علی بن حسین مسعودی
منبع: تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 5، صفحه 23
نویسنده: علي كرجي
علی بن حسین مسعودی
ولادت
متکلم، مورخ و جغرافیدان بزرگ اسلامی ابوالحسن علی بن حسین مسعودی در نیمه دوم قرن سوم هجری حدود سال (260 هـ.ق)[۱] در شهر بابل[۲] عراق به دنیا آمد و دوران کودکی خود را در آن جا سپری کرد.[۳]
گنجینه تحصیلات
شرح حالنویسان در مورد مکان، زمان و چگونگی تحصیلات مسعودی، اطلاعات زیادی ننگاشتهاند؛ ولی از لابلای گفتار آنان در مورد معرفی شخصیت علمی و آثار او و نیز تصریح و یا اشاره خود مسعودی در کتابهایش به خوبی میتوان بدست آورد که وی برای یادگیری علوم دینی در سالهای نوجوانی راهی بغداد شده است. علت هجرت او نیز این بود که بغداد در آن زمان مرکز علم و فرهنگ به شمار میرفت و عالمان و فقیهان بزرگی در آن شهر سکونت داشتند و مسعودی برای دستیابی به علم و کمال با اشتیاق کامل به آن سامان شتافته است.
هوش سرشار، روحیه جستجوگری فراوان، انگیزه قوی برای یادگیری و پشتکار از پشتوانههای تحصیلی اوست. وی دست کم دو دهه از عمر خود را در شهر بغداد در پی یادگیری علوم مختلف اسلامی سپری کرد و با جدیت هر چه تمامتر به پژوهش و تعمق در رشتههای مختلف؛ مثل ادبیات عرب، کلام، حدیث، فقه، اصول، فلسفه و تاریخ پرداخت. وی بعد از سالها تحصیل و تحقیق به درجات عالی علمی نایل آمد. او در شناخت اخبار و روایات دارای مهارتی بسزا شد و در فقه و اصول نیز به درجه اجتهاد نایل آمد. وی در کلام و فلسفه به ویژه تاریخ به اطلاعات بسیار دست یافت به طوری که اعجاب عالمان و اندیشمندان عصر خود و آینده را برانگیخت.
مقام بلند علمی و جامعیت او در علوم مختلف اسلامی و سایر رشتههای علمی رای بشری بر دانشمندان علم رجال و تراجم جایگاه ویژهای است؛ از این رو آنها با اوصاف و عبارتهایی چون دانشمند کامل، پژوهشگر ماهر، فیلسوف، متکلم، فقیه، اصولی، محدث، رجالی، منجم، مورخ، جغرافیدان و... از مقام علمی او تجلیل کردهاند.[۴]
آیت الله مرعشی نجفی در تقریظ ترجمه کتاب «اثبات الوصیه لعلی بن ابیطالب علیهالسلام که توسط محمدجواد نجفی نوشته شده در وصف مسعودی و کتابش مینویسد: آن کتاب، نوشته علامه، پیشوا، اقدم، ثقه و امین، شیخ ابوالحسن علی بن حسین مسعودی هذلی متوفی (346 هـ.ق) است.[۵]
سفر پژوهشی
تحصیلات مسعودی را میتوان به دو مرحله تقسیم کرد: مرحله اول، از ابتدای نوجوانی تا قبل از سال (300 هـ.ق) عمده تحصیلات او در شهر بغداد صورت گرفته است و مرحله دوم، از سال (300 هـ.ق) تا سال 332 که مدام در سیر و سیاحت بوده است. این مرحله به منزله تکمیل یافتهها و پژوهش بیشتر در علوم مختلف به حساب میآید. وی در این سالها نه مکان خاصی را مرکز تحصیل خود قرار داد و نه استاد مشخصی؛ بلکه در هر شهری از شهرهای جهان اسلام که وارد میشد از شرق گرفته تا غرب آن، مثل: عراق، ایران، هند، مصر و... هر استاد و دانشمندی را مییافت مدتی نزد او توقف کرده از دانش او بهره میبرد.
