حیره
خرابههاى «حیره» در کمتر از یک فرسخى جنوب کوفه قرار داشت که در زمان ساسانیان شهرى بزرگ بود و در مجاورت آن دو کاخ معروف خورنق و سدیر بود.
این شهر در دوران ساسانى محل سکونت اعرابى شد به نام لخمىها که تابع دولت شاهنشاهى ایران بودند و در واقع مانند حصارى ایران را از تاخت و تاز بدویان چادرنشین محفوظ مىداشت.[۱]
ابن خرداذبه از حیره هنگام وصف راه کوفه تا دمشق نام برده است.[۲] به نوشته ابن رسته، از نعمانیه که شهرى از شهرهاى حیره است، قالى و فرش هاى حیرى صادر مىشد.[۳]
یعقوبى مىنویسد: حیره منازل خاندان بقیله و غیر از آنها و پادشاهان بنى لخم یعنى خاندان نعمان بن منذر بود و ایشان اشراف حیره و نصرانى بودند.[۴]
نولدکه به نقل از طبری مىنویسد: حیره و انبار هر دو در زمان بخت النّصّر ساخته شده بود؛ حیره ویران شد و مردم آن به انبار رفتند... تا آن که در زمان عمرو بن عدىّ از نو آباد شد؛ چون او در حیره سکونت گزید. از آن زمان به بعد ۵۳۰ سال و اندى آباد بماند.[۵]
گویند، نعمان پادشاه حیره، کاخ خورنق را براى بهرام گور... ساخت.[۶] به نوشته بلاذرى، وقتى خالد بن ولید به عراق رسید... به حیره رفت و مردم آنجا در کاخ هاى سفید، ابن بقیله و عدسیان حصار گرفتند... و سرانجام با خالد صلح کردند.[۷]
اصطخرى در نیمه اول قرن چهارم هجرى قمرى در وصف حیره مىنویسد: شهرى است قدیمى واقع بر کرانه بیابان. چون کوفه را بنا کردند، حیره خالى شد؛ اما خاک و هواى حیره بهتر است و از آنجا تا کوفه یک فرسنگ راه است.[۸]
یاقوت علاوه بر تأیید گفته جغرافیانویسان قبل از خود درباره حیره مىنویسد: این شهر بر کنار نجف واقع است. عدهاى گمان کردهاند که دریاى فارس به آنجا متصل مىشده (یعنى تا آنجا امتداد داشته)... و جایگاه پادشاهان عرب از خانواده نعمان و اجدادش بوده و به حیرة البیضاء معروف بوده است.[۹]
به نوشته ابوالفداء، منذر بن امرؤ القیس در آنجا کیش مسیحیت برگزید و کلیساهاى بزرگ بنا کرد. حیره در محلى است که آن را نجف خوانند.[۱۰]
حمدالله مستوفی مىنویسد: حیره از اقلیم سوم و از مداین هفتگانه عراق است، آثار و خرابی هاى کاخى که نعمان براى بهرام گور ساخته بود هنوز پابرجاست و عمارتى بس عالى بوده است.[۱۱]
پانویس
- ↑ ایران در زمان ساسانیان؛ ص ۱۱۵.
- ↑ المسالک والممالک؛ ص ۷۵.
- ↑ الاعلاق النفیسه؛ ص ۲۱۸.
- ↑ البلدان؛ ص ۸۸.
- ↑ تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان؛ ص ۵۱.
- ↑ سرزمین هاى خلافت شرقى؛ ص ۸۲.
- ↑ فتوح البلدان؛ ص ۳۴۹.
- ↑ مسالک و ممالک؛ ص ۸۴ و حدود العالم؛ ص ۱۵۴.
- ↑ معجم البلدان؛ ج۲، ص۳۲۸ و مراصد الاطلاع؛ ج۱، ص۴۴۱.
- ↑ تقویم البلدان؛ ص ۳۳۹.
- ↑ نزهة القلوب؛ ص ۴۰.
منابع
- حسین قره چانلو، جغرافیاى تاریخى کشورهاى اسلامى، سمت، تهران، ۱۳۸۰، ج۱، ص ۲۷۳-۲۷۴.