مسجد اياصوفيه
منبع: الجوامع التركية المشهورة، تعريب: خالد النورى.
نویسنده: نعمت بيرقدار
ترجمه: ترجمه شده در سایت بینات
معرفى:
مسجد اياصوفيه از برجستهترين آثار باستانى شهر استانبول و از عظيمترين آثار برجاى مانده از تمدن بيزانس است. اين مسجد بعدها به مسجد تبديل گرديد و صدها سال بر اين منوال ماند. اما آتاتورك در آغاز قرن بيستم آن را به موزه تبديل كرد و تاكنون نيز چنين باقى مانده است.
بناى آن:
پيش از فتح استانبول توسط مسلمانان بناى «اياصوفيه» (به معناى حكمت مقدس) يك كليساى نصرانى بود. اين كليسا را امپراتور رُمى ژوستينين در سال 326 ميلادى بنا نهاد. پس از فتح استانبول توسط تركهاى عثمانى، سلطان محمد فاتح آن را به مسجد مبدل ساخت و نخستين نماز جمعهى پس از فتح را در آن اقامه كرد. اين اتفاق در سال 875 هجرى (1453 ميلادى) رخ داد. او يك گلدستهى چوبى و نيز يك محراب در اين مسجد ساخت و نام اياصوفيه (اياصوفيا) بر آن نهاد.
توسعه و بازسازى:
در دوران سلطان بايزيد دوم گلدستهى چوبى مسجد جاى خود را به گلدستهاى از جنس سنگ داد و گنبد بزرگى نيز بر فراز آن ساخته شد. در فاصلهى سالهاى 1839 تا 1861 ميلادى سلطان عبدالمجيد عثمانى به سرپرستى معمار اتريشى «فوستاتي» تعميراتى در مسجد انجام داد. سلطان محمود اول نيز در حياط داخلى بخش جنوبى مسجد كتابخانهاى بنا كرد.
ساختار بنا:
صحن مسجد پوشيده از مرمر و ديوارهاى آن با معرقهاى آجين شده به سنگهاى قيمتى تزيين يافته است. در تزئينات بناى آن از فلزات گرانبهاى منتسب به هنر بيزانسى استفاده شده است. ستونهاى مرمرين مسجد از معبد «آرتميس» و نيز از نقاط مختلف دنيا به آن جا آورده شده است. در حياط داخلى مسجد فوارههايى جهت وضو قرار دارد. در زوايهى جنوبى مسجد به جاى گلدستهى از جنس سنگ گلدستهاى آجرين بنا گرديده است. مسجد گنبدى بزرگ دارد. بخشهاى برنزى به كار رفته در قسمت جنوبى كتابخانه آثار هنرى نفيسى به شمار مىآيد. ديوارهاى اين بخش را تخته سنگهاى ارزشمند و گران قيمتى پوشانده كه قدمت آن به قرن چهاردهم ميلادى بازمىگردد. مسجد اياصوفيه امروزه موزهاى باستانى به شمار مىآيد؛ كه در كنار آن مسجدى بزرگ بنا گرديده و به موزه پيوست شده است.
تاريخچه:
داستانهايى افسانهوار دربارهى علل ساخته شدن اين بنا وجود دارد. از جمله اين امپراتور ژوستينين شبى در خواب ديد كه پيرمردى در محل كنونى مسجد ايستاده است و سينىاى در دست دارد كه بر آن نقشهى بنا رسم شده بود. آن پيرمرد به ژوستينين امر كرد كه بنابر جزئيات آن نقشه كليسايى بسازد. ژوستنين هنگامى كه از خواب برخاست مهندس معمار خود را فراخواند و دريافت كه او نيز همين رؤيا را ديده است. از اين رو اين كليسا را بنا كرد.
اين كليسا بارها دچار آتش سوزى شد و دوباره بازسازى گرديد. همچنان كه هنگام ورود صليبيان به استانبول پس از تاراج و سوزاندن آن ويران گرديد. در سال 1935 ميلادى و در دوران حكومت آتاتورك به دستور وى اين مسجد به موزه تبديل گرديد؛ و تا به امروز نيز بر همين حال باقى ماند.