بشیریه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«بشیریه» فرقه ای از غُلاة شیعه و شاخه ای از فرقه واقفیه (شیعیان هفت امامی) و مفوضه هستند. آنان سلسله امامان را به امام موسی بن جعفر علیه السلام پایان یافته می دانند و معتقدند که امام در زندان هارون الرشید زندانی نگردیده و در آنجا نمرده است، بلکه زنده و غایب است و روزی باز می گردد. بشیریه، آشکارا زندانی شدن امام کاظم علیه السلام و شهادت آن حضرت را در زندان هارون انکار می کنند. این فرقه معتقدند که حضرت موسی بن جعفر علیه السلام، «امام قائم» و «مهدی موعود» است و سرانجام برای رهبری مردم و گستراندن عدل بر جهان بازمی گردد و رجعت می کند.

پیدایش فرقه بشیریه

با شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام جریانی به نام واقفیه پدید آمد که منکر شهادت ایشان و امامت امام رضا علیه السلام بودند. این جریان مورد سوء استفاده منحرفین دیگر واقع شد. به عنوان نمونه فردی به نام محمد بن بشیر با اعتقاد به جریان واقفه با افکار و اندیشه های خود، جریانی غلوآمیز را در بین نشر داد که به «بشیریه» معروف است.

محمد بن بشیر از اهالی کوفه بود و به قبیله بنی اسد منتسب می ­باشد.[۱] چون او معتقد به اندیشه­ های باطل بود، از راههای غیر شرعی و غیر متعارف مانند شعبده، به گمراه نمودن مردم اقدام می ­کرد. وی با شعبده توانست جمعی از مردم را به کیش خود جذب کند.

محمد بن بشیر فرزندش سمیع را جانشین خود نمود و وی را واجب الاطاعة اعلام کرد. جانشینان سمیع را امام نمود تا اینکه امام غائب موسی بن جعفر علیه السلام ظهور کند. او تمام حقوق واجب مالی و غیره را برای این امامان تعیین نمود.[۲]

اعتقادات بشیریه

مهمترین عقیده بشیریه که عامل ظهور، استقلال و تمایز آنها از دیگر فرق اسلامی نیز هست، عقیده آنها در باب امامت است. محمد بن بشیر و اصحابش دعاوی باطلی داشتند، از جمله:

  • او شایع نموده بود که آن «موسی بن جعفر» که حجت خدا بر مردم است، این موسی بن جعفر بن محمد بن علی نیست.[۳] علی بن حدید می ­گوید: شخصی این ادعای محمد بن بشیر را به موسی بن جعفر علیه السلام خبر داد و آن حضرت نیز او را سه مرتبه لعن و نفرین نمود.[۴]
  • او معتقد به وقف در مورد موسی بن جعفر علیه السلام شد و شهادت ایشان را انکار نمود[۵] و به مهدویت ایشان قائل شد و منتظر ظهور و خروج حضرت بود. معتقد بود که آن حضرت در بین مردم است و همه او را می دیدند ولی بعد از غیبت از ادراک مردم پنهان شد.[۶]
  • همچنین محمد بن بشیر معتقد به ربوبیت موسی بن جعفر علیه السلام شد و خود را پیامبر ایشان اعلام نمود.[۷]
  • قائل به غلو و تناسخ و اتحاد بودند.[۸]
  • امامت امام رضا علیه السلام و اولاد ایشان را انکار می ­نمودند و ایشان را به خاطر ادعای امامت کافر می ­دانست و قائلین به امامت علی بن موسی الرضا(ع) را کافر می­ شمارند و خون و اموال ایشان را مباح می ­دانستند و معتقد بودند که امام رضا علیه السلام نسبتی با موسی بن جعفر علیه السلام ندارد.[۹]
  • منکر تمام واجبات به جز نماز یومیه و روزه ماه مبارک رمضان هستند. و نکاح با محارم و لواط را جایز می­ دانند.[۱۰]

لعن محمد بن بشیر

امام صادق و امام موسی بن جعفر علیهما السلام محمد بن بشیر را لعن نمودند.[۱۱]

در بیانی دیگر او را دشنام دهنده به خدا و رسول الله و اهل بیت علیهم السلام معرفی نمودند.[۱۲] امام رضا علیه السلام نیز فرمودند: محمد بن بشیر بر پدرم موسی بن جعفر علیه السلام دروغ می ­بست.[۱۳]

امام موسی بن جعفر علیه السلام بارها از او بیزاری جست و او را به شدت نفرین نمود و آشکار نمودند که محمد بن بشیر عمدا به ایشان دروغ می بندد و از خدا خواستند که محمد بن بشیر به بدترین وضع کشته شود.[۱۴]

علی بن حدید بعد از نقل نفرین امام موسی بن جعفر علیه السلام در مورد محمد بن بشیر می­ گوید: ندیدم کسی بدتر از وضع محمد بن بشیر کشته شود[۱۵] و نفرین آن حضرت بوقوع پیوست.[۱۶]

منابع

  • کشى، رجال الکشی، ص 303.
  • کشى، رجال الکشی، ص 481.
  • شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج 28،ص 217.
  • کشى، رجال الکشی، ص 482.
  • همان، ص480.
  • علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج37 ،ص 29.
  • کشى، رجال الکشی، ص 482.
  • بحارالانوار، ج37، ص 15.
  • کشى، رجال الکشی، ص 479.
  • همان.
  • کشى، رجال الکشی، ص 481.
  • کشى، رجال الکشی، ص 482.
  • کشى، رجال الکشی، ص 302.
  • کشى، رجال الکشی، ص 483.
  • کشى، رجال الکشی، ص 483.
  • علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 37 ص 29.