منابع و پی نوشتهای متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

اندلس

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۹ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«اندلس» یا شبه جزیره «ایبری» سرزمینی واقع در جنوب غربی اروپا است، که اکنون یکی از بخشهای خودمختار کشور اسپانیا می‌باشد. این سرزمین به دست مسلمانان در دوره اموی تصرف شد و موجب تحول و پیشرفت اقتصادی و فرهنگی در آن گردید. اما حدود هشت قرن بعد (۱۴۹۲ میلادی)، اندلس دوباره به تصرف مسیحیان درآمد.

شبه جزیره ایبری

تاریخچه اندلس

رومیان تا قرن پنجم میلادی بر اندلس حکومت کردند. پس از آن که دولت رومِ غربی برچیده شد، طایفه های «ویزیگوت» و «واندال» رومیان را اخراج کردند. بدین ترتیب، اندلس در قرن ششم میلادی، به تصرف ویزیگوتها درآمد که تا هنگام حمله لشکریان اسلام به اندلس در آنجا حکومت می کردند.

پادشاهانِ گوت (ویزیگوت)، باخودکامگی حکم می راندند و فضای سیاسی اسپانیای پیش از ورود دین اسلام، یک استبداد تمام عیار و اختناق وحشت زا بود. از همین رو، مردم این کشور که همواره چشم به راه یک نجات دهنده بودند، به سرعت اسلام را پذیرفته و در آن ذوب شدند.

اوضاع اقتصادیِ اسپانیای پیش از اسلام نیز حالتی آشفته داشت و به گواهی تاریخ، هیچ گونه اثری از پیشرفت اقتصادی در دوران پادشاهان ویزیگوت، وجود ندارد. بی عدالتی و بی کفایتی، جامعه آنان را گرفته بود و مردمان زحمت کش دیگر به آینده ای روشن و توانمند، امید نداشتند و نابودیشان را به چشم می دیدند.

ورود مسلمانان به اندلس

ماجرای فتح اندلس از آن جا آغاز گردید که یکی از فرمانداران آندلس به خاطر تعرضی که از سوی پادشاه به دخترش شده بود، از او سرپیچی کرده و به آفریقا گریخت. در آفریقا به اصرار از «موسی بن نصیر» _حاکم مسلمان آفریقا_ خواست تا اسپانیا را از چنگال ستمگرانه پادشاه غاصبش نجات بخشد. موسی بن نصیر با گرفتن اجازه از ولید بن عبدالملک -ششمین خلیفه اموی- در ماه رجب سال ۹۲ هجری «طارق بن زیاد» را با سپاهی مرکب از هفت هزار نفر مردان جنگی به آندلس گسیل داشت. آنها از تنگه ای که امروز به «جبل الطارق» معروف است گذشتند و شروع به پیشروی کردند. گوت ها بسیار کوشیدند تا راه را بر طارق بسته و مانع پیشرفت وی گردند، ولی نتوانستند. سپس رودریک پادشاه آندلس، امیران ارتش و خان های کشور را به جنگ فراخواند و حکم داد که همگی با مردمان و وابستگانشان در شهر «قُرطُبه» به او بپیوندند. به این ترتیب سپاهی نزدیک به یکصد هزار تن فراهم آمد. اما حتی سپاه صدهزار نفری هم مانع سپاه اندک مسلمانان نشد و از هم پاشید. پادشاه رودریک هنگام فرار، خود را به آب رودخانه اندخته و کشته شد.

در این جنگ طارق شگردی به کار برد تا سربازان مسلمان را به رغم کمی تعدادشان، از لحاظ روحی کاملاً آماده نماید و از تعداد کم جنگ جویان اسلام، بیشترین بهره را ببرد. وی ابتدا در برابر دیدگان وحشت زده ی سربازان دستور داد تا کشتی هایی را که با آن از دریا عبور کرده بودند و هم چنین اندوخته های غذایی شان را آتش بزنند و تنها به اندازه ی یک وعده، غذا نگه دارند. سپس در یک سخنرانی هیجان برانگیز نیروهایش را به جهاد و فداکاری فراخواند و همین عامل پیروزی مسلمانان شد.

با پیروزی مسلمانان، اندلس زیر نظر حکومت بنی امیه در شام قرار گرفت که فرمانروایانش گاهی به طور مستقیم از شام و زمانی به واسطه ی حاکم شمال آفریقا که خود جزوی از حکومت امویان شام بود برگزیده می شدند.