ویژگی تحصیلی مسعودی در این مرحله از تحصیلات، کثرت استادان، تنوع دانشها و جامعیت در آنها است؛ چه این که با بیشتر استادان و دانشمندان شیعه و سنی با همه اختلاف نظرهایی که در مبانی اصول و فروع داشتند، ملاقات کرد، سخنان آنان را شنید و در مورد صحت و سقم آراء آنان به تعمق و تأمل پرداخت و با آزاداندیشی نظر صواب را پذیرفته و سرمایه راه خود قرار داد.[۶]
از ویژگیهای قرن سوم و چهارم هجری، فراوانی سفرهای پژوهشی از ناحیه جویندگان علم و دانش به نقاط مختلف و دور دست جهان اسلام بود که برای دستیابی به حقایق و معارف دینی و سایر علوم بشری صورت میگرفت. فشار خلفا و حاکمان عباسی بر عالمان موجب شد تا بسیاری از دانشمندان و صاحبان علم و معرفت در شهرها و نقاط دورافتاده عزلت گزینند و جویندگان علم و کمال نیز برای دستیابی به علوم آنان مجبور بودند مسافتهای طولانی را درنوردند و مشقتهای فراوان را به جان بخرند.
از جمله آن جویندگان علم، علی بن حسین مسعودی است که بغداد را به قصد ملاقات با دانشوران و عالمان و دریافت حقایق تاریخی ترک کرد و عازم سفر شد. با این که وی بسیاری از حقایق و معارف دینی را در بغداد فراگرفته بود، با تشویق استادان بغداد به خاطر علاقه فراوان به تاریخ، جغرافیا و کلام همانند بزرگان دیگر همچون واقعی، بلاذری، یعقوبی و ابوریحان بیرونی عازم سفر شد.
نکته قابل توجهی که از آثار به جامانده از مسعودی نیز بدست میآید این است که وی دارای ثروت شخصی بسیار بوده است و مخارج سفرش را خود تأمین میکرده است؛ زیرا علاوه بر سفر با چهارپایان، با کشتی نیز بسیار سفر کرده و مشخص است که اجرت کشتی در آن زمان بسیار گران بوده است؛ از طرفی هیچ دلیل یا قرینهای وجود ندارد تا نشان دهد او از پادشاه یا حاکمی برای شروع یا ادامه سفر خود مستمری دریافت کرده باشد و همین مسأله اعتماد به گفتهها و گزارشات او را بیشتر میکند.[۷]
علی بن حسین مسعودی به شهرهای ایران مثل فارس، کرمان، قزوین و سواحل دریای خزر سفر کرد و سپس به آسیای مرکزی رفت و از آن جا عازم هند شد و از مناطق آن جا دیدن نمود. وی پس از آن از طریق دریا به چین و کشورهای آسیای جنوبی و جنوب شرقی مثل سیلان (سری لانکای کنونی) و مالزی رفت و در بازگشت از راه دریا به عمان و عربستان رسید و در ادامه به ترکیه و سوریه سفر کرد. در نهایت وی در سال (332 هـ.ق) به مصر رسید و در همان جا ماندگار شد.[۸]
استادان و مشایخ
- 1. عبدالله بن جعفر حمیری[۹] متوفی (297 هـ.ق)؛
- 2. شیخ ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی نویسنده اصول کافی؛[۱۰]
- 3. حسن بن محمد بن جمهور قمی؛
- 4. محمد بن جعفر اسدی رازی؛[۱۱]
- 5. محمد بن عمرو کاتب؛[۱۲]
- 6. عباس بن محمد بن حسین؛
- 7. حمزه بن نصر؛
- 8. محمد بن جریر طبری، مورخ و مفسر؛
- 9. حسن بن موسی نوبختی؛[۱۳]
- 10. ابراهیم بن محمد نفطویه؛
- 11. ابوبکر محمد بن خلف وکیع؛[۱۴]
- 12. محمد بن یحیی طولی جلیس؛
- 13. ابوالحسن دمشقی؛[۱۵]
- 14. ابوخلیفه جمحی؛
