شیخ محمد حکیم الهی
نام کامل | آیت الله حاج شیخ محمد حکیم الهی |
زادروز | 1310 شمسی |
زادگاه | اصفهان |
وفات | 1387 شمسی |
مدفن | اصفهان |
شاگردان |
|
| |
ولادت و تربیت
مرحوم آیت الله شیخ محمد حکیم الهی در سال 1310 هجری شمسی در خانوادهای متدین ومشهور به علم و دانش و عرفان در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. پدر ایشان عارف عابد و فیلسوف حکیم ، مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین و مادرش علویهای والا مقام ، از خانواده های مشهور و اصیل و معروف به دیانت و علم و تقوی «رضازاده» بود. پدرش «شیخ محمد حسین» عالمی مقدّس ، فیلسوف ، فقیه و طبیب بود. وی استاد فلسفه و عرفان بود و در علوم غریبه تبحری خاص و مثال زدنی داشت. کتاب های فلسفی و قانون ابن سینا در طب را بخوبی تدریس می کرد. و علاوه بر تدریس علوم و فنون علمی به طبابت و معالجه بر اساس طب سنتی و طب اسلامی نیز اشتغال داشت و از این روی لقب حکیم الهی گرفت و این نام ماندگار شد. ایشان در ادبیات تبحری خاص و شعر را به روانی می سرود و به بوستان تخلص می نمود. ایشان زاهدی وارسته و عارفی روشن ضمیر و اهل تهجد و تضرع بود و هرشب با سوز و آه بخش هایی از مناجات خمسه عشر را روی پشت بام منزل می خواند.
تحصیل
مرحوم آیت الله محمد حکیم الهی مقدمات علوم حوزوی را در حوزه علمیه اصفهان فرا گرفت و شماری از کتابهای ادبی ، منطق ، فقه و اصول را نزد اساتید فن در این حوزه به اتمام رساند. روح پژوهش گر او آرام نگرفت و برای ادامه تحصل و کسب فیض از ساحت قدس کریمه اهل البیت ، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و بهره گیری از اساتید برجسته و به نام حوزه علمیه قم ، رهسپار شهر مقدس قم گردید و ادامه دروس سطح و فلسفه و درس خارج فقه و اصول را نزد اساتید و بزرگان حوزه علمیه قم پیگیری نمود. جذبه و شور و عشق به مولای متقیان علیه السلام و عطش استفاده از اساتید حوزه علمیه نجف وی را رهسپار دیار مراد و محبوب و مولای خود نمود و مدتی در جوار بارگاه ملکوتی آن امام همام ، از اساتید حوزه علمیه نجف بویژه حضرات آیات خوئی و شاهرودی بهره جست. علیرغم میل باطنی بر ماندگاری و اقامت در جوار ملکوتی امیرالمومنین علیه السلام و بهره گیری از دروس بزرگان حوزه علمیه نجف ، به دلیل بیماری و عدم سازگاری هوای نجف مجبور شد به حوزه علمیه قم مراجعت کند و در جوار کریمه اهل بیت سلام الله علیها ادامه تحصیل و تدریس دهد. ایشان پس از مدتی اشتغالات علمی در حوزه علمیه قم با کوله باری از علم و دانش و خود سازی به اصفهان مراجعت نمودند و در مسقط الراس رحل اقامت افکندند و به تدریس و تبلیغ و امامت جماعت و انجام امور اجتماعی و وعظ و خطابه مشغول شدند.
فعالیتهای فرهنگی -مذهبی
مرحوم آیت الله حکیم الهی از شخصیتی آرام همراه با طمانینه و با نظم و انضباط خاصی برخوردار بود. زهد و خدا ترسی و پرهیز از زخارف دنیا در شخصیت معنوی ایشان متبلور بود. تدریس در حوزه علمیه را ، مسئولیتی سنگین و عبادتی بزرگ و الهی و نزدیک ترین راه برای تقرب به حضرت حق جل و علا می دانست و همواره در تدریس بر فرآیند تربیتی و اخلاقی و معنوی طلاب توجه داشت و وظیفه استادی خود را در آموزش خلاصه نمی نمود و با رعایت ادب و احترام ، به نیاز های روحی و معنوی طلاب توجه داشت. ایشان در طول عمر با برکت خود همواره به تدریس مشغول بود و تدریس دروس حوزوی بویژه فقه را بر خود فرض و لازم می دانست و بسیاری از طلاب و فضلا در بحثهای پربار و ارزنده ایشان شرکت نمودند که امروز از اساتید بزرگ حوزه می باشند. ایشان در تدریس و نقل آراء و انظار دیگران همواره از واژههایی آمیخته با ادب استفاده میکرد و با ادب ستودنی و احترام ویژه مطالب را از بزرگان و اساتید نقل می نمود، تا جایگاه و عظمت علما حفظ شود. هر گاه یکی از طلاب نیز پرسشی را مطرح میکرد با رویی گشاده و روحیه ای سرشار از روشنگری و راهنمایی با وی سخن میگفت. عشق به اهل بیت عصمت و طهارت بویژه سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیهم السلام در وجود ایشان موج می زد و از هیچ فرصتتی برای اظهار ادب و ارادت و خدمت به آستان مقدس معصومین دریغ نمی ورزید. احترام و اخلاص و تکریم ویژه ای برای سادات قائل بود و خود و فرزندان خود را خدمتگزار سادات می دانست وبرای دوستان خود که از جمله سادات بودند احترام ویژه ای قائل بودند و خود را موظف به زیارت آنها و رفت و آمد با آنها میدانست به این باور بودند که ارتباط با اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها وسیله قرب به محضر مبارک صدقه طاهره سلام الله علیها و مایه ثبات اعتقادات و برکت عالم دنیایی است و برای برطرف شدن مشکلات و رفع گرفتاری ها ، بر تکریم و احترام و نذر برای سادات توصیه می نمود و همواره می گقت این عمل مجرب است. انس خاصی به قرآن کریم داشت و شیفته قرائت قرآن کریم بود و هر هفته یک ختم قرآن می نمود و در ماه مبارک رمضان ، هفته ای دو ختم قرآن می کرد. به سحر خیزی و انجام عبادات مستحب و اذکار و بویژه خواند زیارت عاشورا اهتمام خاصی داشت و همواره دیگران را نیز بر قرائت زیات عاشورا با صد لعن وصد سلام و دعای علقمه توصیه و سفارش می نمود. ایشان از بهره گیری از زرق و برق دنیا به شدت پرهیز داشت و به کمترین ها بسنده می نمود. استفاده از وجوه شرعیه را برای مصارف غیر ضرور و حتی برای انجام امور مستحب جایز نمی دانست. زهد و پارسایی ایشان در پوشاک ساده و خانه و اثاثیه اندک برای زندگی و مصارف دیگر شخصی، امری مثال زدنی بود. در رسیدگی به امور مردم و مسائل اجتماعی حریص بود و خود را وقف خدمت رسانی به مردم و حل مشکلات آنان کرده بود و همواره می گفت اگر خداوند به ما عمری می دهد از برکت دعای مردم بویژه کسانی است که توانسته ایم مرحمی بر درد آنان بگذاریم یا گره ای از مشکلاتشان بگشائیم. پس از سپری کردن یک عمر پر برکت در تحصیل و تدریس در حوزه های علمیه ، تبلیغ و ترویج آموزه های دینی ، امامت جماعت ، ارائه خدمات اجتماعی و تربیت شاگردان عالم و وارسته در سال 1387 روحش به ملکوت اعلا پیوست و در جوار ائمه اطهار و فی مقعد صدق قرار گرفت. روحش شاد و روانش گرامی باد