باقیات الصالحات
عموم كارهاى نيك در فرهنگ قرآن و روايات و خصوص آثار نيك ماندگار در فرهنگ عامّه.
محتویات
واژه شناسی
اين تعبير از دو واژه «باقيات» از مصدر «بقاء» به معناى جاودانگى و «صالحات» از مصدر «صلاح» به معناى نيكى، ضد تباهى [۱]تركيب يافته و اصطلاحى است قرآنى كه به ماندگارى پاداش كارهاى نيك براى انسان اشاره دارد.[۲]
باقیات الصالحات در قرآن
در قرآن دو بار به اين اصطلاح تصريح شده است:
- سوره کهف آیه 46: «اَلمالُ والبَنونَ زينَةُ الحَيوةِ الدُّنيا والبقِيتُ الصّلِحتُ خَيرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوابـًا وخَيرٌ اَمَلا»؛ مال و فرزندان زیب و زینت حیات دنیاست و اعمال صالح که (تا قیامت) باقی است نزد پروردگار از نظر ثواب بهتر و از نظر امیدمندی نیکوتر است.
- سوره مریم آیه 76: «وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى ۗ وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَرَدًّا»؛ و خدا هدایت یافتگان را بر هدایت میافزاید و اعمال صالحی که (اجرش نعمت) ابدی است نزد پروردگار تو بهتر (از مال و جاه فانی دنیا) است هم از جهت ثواب الهی و هم از جهت حسن عاقبت اخروی.
همچنین آيه «مَن كانَ يُريدُ حَرثَ الأخِرَةِ نَزِد لَهُ فى حَرثِهِ» (سوره شورى/42،20) بنا به روايتى از اميرمؤمنان عليه السلام[۳] به باقيات الصالحات تفسير شده است.
مفسران عموماً وجه تسميه باقيات الصالحات را ماندن پاداش آن براى جهان ابدى مىدانند.[۴] بعضى با نگاه عرفانى در اين باره گفتهاند: هر عمل و سخنى كه انسان را به معرفت، محبت و اطاعت پروردگار باقى و فناناپذير وادارد باقيات الصالحات است.[۵] به بيان ديگر چون حقيقت روحانى انسان فناناپذير است پس هر كمال و عمل نيك ناشى از آن نيز فناناپذير بوده، نزد پروردگار باقى است،[۶] به هر حال آيات قرآن صريحاً بر محفوظ ماندن همه اعمال انسان از نيك و بد نزد خداوند دلالت دارد؛ [۷] و به خصوصِ اعمال نيك او باقيات الصالحات گفته مىشود.[۸]
مصادیق باقیات الصالحات
مفسران نخستين در تفسير باقيات الصالحات به استناد برخى روايات، بيشتر بر مصاديقى چون تسبيحات چهارگانه: «سبحانالله و الحمدلله و لا إله إلاّ الله والله أكبر» [۹] يا به همراه «لاحول و لاقوة إلاّ بالله العلى العظيم»[۱۰] اذكار سه گانه «لا اله إلاّ الله،» «استغفرالله» و «صلى الله على محمد و آله»، [۱۱] مطلق ذكر،[۱۲] شهادت به يگانگى خدا و دورى از شرك،[۱۳] نماز شب و تهجد،[۱۴] نمازهاى يوميه،[۱۵] سخن نيكو،[۱۶] نيت درست،[۱۷] هر كارى كه براى خدا انجام شود: «كل ما أُريد به وجه اللّه»،[۱۸] دوستى اهل بيت عليهم السلام[۱۹] و دختران صالح[۲۰] تكيه كردهاند.