حکومت مستقل اموی در اندلس

در سال ۱۳۲ ه.ق در شرق جهان اسلام، بنی عباس بر اریکه قدرت نشستند و به کشتار بنی امیه پرداختند. در این میان یکی از افراد خاندان اموی به نام عبدالرحمن بن معاویه فرار کرد و در شهرها و قبایل آفریقا پنهان شد. عبدالرحمن چند سال بعد توانست با همراه کردن اعراب قحطانی (یمنی ها) یوسف فهری فرمانروای عباسی در آندلس را شکست دهد و آندلس را تصرف کند و حکومت اموی را در آندلس دوباره زنده کند. حکومت مستقل امویان اندلس در سال ۱۳۸ ه.ق بنیان نهاده شد. این حکومت تا سال ۴۲۲ ه.ق ادامه یافت و در این مدت ۱۶ نفر حکمرانی کردند.

ملوک الطوایفی اول

از قرن پنجم هجری، به دلیل سستی و بی لیاقتی حاکمان اموی، حکومت های مستقلی در نقاط مختلف، پی در پی ظهور کردند، که هر کدام برای گسترش قلمرو خود، با همسایگانشان درگیر بودند و همین درگیری ها، سلطه ی پادشاهان مسیحی بر مناطق وسیعی از اندلس را در پی داشت.

مرابطین

جنگ و خونریزی برای توسعه ی قلمرو حکومتی میان حاکمان مسلمان باعث شد که آلفونس پادشاه مسیحی به سرزمین های تحت سیطره ی مسلمانان حمله کند، ولی به درخواست حاکمان مسلمان، «مرابطین» از شمال آفریقا وارد اندلس شدند و با کمک دولت های مسلمان محلی، مسیحیان را عقب راندند و مدتی بعد، سلسله ی مرابطین در سال ۴۸۳ ه.ق زمام امور اندلس را به دست گرفت و در مدت ۶۰ سال، شش نفر از آنان بر اندلس حکومت کردند که تا سال ۵۴۳ ه.ق طول کشید.

ملوک الطوایفی دوم و سوم

پس از این سلسله، ملوک الطوایفی دوم تا سال ۵۶۶ ه.ق شکل گرفت که پنج حکومت مستقل بودند و در کنار حکومت مرابطون تشکیل شده بودند. سلسله ی موحدون نیز با شکست دادن مرابطون و حکومت های محلی دیگر، ۱۳ تن از فرمانروایان آن ها مدت ۱۲۷ سال در اندلس حکومت کردند و سرانجام در نتیجه ی سستی در ارکان حکومت موحدون، دوران ملوک الطوایفی سوم (۶۲۰ _ ۸۹۷) شروع شد که آخرین دوران حیات سیاسی مسلمانان در اندلس بود.

پیامدهای پیروزی مسلمانان

پس از پیروزی مسلمانان در آندلس، تحول عظیم فرهنگی و اقتصادی در آنجا اتفاق افتاد. «هرمان راندل» استاد دانشگاه کلمبیا می نویسد: «مسلمانان در قرن دهم میلادی در اسپانیا تمدنی پدید آوردند که در آن، علوم از صورت عقاید مبهم عمومی در آمده بود و با صنایع و فنون زندگی علمی انطباق یافته بود». همچنین گوستاولوبون در کتاب «تمدن اسلام و عرب» می نویسد: «مسلمانان در طول چند قرن، کشور اندلس را از نظر علمی و مالی به کلی منقلب نموده و آن را تاج افتخاری بر سر اروپا قرار داده بودند، و این انقلاب نه در مسائل علمی و مالی تنها، بلکه در اخلاق نیز بوده است. سلوک آنان با اقوام مغلوبه آن قدر ملایم بود که غیر مسلمانان اجازه داشتند برای خود، مجالس مذهبی تشکیل دهند».

رشد علمی و فرهنگی

در آن دوران، جنبش های علمی _ فرهنگی به اوج خود رسید و تنها در قرطبه در مدّت یک سال، بیش از ۱۵۰۰۰ جلد کتاب نوشته شد و با انتقال صنعت کاغذ از بغداد به اندلس، تعداد کتاب ها افزایش یافت و ۷۰ کتابخانه ی عمومی تأسیس گردید. در قرطبه که پایتخت اندلس بود، در اثر پیشرفت علمی _ فرهنگی، دانشمندان به اختراعاتی نیز دست زدند. از جمله «ابن فرناس قرطبی» در قرن نهم میلادی، دوربین و ساعت زنگ‌دار را اختراع کرد. مراکز علمی اروپا تا قرن ها از آثار علمی مسلمانان که به لاتین برگردانده بودند، بهره می بردند. مهمترین این آثار ترجمه شده «دائرةالمعارف پزشکی التصریف» است که ابوالقاسم زهراوی پزشک عبدالرحمن سوم آن را در سه جلد درباره ی جراحت ها نوشته بود. تنها در کتابخانه بیت الحکمه در بغداد، چهار میلیون جلد کتاب موجود بود و در اسپانیا، سالانه هشتادهزار جلد کتاب گردآوری یا نوشته می شد. گروه های دانشجویی از انگلستان و فرانسه و کشورهای دیگر اروپایی به قصد آموزش های علمی به سوی مراکز علمی مسلمانان رهسپار می شدند.

