰]

5 - توبه و باز گشت به سوي خدا

«و آنها را با نيكى‌ها و بدى‌ها آزموديم، شايد بازگردند![۲۱]»

6 - جداسازي صفوف خوبان از بدان

«چنين نبود كه خداوند، مؤمنان را به همان‌گونه كه شما هستيد واگذارد مگر آنكه ناپاك را از پاك جدا سازد.»[۲۲] امام صادق(ع) فرمودند: خداوند مردم را امتحان مي­كند تا معلوم شود نيكوكارتر كيست.[۲۳]

7 - شكوفايى استعدادها

اگر آزمايش الهى نبود، استعدادها شكوفا نمى‌شد و درخت وجود انسان ثمره و نتیجه نمی­داد.

8 -ظهور عمل

امير مؤمنان على(ع) تعريف زیبایی در زمينه فلسفه امتحانات الهى دارد: " گرچه خداوند به روحيات بندگانش از خودشان آگاهتر است ولى آنها را امتحان مى‌كند تا كارهاى خوب و بد كه معيار پاداش و كيفر است از آنها ظاهر گردد"[۲۴] 9 - عبرت

«آيا آنها نمى‌بينند كه در هر سال، يك يا دو بار آزمايش مى‌شوند؟! باز توبه نمى‌كنند، و متذكّر هم نمى‌گردند!» [۲۵] و عبرت نمي­گيرند.

10- تكميل نفوس [۲۶]و رسيدن به مراتب عالي

از جمله آثار آزمايش افراد بشر، در اين جهان آنستكه گروهى از اهل ايمان در اثر اداء وظايف، و صبر در برابر ناگواريها بمراتب عالى از ايمان و فضيلت مي رسند.

11- مشخص شدن ادعاها[۲۷]

12- افزايش روحيه صبر

«و بعضى از شما را وسيله امتحان بعضى ديگر قرار داديم آيا صبر و شكيبايى مى‌كنيد (و از عهده امتحان برمى‌آييد)؟»[۲۸]

13- افزايش روحيه رضايت

14- افزايش روحيه سپاس­گزاري

از جمله آثار آزمايش آنست كه گروهى كه درباره سپاس از نعمتهاى پروردگار و اداء وظايف استقامت مي­نمايند و هرگز نعمتى را كفران ننموده و فرصتى را از دست نمي­دهند.[۲۹] اگر خداوند براى آزمايش يا هدف ديگر بخواهد زيانى به افراد برساند جز خود او كسى توان برطرف كردن آن را ندارد و اگر براى آنها خيرى بخواهد هيچ كس مانع فضل او نخواهد شد.

انواع امتحان

آزمايش انسان‌ها يك سنّت قطعى الهى است لكن ابزار آن متفاوت است: نعمت‌، خير و شر، آمدن انبيا، جان، مرگ و حيات، جلوه‌هاى زندگى دنيا، وفاى به تعهدات، تعبير خواب، خود مردم‌، جنگ و جهاد، حوادث تلخ، حوادث شيرين، تفاوت‌هاى اجتماعى، تمايلات انسان، متشابهات قرآن، شكست‌ها، پرداخت زكات، شنيدن تحقير و هجو، و آزار ديدن از دشمن، آمدن شريعت جديد، مسألهى شكم و غذا، روزه گرفتن، آزادى، دانش[۳۰]، فرزندان و اموال، بلا،[۳۱] وساوس شيطان،[۳۲] غيبت،[۳۳]پول دادن[۳۴] خوف، نقص ثمرات،[۳۵] زينت[۳۶]و...

