جعل حدیث
«حدیث جعلی» یا «حدیث موضوع» به معنی حدیث ساختگی، بخشی از احادیث ضعیف محسوب می شوند.
پیشینه جعل حدیث
بر پایه حدیثی از امام علی علیهالسلام [۱][۲][۳] وضع و جعل در عهد پیامبر صلیاللّهعلیهوآله آغاز شد. طبق حدیث مذکور، در زمان پیامبر به آن حضرت روایات دروغین نسبت میدادند، تا آنجا که پیامبر به خطابه ایستاد و به مردم هشدار داد که نسبتدهندگان دروغ به او بسیار شدهاند و بدانند که جایگاهشان دوزخ خواهد بود. سپس امیر مؤمنان علیهالسلام افزود که این رفتار ناشایست، پس از آن حضرت، گسترش نیز یافت.
اما عالمان و محدثان اهلسنت از حدیث یاد شده آغاز و انجام را روایت نکرده و به نقل «مَن کَذَب علیَّ...» (هرکس بر من دروغ ببندد...» بسنده کردهاند. در عین حال، این نقل را با طرق بسیار گزارش کرده و حتی بر تواتر آن تأکید کردهاند. [۴][۵]
در میان عالمان اهلسنت، شیخ محمد عبده از کسانی است که آغاز جعل و وضع را روزگار رسولاللّه میدانست. [۶]
ابوزهو نیز، گو اینکه جریان وضع و جعل را به شکل گسترده آن، پس از «فتنه» (واقعه قتل عثمان) میداند اما وجود آن را در زمان رسولاللّه نفی نمیکند. [۷][۸]
پژوهشیان دیگر غالباً وضع و جعل را در هنگام بروز «فتنه» و حتی بعد از آن میدانند، تا بهروزگار صحابیان جریان جعل و وضع و مآلاً کذب بر رسولاللّه نسبت داده نشود، چرا که لازمه این امر آلوده شدن ساحت برخی از صحابیان به کذب و مخدوش شدن آموزه «عدالت صحابه» است. [۹][۱۰]
از همان روزگار پس از رحلت پیامبر صلیاللّهعلیهوآله، و بهویژه در دوران امویان ، جریانی شکل گرفت که بر پایه تکذیب و تردید و تشریک ، در مقام انکار فضائل و مناقب اهلبیت پیامبر اکرم و بهویژه امام علی علیهالسلام برآمد. گام نخست آنان تکذیب بود، اگر امکان نداشت، در چگونگی روایت و محتوا و مفهوم احادیث نبوی ایجاد تردید میکرد و اگر این نیز دشوار بود، همگون آن فضیلت یا با اندک مشابهتی برای دیگران برمیساخت. معاویه فضیلتسازی و فضیلتستیزی را به مثابه مرامنامه رسمی آن روز ابلاغ کرد. [۱۶]
آثار نوشته شده در وضع و جعل
از جمله پژوهشهای مهم در روزگار معاصر، بررسی جریان وضع و جعل است. این بحث و فحص ، خود نوعی موضعگیری و پاسخدهی یا پاسخیابی در برابر خاورشناسان و کسانی است که بر آن طریق رفتهاند، چرا که آنان این فرضیه را پیش کشیدند که چون حدیث یک قرن تمام نگاشته نشد، پس از آن، راویان از « حفظ » (و نه از روی نوشته) گزارش میکردند و میتوانستند هر سخنی را به جای حدیث عرضه کنند. [۱۱][۱۲]
در این بخش، منابعی گزارش میشود که موضوع اصلی آنها وضع و جعل حدیث است که برخی احادیث جعلی در آن گردآوری شده است، از جمله:
الاربعون الودعانیه، نوشته ابونصر محمد بن علی بن ودعان موصلی (متوفی ۴۹۴) از کتب قدمی در این موضوع است.
«الموضوعات» اثر ابوالفرج بن الجوزی (508-897ق)
«اللئالیء المصنوعة فی الاحادیث الموضوعة» اثر جلال الدین سیوطی (849-911ق)
الاخبار الدخیلة، از شیخ محمدتقی شوشتری ( تهران ۱۳۹۰)، محقق ، محدّث و رجالی بزرگ شیعه صاحب قاموسالرجال. بر این کتاب یک جلدی، پس از چاپ با کمک علیاکبر غفاری، یک مستدرک سه جلدی افزوده شد. [۱۳]
«الدر الملتقط فی تبیین الغلط» اثر حسن بن محمد معروف به صاغانی (577- 650 ق
الموضوعات فی الآثار و الأخبار، تألیف هاشم معروف حسنی . [۱۴ این کتاب از معدود آثار مستقلی است که به جریان وضع پرداخته و این پدیده را در میراث حدیثی اسلامی واقعبینانه و به دور از گرایشهای مسلکی و مذهبی گزارش کرده است.