«جان دیون پورت» درباره ی معجزه ی فرهنگی مسلمانان در اسپانیا گفته است: «گرچه نقشه ی خائنانه و اعمال شرم آور مسیحیان، حکومت چندساله ی مسلمین را در اسپانیا از بین برد، ولی دود این خراب کاری در درجه ی دوم به چشم خودِ اروپای مسیحی رفت؛ زیرا به گفته ی «آفاتول فرانس» _ داستان نویس فرانسوی _ حمله ی وحشی های شمال اروپا بر اسپانیا و نابود کردن دستگاه علمی اسلامی، دست کم پانصد سال اروپا را از پیشرفت های علمی عقب انداخت».

رشد پزشکی

مسلمانان در پزشکی چنان پیشرفت کرده بودند که دشمن آنان سانچو _ پادشاه لیون _ در سال ۳۴۸ ه.ق برای درمان بیماری سخت خود، نزد پزشکان مسلمان در قرطبه رفت و بهبودی یافت.

ستاره شناسی

ستاره شناسی از دیگر رشته های مورد علاقه ی مسلمانان در اندلس بود. به گونه ای که برای نخستین بار در جهان دانش کَلَف خورشید (لکّه های روی آن) را ابن رشد بررسی کرده و آن را دید. حتی بیضی شکل بودن مدار سیّاره ها و حرکت زمین به دور خورشید از جمله مسائلی است که پیش از کپلر _ ستاره شناس آلمانی _ و کپرنیک _ ستاره شناس لهستانی _ دانشمندان مسلمان آن را کشف کرده بودند.

رشد کشاورزی

با ورود اسلام به اندلس، اقتصاد این کشور به طرز بی سابقه ای رو به شکوفا شدن نهاد و در مدت کوتاهی، مراحل پیشرفت را طی کرد و طولی نکشید که شکوفایی اقتصادی اندلس زبانزد خاص و عام گردید. پیش از اسلام، تقریبا کشاورزی اندلس در همه جا دیمی بود؛ چرا که در فلات مرکزی، این تنها نوعِ ممکن کشاورزی بود. ولی در بخش جنوبی این سرزمین، یعنی اندلس آبیاری ممکن بود. آبیاری اختراع عرب ها نبود، ولی آنان روش های جدید را اختراع کردند و از این طریق بسیاری از زمین های بایر را آباد کردند. مسلمانان برنج، نیشکر و پنبه را به کشاورزی اسپانیا افزودند و حتی گُل هایی مثل یاسمن و یاس را از مشرق زمین به اندلس بردند و کشاورزی آن جا را رونق بخشیدند. بنابراین با روش های پیشرفته ی مسلمانان در کشاورزی و آبیاری آن جا، علاوه بر رفع کمبودها، تولید کشاورزی به اندازه ای رسید که مقداری از محصول نیز به خارج از کشور صادر می شد.

رشد صنعت

پیشرفت علمی مسلمانان در اندلس، دستاوردهای صنعتی فراوانی نصیب مسلمانان کرد که یکی از آن ها گسترش صنعت کاغذسازی است. با توجه به این که جامعه ی مسلمانان اندلس به علم، کتاب و کتابخانه اهمیت بسیاری می داد، لذا نیاز شدیدی به کاغذ داشتند، ولی اروپای آن روز، چیزی از فن کاغذسازی نمی دانستند. از این رو مسلمانان اندلس برای جبران کمبود کاغذ، کارخانه های کاغذسازی را در چندین شهر از جمله «شاطبه» ایجاد کردند. پس از چندی شاطبه در داخل و خارج کشور معروف گشت و هنوز هم مرکز تولید کاغذ در اسپانیا به شمار می رود. از آن چه «ابن ابّار» شاعر و ادیب شیعی مذهب اندلس در کتاب «الحلل» خود نقل می کند، روشن می شود که در زمان حکومت «عبدالرحمن ناصر» صنعت چاپ نیز رواج داشته است. او می نویسد: پرده دار و دربانِ عبدالرحمن فرمان او را در یک برگ به خط خود و امضا و مهر عبدالرحمن تهیه می کرد و آن را به دیوان ویژه ای می فرستاد که در آنجا فورا به تعداد شهرهای اندلس و فرمانداران آن چاپ و تکثیر می شد.