تفاوت امتحان الهى و امتحان‌ بشری

يكي از تفاوتهاي كه بين امتحان الهى و امتحانهاى معمول نزد ما انسانها هست اين است كه غالبا ما نسبت به باطن حال اشيا جاهليم و مى‌خواهيم با امتحان آن حالت از آن موجود را كه براى ما مجهول است روشن و ظاهر سازيم ولى از آنجا كه جهل در خداوند سبحان متصور نيست چون كليدهاي غيب نزد او است لذا امتحان او از بندگان براى كشف مجهول نيست بلكه تربيت عامه الهيه است نسبت به انسانها كه او را به سوى حسن عاقبت و سعادت هميشگى دعوت مى‌كند. از اين نظر امتحان است كه حال هر انسانى را براى خودش معين مى‌كند تا بداند از اهل كدام خانه است؛ اهل دار ثواب است و يا دار عقاب؟[۳۷]

نحوه برخورد با امتحان

آدمي در برخورد با امتحانات الهي، رفتارهاي گوناگوني از خود نشان مي­دهد. گروهى از عهده امتحانات بر آمده و گروهى مردود مى‌شوند. مثلا مساله" ترس" كه پيش مى‌آيد گروهى خود را مى‌بازند و به خاطر اينكه كوچكترين ضررى به آنها نرسد شانه از زير بار مسئوليت خالى مى‌كنند اما گروهى ديگر در برابر عوامل ترس با ايمان و توكل بيشترى خود را براى هر گونه فداكارى مهيا مى‌كنند. در برابر سائر مشكلات و عوامل امتحان ديگر همچون گرسنگى و زيانهاى مالى و جانى نيز همه مردم يكسان نيستند.[۳۸] پس صبر و راضي شدن به مقدرات الهي هر چند سخت است بهترين روش در برخورد با امتحانات الهي مي­باشد. «انسان هنگامى كه پروردگارش او را براى آزمايش، اكرام مى‌كند و نعمت مى‌بخشد (مغرور مى‌شود و) مى‌گويد: «پروردگارم مرا گرامى داشته است و امّا هنگامى كه براى امتحان، روزيش را بر او تنگ مى‌گيرد (مأيوس مى‌شود و) مى‌گويد: «پروردگارم مرا خوار كرده است!»

راه پيروزى در امتحان‌

در اينجا سؤال ديگرى پيش مى‌آيد و آن اينكه حال كه همه انسانها در يك امتحان گسترده الهى شركت دارند راه موفقيت در اين آزمايشها چيست؟

1 - نخستين و مهمترين گام براى پيروزى، صبر و پايدارى است.

2 - توجه به گذرا بودن حوادث اين جهان و سختيها و مشكلاتش و اينكه اين جهان گذرگاهى بيش نيست عامل ديگرى براى پيروزى محسوب مى‌شود.[۳۹]

3 - استمداد از نيروى ايمان و الطاف الهى عامل مهم ديگرى است.

4 - توجه به تاريخ پيشينيان و بررسى موضع آنان در برابر آزمايشهاى الهى براى آماده ساختن روح انسان نسبت به امتحانات پروردگار بسيار مؤثر است. اصولا اگر انسان در مسائلى كه براى او پيش مى‌آيد احساس تنهايى كند از نيروى مقاومتش كاسته خواهد شد اما توجه به اين حقيقت كه اين مشكلات طاقت‌فرسا و آزمايشهاى سخت الهى براى همگان در طول تاريخ وجود داشته سبب افزايش نيروى پايدارى انسان مى‌گردد.

5 - توجه به اين حقيقت كه همه اين حوادث در پيشگاه خداوند رخ مى‌دهد و او از همه چيز آگاه است عامل ديگرى براى پايدارى است.[۴۰]

آثار توفيق در امتحان

1- آمرزش[۴۱] «شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد به يقين پروردگار تو سريع العقاب و آمرزنده مهربان است. (كيفر كسانى را كه از بوته امتحان نادرست درآيند، زود مى‌دهد و نسبت به حق پويان مهربان است.)[۴۲]»

2 - درود خداوند

3 - رحمت وهدايت يافتگي[۴۳] «قطعاً همه شما را با چيزى... آزمايش مى‌كنيم و بشارت ده به استقامت‌كنندگان! *...اينها، همانها هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدايت‌يافتگان!» [۴۴]