- 15. عبدالله بن احمد معروف به ابن زبرقاضی؛
- 16. ابن درید؛
- 17. ابوبکر انباری؛
- 18. ابواسحاق زجاج؛
- 19. سنان بن ثابت بن قره؛
- 20. محمد بن عبدالوهاب؛
- 21. عبدالله بن محمد؛
- 22. ابوالحسن بن ابی بشیر اشعری؛
- 23. محمد بن زکریای رازی؛
- 24. ابوالقاسم بلخی؛
- 25. ابواسحاق جوهری؛
- 26. ابوالحسن مهرانی مصری؛
- 27. جعفر بن محمد بن الازهر؛
- 28. طاهر بن یحیی؛
- 29. ابومحمد عبدالله بن محمد خالدی؛
- 30. علان کلابی.[۱۶]
تنها شاگرد مسعودی
مسعودی در کنار تحصیل و تحقیق به تدریس نیز اشتغال داشته است. از آن جا که تدریس و تربیت شاگردان سیره تمام دانشمندان و فقیهان اسلامی بوده و هست و مسعودی نیز قطعا شاگردانی داشته و عدهای از او نقل روایت میکردهاند؛ با این حال شرح حال نویسان، تنها نام یکی از شاگردان او را ذکر کردهاند. و او محمد بن عبدالله بن مطلب شیبانی مکنی به ابوالمفضل است. ابوالمفضل شیبانی نویسنده کتابهای «الولادات الطیبه الطاهره»، «الفرائض» و «المزار» است. او از راویان قرن چهارم هجری است که در سال (333 هـ.ق) در مصر به محضر مسعودی شرفیاب شد و ضمن ملاقات با او از وی اجازه روایت گرفت.[۱۷]
مورخ بزرگ
علی بن حسین مسعودی در طول مسافرتهای گسترهای که انجام داد، اطلاعات گستردهای از منابع دست اول کسب نمود که در میان تاریخنگاران و جغرافیدانان و متکلمان مسلمان، تنها بیرونی، یعقوبی، بلاذری، طبری و تنی چند میتوانند با او همتایی کنند. طبیعی است که او ضمن این سفرها، اطلاعات انبوهی بدست آورد که خود دائرهالمعارفی از انسان شناسی، طبیعت شناسی، حیوان شناسی، تاریخ شناسی، مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امثال آن بود.[۱۸]
مسعودی در میان تاریخنگاران مسلمان و غیرمسلمان جایگاه ویژهای دارد از این رو او را از این جهت مورد تمجید قرار دادهاند. ابن خلدون، او را «امام المورخین» مینامد. «فون کرومر» او را «هرودوت عرب» نامید. همان گونه که هرودوت، بزرگترین مورخ یونان است. مسعودی طبق گفتار کرومر بزرگترین تاریخ نگار مسلمان است.[۱۹]
مسعودی بر بیشتر زبانهای رایج آن زمان تسلط کامل داشت. وی فارسی، رومی، هندی، یونانی، سریانی و برخی زبانهای دیگر را به خوبی تکلم میکرد و این تسلط وسیله بسیار مناسبی بود تا با مردم و نیز عالمان هر منطقه و دیاری که وارد میشد ملاقات و مذاکره مناسب داشته باشد.
او میگوید: در هر سرزمین، دیار و منطقهای شگفتیهایی است که تنها مردم همان منطقه از آنها خبر دارند. بنابراین کسی که در وطن خود بماند و با اطلاعاتی که در وطن خود کسب کرده است بسنده کند، با کسی که عمر خود را در جهانگردی و سفر گذرانده است و حقایق را از مردم آن سرزمینها بدست آورده است برابر نخواهد بود.[۲۰]
مسعودی، هم با افراد مطلع از اوضاع سیاسی، اجتماعی، تاریخی، مذهبی و جغرافیایی ملاقات داشته و هم از کتابها، نقشهها و تصویرهایی که در اختیار داشتند استفاده نمود است؛ از این رو در آثار او نام بسیاری از کتابهای گذشتگان که حاوی حقایق مهم و دست اول بودند، ذکر شده است.
