ضرورت وجود امام
بر این که زمین در هر زمان به وجود امام و حجت نیازمند است براهین بسیاری اقامه شده. اما در اینجا جهت اختصار صرفا برخی از دلایلی که خود ائمه علیهم السلام آن را بیان یا تقریر نموده اند، گزینش شده است. چه هر یک از آنها به تنهایی بر مقصود کفایت می کند:
الف ـ ضرورت واسطه میان خدا و خلق:
چون خدا بی واسطه با خلقش ارتباط ندارد براى او سفيرانى در ميان خلقش باشند كه خواست او را براى مخلوق و بندگانش بيان كنند و ايشان را به مصالح و منافعشان و موجبات تباه و فنايشان رهبرى نمايند. ايشان همان پيغمبران و برگزيدههاى خلق او هستند که از جانب خداى حكيم دانا به حكمت تایید گشته اند. چنین افرادی که حجت خدا بر خلقند همواره باید در زمین حضور داشته باشند. (وافی، کتاب الحجه، باب اضطرار الی الحجه، حدیث 1)
ب ـ نیاز مردم به منبع رفع شک و تردید:
برای رفع تردید و شک لازم است همواره فردی قابل رجوع و مورد اعتماد در میان خلق باشد که از مردم رفع شک و تردید نماید. (وافی، کتاب الحجه، باب اضطرار الی الحجه، حدیث 2)
ج ـ شناخته شدن حق از باطل:
خدا زمین را بدون امام عادل رها نمی کند چرا که اگر این گونه نباشد حق از باطل شناخته نمی شود. (وافی، کتاب الحجه، باب ان الارض لاتخلو من الحجه، حدیث 5 و 6)
د ـ بستن راه احتجاج بر مردم:
از مسائلی که جعل امام را ضروری می نماید بستن راه احتجاج بر مردم است چنانچه در روایت آمده است: اگر دو نفر در زمین باشند یکی از آنها امام است تا احدی نتواند به خدا احتجاج کند که او را بدون حجت رها نموده. (وافی، کتاب الحجه، باب ان الارض لاتخلو من الحجه، حدیث 14، 15، 16 و 17)
ه ـ باقی بودن شب قدر و نزول روح و ملائکه من کل امر:
مطابق با سوره قدر در هر سال شبی است به نام شب قدر که در آن ملائکه و روح برای هر امری نازل می شوند. (مطابق روایات شیعه تفسير و بيان همه امور تا سال آينده در چنان شبى فرود می آيد) نزول دائم ملائکه در شب قدر هر سال فردی را می طلبد که جایگاه چنین نزولی باشد.(اصول کافی، کتاب الحجه، باب فی شان انا انزلناه فی لیلة القدر...)