4 - خوش نامي [۴۵]

شكست در امتحان

آزمايش انسان يعنى نمودار كردن توانائى و ايستادگى او در سختى و خوشى كه در برابر مال و مقام و تندرستى و فراهمى خواسته‌ها و يا خوارى و نادارى و بيمارى و بيچارگى چگونه نمودار خواهد شد؟ اگر ميانه‌رو و فروتن و نكوكار و شكيبا بود آزموده است و نتيجه‌ى امتحان او خوب خواهد بود و اگر اسراف كار و خودخواه و مردم آزار و ناشكيبا بود شكست يافته و بى‌بهره است و خود در مى‌يابد كه ناتوان است و بايد به انديشه‌ى اصلاح خود باشد[۴۶]كه شكست گونه‌اى از امتحان است و قهرمانان در هنگام شكست شناخته مى‌شوند.[۴۷] اگر در اين دنيا و در اين آزمايش ناكام شويم و شكست بخوريم در آخرت نيز ناكام خواهيم شد و اگر در اين جا پیروز شويم در آن جا به كاميابى خواهيم رسيد.

پانویس

  1. معلوف، لويس؛ فرهنگ المنجد (عربي، فارسي)، ترجمه محمد بندر ريگي، چ ششم، تهران: انتشارات ايران، 1386 هـ. ش ج2ص1907
  2. راغب اصفهاني، حسين بن محمد؛ ترجمه وتحقيق مفردات الفاظ قرآن‌، خسروى حسينى سيد غلامرضا، تهران‌، انتشارات مرتضوى‌، 1375 ش‌، دوم، ج‌1، ص: 310
  3. طريحي، شيخ فخر الدين؛ مجمع البحرين، قم، موسسه البعثه، 1414 هـ ق ، ج‌4، ص: 184
  4. همان، ج‌6، ص 291
  5. حسيني دشتي، مصطفي؛معارف ومعاريف(دائرة المعارف جامع اسلامي )، تهران، مؤسسه فرهنگي آرايه، سوم، 1379ش، ج1، ص85
  6. قرشى سيد على اكبر ؛ قاموس قرآن‌، تهران‌، دار الكتب الإسلامية، 1371 ش‌، ششم‌، ج‌1، ص: 230
  7. مصطفوى، حسن‌؛التحقيق في كلمات القرآن الكريم‌، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب‌، 1360 ش‌،، ج‌1، ص: 336
  8. شيخ كليني؛اصول كافى، حاج سيد جواد مصطفوى‌، تهران‌، كتاب فروشى علميه اسلاميه‌، اول، ج‌2 ص : 194
  9. طباطبايي، محمد حسين؛ ترجمه تفسير الميزان‌، موسوى همدانى سيد محمد باقر، قم‌، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‌ى مدرسين حوزه علميه قم‌، 1374 ش‌، پنجم ج‌2ص : 89
  10. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ» (حرف «لام» و فعل مضارع و نون تأكيد، نشانه‌ى قطعى بودن است)
  11. سوره مؤمنون، آيه 30«و ما مسلّماً همگان را آزمايش مى‌كنيم! »
  12. سوره عنكبوت، آيه 2 3 «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن يُترَْكُواْ أَن يَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا يُفْتَنُونَ*وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُواْ وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ»
  13. مكارم شيرازى، ناصر ؛تفسير نمونه، تهران‌، ‌ دار الكتب الإسلامية، 1374 ش، اول، ج‌16، ص: 205
  14. بهبودى‌، محمد باقر ؛گزيده كافى‌، تهران‌، مركز انتشارات علمى و فرهنگى‌، 1363 ش‌، اول‌، ج‌1 ص : 226
  15. موسوي خميني، روح‌الله؛شرح چهل حديث، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، 1385هـ.ش، سي و ششم، ص246
  16. قرائتي، محسن ؛ تفسير نور، تهران‌، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن‌، 1383 ش‌، يازدهم‌، ج‌1 ص : 196
  17. سوره مدثر، آيه «31إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ ...وَ يَزْدَادَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِيمَانًا »
  18. تفسير نمونه، ج‌1، ص: 527
  19. سوره آل عمران، آيه 154«وَ لِيَبْتَلىِ‌َ اللَّهُ مَا فىِ صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ مَا فىِ قُلُوبِكُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمُ بِذَاتِ الصُّدُورِ»
  20. سوره حجرات، آيه 3« أُوْلَئكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبهَُمْ لِلتَّقْوَى‌ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ»
  21. سوره اعراف، آيه168 «وَ بَلَوْنَاهُم بِالحَْسَنَاتِ وَ السَّيَِّاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»
  22. سوره آل عمران، آيه 179« حَتىَ‌ يَمِيزَ الخَْبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ »
  23. فلسفي، محمد تقي؛ الحديث، روايات تربيتي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ج‌3 ص 334
  24. تفسير نمونه، ج‌1، ص: 528
  25. سوره توبه، آيه 126« أَ وَ لَا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فىِ كُلّ‌ِ عَامٍ مَّرَّةً أَوْ مَرَّتَينْ‌ِ ثمُ‌َّ لَا يَتُوبُونَ وَ لَا هُمْ يَذَّكَّرُونَ»
  26. ترجمه الميزان، ج‌4، ص 124
  27. تفسير نور ج‌6 ص 68
  28. سوره فرقان، آيه 20« وَ جَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبرُِونَ»
  29. حسيني همداني، محمد حسين، انوار درخشان، تهران، كتابفروشي لطفي، 1404 هـ. ق، ج‌3ص 210
  30. رجوع شود به تفسير نور ج‌1ص : 112و171، ج2ص216و217و175و17و192، ج3ص99و164و267و258، ج4ص206و292، ج6ص447، ج7ص84و451و414، ج8ص237و136، ج‌9ص 428، ج‌10ص 494
  31. تفسير نمونه، ج‌24، ص: 207 وج‌1، ص 534
  32. ترجمه الميزان، ج‌13، ص: 333
  33. شيخ صدوق؛علل الشرائع، ترجمه سيد محمد جواد ذهنى تهرانى‌، قم‌، انتشارات مؤمنين، ‌1380 ش‌، اول
  34. شيخ صدوق؛خصال، ترجمه سيد احمد فهرى زنجانى‌، تهران‌، انتشارات علميه اسلاميه‌: اول ج‌1 ص 10
  35. طيب، سيد عبد الحسين‌؛ اطيب البيان في تفسير القرآن، تهران‌، انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، دوم‌، ج‌2، ص: 258
  36. ترجمه الميزان، ج‌13، ص: 333
  37. ترجمه الميزان، ج‌4، ص: 54
  38. تفسير نمونه، ج‌1، ص: 530
  39. رحمتي شهرضا، محمد؛گنجينه معارف، قم، صبح پيروزي، 1385ه.ش، دوم،، ص115
  40. تفسير نمونه، ج‌1، ص: 531
  41. هاشمي رفسنجاني، اكبر؛تفسير راهنما،، قم، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1373هش، اول
  42. سوره انعام، آيه 165
  43. طبرسي، فضل بن حسن؛ ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن‌، مترجمان‌، تهران‌، انتشارات فراهانى‌، 1360 ش، ‌ اول، ج2، ص128
  44. سورهبقره، آيات 155 157
  45. تفسير نمونه، ج19، ص117
  46. عاملي، ابراهيم؛ تفسير عاملي، تهران، انتشارات صدوق، 1360 هـ، ج‌8 ص 558
  47. مدرسي، محمد تقي؛ تفسير هدايت‌، مترجمان‌، مشهد، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى‌، 1377 ش‌، اول‌، ج‌1ص 630

منابع

امتحان الهی، زینب طاهری، سایت پژوهشکده باقر العلوم(ع)(بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)تاریخ بازیابی:28 آذر 1391.