از اين ميان رواياتى كه در آن باقيات الصالحات به تسبيحات اربعه تفسير شده سهم بيشترى دارد[۲۱]
در روایتی دیگر از ذكر خدا، درود بر پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندان او، نماز، روزه، حج، صدقه، آزادى بردگان، جهاد، صله رحم و در پايان همه كارهاى نيك به عنوان مصاديق باقيات الصالحات ياد شده است.[۲۲]
باقياتالصالحات در عرف عامه مسلمانان
باقياتالصالحات در عرف عامه مسلمانان در معنايى محدودتر از آنچه گذشت يعنى آثار نيك عام المنفعه (مانند ساختن مسجد، مدرسه و...) بكار مىرود. اين اصطلاح به نوشتههاى برخى فقها و اخلاق پژوهان نيز راه يافته است.[۲۳]
ابن عربى با اشاره به همين معنا در تفسير باقيات الصالحات به روايتى از رسول خدا صلى الله عليه و آله استشهاد مىكند كه مىفرمايد: نامه اعمال انسان جز در مورد خدمات مالى ماندگار، علم و دانش گسترده شده ميان مردم كه از آن بهره برده مىشود و فرزند صالح با مرگ وى بسته مىشود،[۲۴] افزون بر اين در رواياتى پرشمار، قرآنى كه انسان از خود باقى بگذارد و تلاوت شود، نهر آبى كه جارى كند، مسجد و كاروانسرايى كه بسازد، نهالى كه بكارد، روش نيكويى كه پايهگذارى كند (سنة حسنة) و وقف به عنوان كارهايى ياد شده است كه بهرهاش پس از مرگ به انسان مىرسد؛[۲۵] ولى در هيچ يك از اين روايات از موارد ياد شده به عنوان باقياتالصالحات ياد نشده، هر چند در عموم آن داخل است.
اهمیت باقیات الصالحات
روى آوردن به باقياتالصالحات نشان برخوردارى از توفيق و هدايت ويژه الهى بوده:[۲۶] «و يَزيدُاللّهُ الَّذين اهتَدَوا هُدًى والبقِيتُ الصّلِحتُ...» (سوره مريم/19،76) آنها بهترين توشه انسان براى جهان آخرت (خيرٌ... ثوابًا) و خداوند خزانهدار آنها وصف شده است (عند ربّك) و از اينرو انسان بدون هيچ كاستى پاداش آنها را در جهان ديگر مىيابد.[۲۷]
ارزش هاى معنوى ماندگار از ديدگاه قرآن شايسته دلبستگى و اميد «خَيرٌ أَملاً»، و فرجام نيكو (بهشت)[۲۸] است «خيرٌ مَرَدًّا»، زيرا انسان بدون شك به پيامدهاى مثبت آنها كه رحمت و كرامت و ثواب الهى است در جهان ديگر خواهد رسيد[۲۹] و از سوى ديگر برخى تقابل «المال والبنون» و «الباقيات الصالحات» را بدين معنا دانستهاند كه تنها كارهاى نيك اخروى از ويژگى خير و فايده برخوردار است.
آنها در حالى جاودان و هميشگى و در نتيجه شايسته اميد است كه نعمت هاى دنيا همواره رو به زوال و نابودى است،[۳۰] زيرا هر چند واژه «خير» اسم تفضيل است؛ ولى در اين آيه براى تفضيل بكار برده نشده است؛ نظير آيه 54 سوره اسراء/17: «رَبُّكُم أَعلَمُ بِكُم» و 27 سوره روم/30: «هُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ»[۳۱] و طرف مقابل (مال و فرزندان با ديد مادى) در مقايسه با باقيات الصالحات فاقد خير و خير بودن ويژه باقيات الصالحات است[۳۲] يا آن كه با توجه به پندار مشركان كه مال و فرزندان را خير مىپنداشتند در آيه اسم تفضيل بكار رفته است، بنابراين معناى آيه چنين خواهد شد كه باقيات الصالحات نسبت به آنچه شما آن را خير مىپنداريد خير بيشترى در پى دارد.[۳۳]
نقش و جايگاه ويژه اين مفهوم قرآنى در ادعيه و مناجات ها نيز انعكاس گستردهاى داشته است. در برخى دعاها از خداوند به عنوان سرپرست و نگهدارنده باقيات الصالحات (ولىّ الباقيات الصالحات) ياد شده[۳۴] و توفيق انجام دادن آنها از خداوند خواسته شده است.[۳۵]
پانویس
- ↑ مقاييس اللغه، ج3، ص303؛ لسان العرب، ج7، ص384؛ المصباح، ص345، «صلح».