مسعودی در جای دیگر میگوید: «سال (303 هـ.ق) در شهر استخر فارس به نزد یکی از بزرگ زادگان ایران کتابی بزرگ دیدم که از علوم و اخبار ملوک، بناها و روشهای حکومت داری ایرانیان مطالب فراوانی داشت که چیزی از آنها را در کتابهای دیگر چون «خدای نامه» و «آیین نامه» و غیره ندیده بودم. تصویر 27 تن از پادشاهان ایران از خاندان ساسانی در آن وجود داشت.[۲۱]
وی در جای دیگر میآورد: ثابت بن حره حرانی کتابی دارد که همه گفتارهای جالینوس را از کتابهای او درباره تأثیر خورشید و ماه در این جهان فراهم آورده است. و پسر او، سنان بن ثابت آن را در معرض استفاده من نهاد.[۲۲]
تألیفات
علی بن حسین مسعودی نویسنده ای پرکار است و آثار بسیاری بر جای گذاشته است که شامل دهها کتاب مهم میشد. او در «مروج الذهب» و «التنبیه والاشراف» نام بیش از 30 اثر خود را میآورد. از بررسی فهرست آن آثار بدست میآید که حوزه علاقه او علم کلام و تاریخ بوده است. وی بیشتر آثار کلامی خود را قبل از سال (332 هـ.ق) و در دوره اول زندگی خود نوشته است و در سال 332 هـ.ق که در مصر اقامت داشته بیشتر به تألیف کتابهای تاریخی روی آورده است. این آثار تاریخی ثمره سالها رنج و زحمت و تحمل مشکلاتی بود که او در طول سفرهای طولانی به بلاد مختلف جهان اسلام و برخی کشورهای غیرمسلمان بدست آورده است و آنان عبارتند از:
- 1. اخبار الزمان و من اباده الحدثان من الامم الماضیه والاجیال الخالیه والممالک الداثره؛
- 2. الکتاب الاوسط؛
- 3. مروج الذهب و معادن الجواهر فی تحف الاشراف من الملوک و اهل الدیارات؛
- 4. ذخائرالعلوم و ما کان فی سالف الدهور؛
- 5. الاستذکار لما جری فی سالف الاعصار؛
- 6. فنون المعارف و ماجری فی الدهور السوالف؛
- 7. التنبیه والاشراف؛
- 8. المقالات فی اصول الدیانات؛
- 9. القضایا والتجارب؛
- 10. سر الحیاه؛
- 11. رساله البیان فی اسماء الائمه القطیعه من الشیعه؛
- 12. الزلف فی احوال النفس و قواها؛
- 13. المبادی والتراکیب؛
- 14. الانتصار؛
- 15. نظم الجواره فی تدبیر الممالک والعساکر؛
- 16. طب النفوس؛
- 17. نظم الادله فی اصول المله؛
- 18. الصفو فی الامامه؛
- 19. الاسبصار فی الامامه؛
- 20. الدعوات الشنیعه؛
- 21. حدائق الاذهان فی اخبار اهل بیت النبی علیهمالسلام؛
- 22. الواجب فی الفروض اللوازم؛
- 23. وصل المجالس بجوامع الاخبار و مخلط الآثار؛
- 24. مقاتل الفرسان العجم؛
- 25. تقلب الدول و تغیر الآراء والملل؛
- 26. المسائل والعلل فی المذاهب والملل؛
- 27. خزائن الدین و سر العالمین؛
- 28. نظم الاعلام فی اصول الاحکام؛
- 29. الابانه عن اصول الدیانه؛
- 30. النهی والکمال؛
- 31. الرؤس السبعیه؛
- 32. الاسترجاء فی الکلام؛
- 33. مظاهر الاخبار و طوائف الآثار فی اخبار آل النبی علیهمالسلام؛
- 34. الزاهی فی رد الخوارج؛
- 35. راحه الارواح؛
- 36. التواریخ فی اخبار الأمم من العرب والعجم؛
- 37. الاخبار المسعودیه؛
- 38. الرسائل؛
- 39. احوال الامامه؛
- 40. الهدایه الی تحقیق الولایه؛
- 41. اثبات الوصیه لعلی بن ابی طالب علیهالسلام.
وفات
سرانجام روح بلند متکلم، فیلسوف، فقیه و مورخ بزرگ اسلامی علی بن حسین مسعودی هذلی، پس از سالها تحمل رنج و مشقت در راه تحصیل، تحقیق و کشف حقایق دینی و علمی، در تاریخ (346 هـ.ق) در شهر فسطاط (قاهره قدیم) مصر به آسمان پر کشید و به ملکوت اعلی پیوست. پیکرش در قبرستان معروف آن شهر به خاک سپرده شد.