کشتی سازی از دیگر نمودهای پیشرفت صنعتی در اندلس بود. مسلمانان اندلس برای مقابله با دشمنانی که از راه دریا به آنها حمله می کردند و برای صدور کالاهای تولیدی خود به خارج، به صنعت کشتی سازی روی آوردند. نخستین برنامه ی منظم کشتی سازی در اندلس، به همّت عبدالرحمن اول (۱۳۸-۱۷۲ ه.ق) در پایان حکومتش تصویب شد و در شهرهای طرکونه، قرطاجنّه و اشبیلیه بندرهای کشتی سازی بنا گردید. این صنعت با تأسیس «دارالصناعه» در شهر اشبیلیه، به دستور عبدالرحمن دوم ادامه یافت و در زمان عبدالرحمن سوم به اوج خود رسید. به دستور وی صنعت کشتی سازی گسترش یافت و این صنعت در شهرهای طرطوشه نیز راه اندازی گردید.

صنعت نساجی نیز رشد چشم گیری یافت و کارخانه های بسیاری در این راستا پدید آمد تا جایی که تنها در شهر طلیطله، پنچاه کارخانه ی پارچه بافی وجود داشت و تعدادی از این ها مخصوص بافتن پارچه های ابریشمی بود و حدود چهل هزار کارگر در این کارخانه ها مشغول به کار بودند. تولید پارچه های حریر، پنبه ای، پشمی و قلاب دوزی شده، فرش، انواع پتو و پوستین های تهیه شده از پوست سمور، به حدّی رسید که علاوه بر بازار داخلی، به کشورهای اروپایی، آفریقایی و آسیایی نیز صادر می شد. همچنین مسلمانان اندلس در استفاده از معدن نیز به موفقیت های ارزش مندی رسیدند.

رونق بازرگانی

با رشد و گسترش اقتصادی اندلس آن روز، بازرگانی و تجارت خارجی اندلس رونق زیادی یافت و روز به روز بر آبادانی اندلس می افزود.

شهر سازی

به نظر می رسد خدمت ویژه ی اسلام در زمینه ی شهرسازی، یکی از جلوه های بارز نهضت اقتصادی مسلمانان در اندلس بود. مسلمانان با سنگ فرش کردن خیابان های قُرطُبه و نصب و روشن کردن چراغ در دو طرف خیابان های آن، شهری رؤیایی را در اروپا به نمایش گذاشتند. دروازه های شهر با خیابان های بزرگی به یکدیگر متصل می شد. در داخل و خارج شهر قرطبه، پارک ها و باغ های وسیعی با نام «الشریعه» برای تفریح ساخته شده بود و در کنار آن جایگاهی به نام «مصلی» جهت برگزاری نماز عید در نظر گرفته بودند. آب نوشیدنی شهر قرطبه از کوه های اطراف فراهم می شد که با لوله هایی سربی به شهر می رسید و در محله ها تقسیم می گردید. مخزن های آب از مرمر یونانی و ورق های برنجی و گاه از طلا و نقره ساخته می شد که آب را از طریق لوله به این مخزن ها می رساندند. در وسط مخزن بزرگ شهر، مجسمه ی شیری بود که با ورق طلا پوشیده شده بود در حالی که آب از دهانش ریزش می کرد و در کنار آن، مجسمه ی انسان غول پیکری بود که بر روی شیر، آب می ریخت.

«جان دراپپر» در تاریخ پیشرفت فکر در اروپا می نویسد: «هفتصد سال بعد از این تاریخ (تاریخی که قرطبه چنین شکوهی داشت) هم حتی یک چراغ در راه های عمومی لندن و پاریس وجود نداشت و قرن ها پس از این تاریخ، افراد پیاده در شهر لندن و پاریس، در روزهای بارانی در گل فرو می رفتند. اگر به مسجد جامع قرطبه، مسجد اشبیلیه و یا کاخ الحمراء در غرناطه سری بزنیم می توانیم بزرگی دستاورد مسلمانان را حدس بزنیم. یک تاریخ نویس غیراسپانیایی، مطلب را چنین خلاصه کرده است: اگر شمال _ یعنی اروپا _ طالب بهترین چیزها در علم، پزشکی، کشاورزی، صنعت یا زندگی متمدن باشد، برای یاد گرفتن آن باید به اسپانیا برود.

منابع

  • عبرت های اندلس، سعید طالبی نیا
  • آندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا، دکتر محمد آیتی
  • سپیده دم اندلس، ترجمه حمیدرضا شیخی
  • اندلس سرزمین خاطره ها، سیدعلی محقق
  • اسلام در غرب، نورالدین آل علی
  • سرزمین اسلام، علی رضا گلی زواره