علامت
از ابزار و وسايل عزادارى امام حسين علیه السلام كه در هيئت ها و دستههاى مذهبى بكار گرفته مىشود. علامت به معناى نشانه است. اين علامت ها هم نشانههاى گروه هاى عزادار محسوب مىشده است و كسانى هم كه آن را حمل مىكردند، «علامت كش» بودند يعنى علم بردار.
به نوشته دهخدا: «صليب مانندى كه بر چوب يا آهن افقى آن از سوى پايين شالهاى ترمه آويزند و از سوى زبر لاله و تنديس هايى از مرغ و جز آن نصب كنند و در ميان زبانهاى از فلز طويل دارد و بر نوك آن فلز پر يا گلولهاى از شيشه الوارن نصب كنند و اين زبانههاى فلزى كه به «تيغ» مشهور است، سه يا پنج باشد و در مراسم عزادارى محرم پيشاپيش دستهها به حركت آرند».[۱]
«شيئى است فلزى و كار صنعتگران اصفهان كه قدمت آن به عهد سلاطين صفوى مىرسد، داراى تعدادى زبانه، گنبد، گلدان و طاووس بوده و آن را با شالهاى سبز و سياه و قهوهاى و پر طاووس و سكههاى نقره و شمشير و قمه و خنجر زينب مىكنند و در آخر دستهها به حركت درمىآورند... عدهاىاز جوانان هم نذر مىكنند كه همه ساله بايد در بردن علمات، سهم داشته باشند».[۲]
به آن علمات هم مىگويند. شباهت آن به صليب، مىرساند كه پس از ارتباط ايران با اروپايي ها در عصر قاجار، از آيين هاى مذهبى مسيحيت اقتباس شده است. به هر حال، نمودها و مظاهرى است كه گاهى عزاداران را از محتوا و اصل عزادارى و اقامه شعائر دينى بازمىدارد.
پانویس
منابع
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.