فاضل اردکانی
علامه محمدحسین اردکانی معروف به «فاضل اردکانی»، عالم جلیلالقدر و مرجع اوایل سده چهاردهم عهد ناصرالدین شاه بود که بسیاری از مجتهدان از درس ایشان کسب فیض نمودهاند. وی در پاکیزگی و اخلاق، نمونه یکی روحانی الهی بود و ریا و تکبر با او بیگانه مینمود.
محتویات
ولادت و خاندان
آیت الله حاج شیخ محمدحسین فاضل اردکانی در سال ۱۲۳۵، در اردکان یزد در خانوادهای عالم و متقی دیده به جهان گشود.[۱] پدرش آیت الله محمداسماعیل اردکانی از عالمان و مراجع زمان خود در اردکان بود. از میان اجداد وی، «سلطان محمد» از بازماندگان شمس تبریزی به سبب مخالفت با تاجگذاری نادرشاه به اردکان تبعید شد. از آنجا که اردکان در آن روزگار، بخشی از محل سکونت زرتشتیان بود، این تبعید نوعی تنبیه محسوب میشد. فرزندان سلطان محمد به تدریج در اردکان زیاد شدند که از همه مشهورتر، عالم ربانی «آخوند آقا علی» صاحب کرامات بود. یکی از فرزندان آن بزرگوار «شیخ ابوطالب» است که از فقیهان معروف قرن سیزدهم هجری به شمار میآید.[۲] وی سر سلسله خاندان «آل اردکانی» در کربلا و تهران بود.
تحصیلات و استادان
آیت الله فاضل اردکانی از همان ابتدایی که خواندن و نوشتن را فراگرفت، مقدمات را در نزد پدرش شروع نمود. عمویش «محمدتقی اردکانی» با دیدن هوش و ذکاوت ذهنی او از برادرش خواست تا وی را برای تعلیم و تربیت علوم دینی به یزد بفرستد. پدر با پیشنهاد برادر موافقت نمود و محمدحسین را نزد آیت الله محمدتقی اردکانی ـ که در آن زمان ریاست حوزه علمیه یزد را بر عهده داشت ـ فرستاد. وی تربیت محمدحسین را شخصاً بر عهده گرفت و از مقدمات تا سطوح عالی را به او آموخت.[۳]
وی در یکی از اجازهنامههایش، از او «محمدتقی اردکانی» به عنوان استاد راهنما و کسی که در مسائل علمی به او استناد میکند یاد کرده و گفته است: «هر چه دارم از او دارم. عمویم پژوهندهای تیزنگر و پیشگام بر دانشمندان عصرش و از لحاظ فضل بالنده و فهم تیز و خوش فهمی برتر بود. پاک روش و پاکیزه، بلکه نابغهای بزرگ بود».[۴]
آیت الله فاضل اردکانی پس از اتمام سطوح دروس حوزوی در یزد، جهت سب مدارج علمی و اجتهاد به مراکز علمی مهاجرت نمود. وی ابتدا به حوزه علمیه قزوین سفر کرد و در آن جا از درس شهید ثالث «محمدتقی برغانی» استفاده برد و در درس فلسفه و حکمت «ملا آقا حکمی» شرکت جست. ایشان از علما و مجتهدان آن خطه به حساب میآمد و دارای کرسی درس و تعلیم بود، همان گونه که در فهرست اسامی علمای مدرسه صالحیه قزوین، اسم ایشان به عنوان مجتهد و مدرس آمده است.[۵]
آیت الله فاضل اردکانی پس از سفر به قزوین و به نقلی سفر به تهران به همراه عمویش محمدتقی اردکانی که از طرف حکومت به تهران احضار شده بود، عازم نجف اشرف گردید. وی که روح خود را تشنه تحصیل معارف الهی و فیوضات ائمه علیهمالسلام میدید با شور فراوان وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد. نجف در آن روزگار بزرگترین حوزه شیعیان به شمار میرفت و علما و مراجع بزرگی در آن به تدریس مشغول بودند.[۶]
وی به حوزه درس «شریف العلماء» (متوفی ۱۲۴۵ یا ۱۲۴۶ هـ.ق) ملحق گشت و تقریرات او را در مبحث بیع فضولی از کتاب تجارت نوشت. پس از وفات «شریف العلماء» به حلقه درس «سید ابراهیم قزوینی» (صاحب ضوابط) درآمد و از مقربان و معتمدان برجسته حضرت آیت الله قزوینی گردید؛ به طوری که تا او در محضر استاد حاضر نمیشد، آیت الله قزوینی درس را آغاز نمیکرد. همچنین آیت الله قزوینی وی را «فاضل» نامید.[۷]
آیت الله فاضل اردکانی به سرعت تحصیلات خود را در عالیترین پایگاه علمی تشیع یعنی نجف اشرف به پایان رسانید و از بسیاری از علمای آن روزگار اجازه اجتهاد کسب نمود. وی سپس در شهر کربلا کنار بارگاه حضرت سیدالشهداء علیهالسلام اقامت گزید و روزها در صحن بزرگ آن حضرت به تدریس پرداخت. او آن چنان در فقه و اصول بین علما و فضلا مشهور شد که سیل طلاب و مشتاقان علم، به سوی کربلا و حوزه درسی ایشان روان شدند. او تا پایان عمر خویش در کربلا بسر برد و به تربیت شاگردان و مجتهدان بسیاری موفق گردید.[۸]
تدریس و شاگردان