پانویس
- ↑ تاریخ دقیق ولادت مسعودی مشخص نیست. آن چه مسلم است این که وی در سالهای نیمه دوم قرن سوم هجری متولد شده است و از روی نشانهها چنین بدست میآید که سال تولد او حدود (260 هـ.ق) بوده است؛ زیرا وی در سال (300 هـ.ق) عازم سفری پژوهشی به بلاد مختلف اسلامی شد و بنابر تصریح شرح حال نویسان، وی در آن زمان مردی کامل بوده است و از طرفی او در حدود همان سال (300 هـ.ق) با برخی از بزرگان اسلام و اهل کتاب به مناظره و مباحثه علمی پرداخته است و مسلم است که عزم سفری طولانی و پرحادثه و توانایی علمی جز از یک مرد کامل که در حدود 40 سالگی محقق میشود ـ صورت نمیپذیرد. بنابراین میتوان حدث زد که مسعودی، حدود سال (260 هـ.ق) متولد شده است.
- ↑ بابل یکی از شهرهای باستانی کشور عراق است که پیشینه تاریخی آن به 2350 سال قبل از میلاد میرسد. این شهر همواره آباد و مورد توجه پادشاهان و در نظر مردم مکانی مقدس به حساب میآمده است. بابل هم اکنون در شمال شهر حله و در 12 کیلومتری آن و نیز در 90 کیلومتری جنوب شهر بغداد قرار گرفته است و خالی از سکنه بوده و تنها خرابههای آن به صورت آثار باستانی موجود است. از سخنانی مسعودی برمیآید که شهر بابل در چند قرن اول حیات اسلام، آباد بوده و سکنه فراوان داشته و تا آن زمان هنوز مورد توجه عام و خاص بوده است. (العراق قدیماً و حدیثاً، سعید عبدالرزاق حسنی، انتشارات دارالکتب، بیروت، ص 81؛ العقائد الفرق الدینیه، ص 12، هادی حسین حمود، المکتبه الوطنیه، بغداد).
- ↑ اعیان الشیعه، ج 8، ص 221؛ اثبات الوصیه، ص 5؛ العقائد والفرق الدینیه، ص 12؛ ریحانه الادب، ج5، ص 307؛ جامع الرواه، ج 1، ص 574، محمد اردبیلی، مجمع الرجال، ج 3 و 4، ص 185؛ عنایتالله قهپایی، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان و...
- ↑ فوائد الرضویه، ص 277؛ منتهی المقال، ج 4، ص 39؛ اعیان الشیعه، ج 8، ص 233؛ ریاض العلماء، ج 4، ص 428؛ ریحانه الادب، ج 5، ص 307 و...
- ↑ ترجمه اثبات الوصیه، ص 5.
- ↑ اعیان الشیعه، ج 8، ص 220؛ ریحانه الادب، ج 5، ص 307؛ اثبات الوصیه، ص 5؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص 351؛ تأسیس الشیعه، ص 254 و...
- ↑ امام حسین علیهالسلام و ایران، ص 333.
- ↑ تأسیس، الشیعه، ص 254؛ صحیفه (ضمیمه روزنامه جمهوری اسلامی) ش 27، ص 50؛ اثبات الوصیه، ص 6؛ اعیان الشیعه، ج 8، ص 222...
- ↑ تأسیس الشیعه، ص 254.
- ↑ تأسیس الشیعه، ص 254.
- ↑ تأسیس الشیعه، ص 254.
- ↑ تأسیس الشیعه، ص 254.
- ↑ تأسیس الشیعه، ص 254؛ مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 1، ص 6.
- ↑ التنبیه والاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص 27.
- ↑ مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 1، ص 6.
- ↑ مروج الذهب، ج 1، ص شش؛ العقائد والفرق الدینیه، ص 36 تا ص 39.
- ↑ روضات الجنات، ج 4، ص 284؛ مجمع الرجال، ج 3، ص 186؛ بهجه الآمال، ج 6، ص 480.
- ↑ صحیفه (ضمیمه روزنامه جمهوری اسلامی)، ش 27، ص 50.
- ↑ همان، ش 26، ص 11.
- ↑ همان و اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان از فارابی تا ابن خلدون، ص 141.
- ↑ همان، ص 99.
- ↑ همان، ص 68.
پيوندها