الوضع فی الحدیث، از عمر بن حسن عثمان فلّاته (دمشق ۱۴۰۱، ۳ج)، مفصّلترین کتاب در موضوع جعل و وضع در حدیث است.
الرسائل العشر فی الأحادیث الموضوعة فی کتب السنة ، سیدعلی حسینی میلانی (قم ۱۴۲۸). کتاب الرسائل با سمت و سوی حذف فضائل اهلبیت نگاشته شده و مشتمل است بر ده رساله درباره ده حدیث برساخته با همان آهنگِ یاد شده، مانند حدیث «اصحابی کالنجوم».
الوضّاعون و احادیثهم الموضوعة من کتاب الغدیر للشیخ الأمینی، فراهم آورده سیدرامی یوزبکی (۱۹۹۹). عبدالحسین امینی ، نویسنده پرآوازه کتاب الغدیر ، در مواردی از کتاب خود به موضوع «جعل وضع» در حدیث پرداخته است.
موسوعة الأحادیث و الآثار الضعیفة و الموضوعة، از علیحسن علی حلبی و همکاران (ریاض ۱۴۱۹، ۱۶ج). این کتاب گستردهترین مجموعه حاوی احادیث موضوع و ضعیف است، با ذکر منابع و مصادر آنها.
پانویس
۱. ↑ علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷، چاپ افست قم (بیتا). ۲. ↑ ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعة، ج۱، ص۲۰۲، از باسم موسوی، در تراثنا، سال ۴، ش ۲ (ربیعالآخر ـ جمادیالآخره ۱۴۰۹). ۳. ↑ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۶۲. ۴. ↑ ابن جوزی، کتاب الموضوعات، ج۱، ص۵۶ـ۵۷، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ ۱۹۶۸. ۵. ↑ محمد جمالالدین قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، ج۱، ص۱۷۹، چاپ محمد بهجة بیطار، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳. ۶. ↑ محمد حمزه، الحدیث النبوی و مکانته فی الفکر الاسلامی الحدیث، ج۱، ص۱۳۳، بیروت ۲۰۰۵. ۷. ↑ محمد محمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۴۸۰، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸. ۸. ↑ محمدعلی مهدویراد، تدوین الحدیث عند الشیعة الامامیة: بدایته المبکّرفی عهدالرسول و مصیره حتی الکلینی، ج۱، ص۱۹۷ـ۱۹۸، بیروت ۱۴۲۷. ۹. ↑ مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، ج۱، ص۹۳، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸. ۱۰. ↑ عمر فلّاته، الوضع فی الحدیث، ج۱، ص۱۷۵، دمشق ۱۴۰۱. ۱۱. ↑ مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، ج۱، ص۹۲ به بعد، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸. ۱۲. ↑ اکرم عمری، بحوث فی تاریخ السنة المشرفة، ج۱، ص۱۰ به بعد، بغداد ۱۹۷۲. ۱۳. ↑ محمدتقی شوشتری، الاخبار الدخیلة، ج۱، ص۱۶۸ـ۱۶۹، علق علیه علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰. ۱۴. ↑ ابن سعد (بیروت). ۱۵. ↑ هاشم معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ج۱، ص۹۶، بیروت ۱۹۷۳. ۱۶. ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج۱۱، ص۴۴۴۵، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بیتا). ۱۷. ↑ ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۵، ص۱۴، تهران:انتشارات اسماعیلیان، (بیتا). ۱۸. ↑ علی حسن حلبی، ابراهیم طه قیسی، ج۱، ص۴۹، و حمدی محمد مراد، موسوعة الاحادیث و الآثار الضعیفة و الموضوعة، ریاض ۱۴۱۹. ۱۹. ↑ ذهبی، ج۱۹، ص۱۶۴ـ۱۶۷. ۲۰. ↑ ابن ودعان، الاربعون الودعانیة، ج۱، ص۱۹۰، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، در میراث حدیث شیعه، دفتر ۱۷، به کوشش مهدی مهریزی و علی صدرایی خویی، قم:دارالحدیث، ۱۳۸۶ش.
منابع
- دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «وضع و جعل»، شماره۵۸۷۷.
- چگونه می توان روایات جعلی را از غیر جعلی تشخیص داد؟ پرسمان قرآن