- ↑ مفردات، ص139، «بقى».
- ↑ تفسير قرطبى، ج10، ص269؛ الدرالمنثور، ج7، ص344؛ فتح القدير، ج4، ص536.
- ↑ التبيان، ج7، ص52؛ تفسير قرطبى، ج10، ص269؛ التفسيرالكبير، ج21، ص248؛ مفتاحالفلاح، ص11.
- ↑ التفسير الكبير، ج21، ص131.
- ↑ مخزن العرفان، ج8، ص39.
- ↑ سوره بقره آیه 272
- ↑ الميزان، ج13، ص319؛ پيام قرآن، ج6، ص116؛ الفرقان، ج4ـ5، ص105.
- ↑ تفسير قمى، ج2، ص27؛ جامع البيان، مج9، ج15، ص316 به بعد؛ الدرالمنثور، ج5، ص396-399.
- ↑ جامعالبيان، مج9، ص15، ص318؛ روضالجنان، ج12، ص361؛ تفسير قرطبى، ج10، ص269.
- ↑ جامعالبيان، مج9، ج15، ص318؛ منهج الصادقين، ج5، ص358.
- ↑ جامع البيان، مج9، ج15، ص315.
- ↑ كشف الاسرار، ج5، ص695.
- ↑ تفسير عياشى، ج2، ص327؛ التبيان، ج7، ص52؛ روض الجنان، ج12، ص362.
- ↑ جامع البيان، مج9، ج15، ص315؛ مجمع البيان، ج6، ص731.
- ↑ تفسير ابنابى حاتم، ج7، ص2364؛ روض الجنان، ج12، ص362؛ التفسير الكبير، ج21، ص131.
- ↑ كشفالاسرار، ج5، ص696؛ روضالجنان، ج12، ص362؛ روح المعانى، مج9، ج15، ص414.
- ↑ تفسير ابنابى حاتم، ج7، ص2365؛ الكشاف، ج2، ص725؛ الدرالمنثور، ج5، ص399.
- ↑ مجمع البيان، ج6، ص731؛ بحارالانوار، ج23، ص250؛ البرهان، ج3، ص640ـ641.
- ↑ مجمع البيان، ج6، ص731؛ تفسير قرطبى، ج10، ص270.
- ↑ جامعالبيان، مج9، ج15، ص315-318؛ تفسير ابنكثير، ج3، ص90ـ91؛ البرهان، ج3، ص639ـ640.
- ↑ جامعالبيان، مج9، ج15، ص318؛ روضالجنان، ج12، ص362؛ تفسير قرطبى، ج10، ص269.
- ↑ معراجالسعاده، ص333؛ جامع الشتات، ج4، ص131؛ المغنى، ج2، ص428؛ صحيح مسلم، ج1، ص90.
- ↑ رحمة من الرحمن، ج3، ص15؛ كنز العمال، ج15، ص952.
- ↑ من لايحضره الفقيه، ج1، ص185؛ الخصال، ص151، 323؛ كنزالعمال، ج15، ص952ـ956.
- ↑ الميزان، ج14، ص102.
- ↑ الميزان، ج14، ص102.
- ↑ التفسيرالكبير، ج21، ص131؛ تفسير بيضاوى، ج3، ص501؛ الميزان، ج13، ص319.
- ↑ الميزان، ج14، ص102.
- ↑ التفسير الكبير، ج21، ص131.
- ↑ شرح ابنعقيل، ج1، ص182؛ الباقيات الصالحات، ص28.
- ↑ تفسير قرطبى، ج10، ص269؛ الباقيات الصالحات، ص28.
- ↑ التفسير الكبير، ج21، ص131؛ تفسير قرطبى، ج10، ص269.
- ↑ المزار، ص92؛ بحارالانوار، ج97، ص218؛ ج91، ص124.
- ↑ اقبال الاعمال، ج2، ص225؛ بحارالانوار، ج97، ص218؛ ج88، ص80، 92.
منابع
- باقیات الصالحات، سيد عبدالرسول حسينىزاده، دائرة المعارف قرآن کریم، ج5، ص299-304.