آیت الله فاضل اردکانی پس از دریافت اجازه اجتهاد و روایت از استادان خود: ملا محمدتقی اردکانی، «صاحب ضوابط» سید ابراهیم قزوینی[۹] و کسب مهارتهای لازم در فقه، اصول، حدیث و تفسیر به تدریس پرداخت. چنان در میان دانشمندان و طلاب آن روزگار به تحقیق، دقت و توانایی شهرت یافت که مجلس درس وی از رونق و شکوفایی خاصی برخوردار شد. وی زندگی در گمنامی و بینشانی را برگزیده بود و به تربیت مبلغان دین میپرداخت. حاصل تلاش بیوقفه و خالصانه ایشان را میتوان، تربیت دانشمندان و مجتهدانی دانست که هر کدام بعد از استاد، راهنما و رهبر مردم قرار گرفتند. شاگردان برجسته ایشان را میتوان چنین نام برد:
- میرزا محمدتقی شیرازی
- علامه سید میرزا محمدحسین شهرستانی
- آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری
- سید محمدحسن رضوی کشمیری
- شیخ مولا احمد خویینی
- شیخ اسماعیل محلاتی
- میرزا سید علی یزدی
همچنین آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه تعدادی از افرادی را که از آیت الله فاضل اجازه اجتهاد دریافت نمودهاند به این ترتیب نام میبرد:
- میرزا جعفر بن میرزا علی نقی طباطبایی حائری (متوفی ۱۳۲۰ هـ.ق)
- علامه میرزا محمدحسین بن محمدعلی مرعشی شهرستانی (متوفی ۱۲۹۲ هـ.ق)
- سید علی بن محمدعلی حسینی میبدی (متوفی ۱۳۲۵ هـ.ق)
- سید مصطفی بن سید هادی بن سید مهدی بن دلدار علی نصرآبادی کهنوی (متوفی سال ۱۳۲۳ هـ.ق).[۱۰]
آثار و تألیفات
برخی از آثار به جا مانده از «فاضل اردکانی» بدین شرح است:
- کتاب طهارت
- کتاب صلوه
- کتاب متاجر[۱۱]
- تقریرات درس استادش «شریف العلماء»
- تقریرات اصولیه
- تعلیقاتی بر کتابهای ریاض المسائل، معالم الاصول و شوارق الالهام[۱۲]
- شرح نتایج الافکار
- رسالهای در علم حروف.[۱۳]
آگاهی سیاسی
در واقعه «رژی» که میرزای شیرازی فتوای تحریم تنباکو را صادر کرد، وقتی دولتمردان نتوانستند رضایت مردم را جلب کنند و آنها را از پیروی حکم میرزای شیرازی بازدارند؛ بر آن شدند علما را وادار کنند تا حکم حلال بودن استعمال دخانیات را صادر نمایند. آنها از این طرق نتیجهای نگرفتند و کلیه علمای مقیم ایران و بینالنهرین به استثنای مرحوم «سید عبدالله بهبهانی» در تهران، از مخالفت دست برنداشتند.
«امین السلطان»، «علاءالدوله» و عدهای دیگر را به عراق فرستاد و به کمک «مشی الوزراء» کارپرداز ایران در بغداد درصدد تطمیع علمای آن جا برآمدند تا شاید بتواند نیتش را عملی کند. این عده به سراغ عالمان بزرگ در نجف و کربلا رفتند؛ از جمله: آیت الله فاضل اردکانی، «شیخ زین العابدین مازندرانی» و «میرزا حبیبالله رشتی». اقدامات مأموران دولت کوچکترین تأثیری در آنها ننمود و همگی گفتند: «آن چه میرزای شیرازی فرمودهاند، حکم است و طاعت بر همه لازم است».[۱۴]
مقامات علمی و اخلاقی
آیت الله فاضل به سادهزیستی و حسنخلق و روشنبینی مشهور بود. او در خانوادهای با تقوا در کمال سادهزیستی و در کنار و همراه با مردم، رشد و نمو نمود و این شیوه را خط مشی خود قرار داد. در کربلا، گاهی نماز مغرب و عشا را در صحن و بیشتر در محاذات خیمهگاه حسینی به جماعت میگزارد.
صاحب «طرائق الحدایق» مینویسد: «آیت الله فاضل در جوار فیض ذخائر حسینی بودند و محققان هر صبح و شام در پای منبر تدریس، از درس فقه و اصول او بهره میبردند. رجال دولت عثمانی، در انجام دستوراتش هیچ تأملی نداشتند؛ تا چه رسد به ایرانی، عرب و عجم که طوق ارادتش را بر گردن نهاده بودند. کمتر کسی به آن اخلاق در آفاق یافت میشد».[۱۵]
آیت الله فاضل اردکانی از دانشمندان بزرگ و مرجع تقلید در عصر ناصرالدین شاه به شمار میرفت؛ با این حال از پذیرش استفتائاتی که از طرف شاگردش میرزای شیرازی برای وی فرستاده میشد، امتناع میورزید و میگفت: «مرجعیت میرزا برای ما بس است و خدشهدار کردن آن شایسته نیست».[۱۶]
در مورد آیت الله فاضل مطالب فراوانی نقل شده است از جمله این که: حضرت آیت الله حائری یزدی میفرماید: «مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی از شاگردان شیخ انصاری در سفری که برای زیارت قبر امام حسین علیهالسلام به کربلا آمده بود، در جلسه درس آیت الله فاضل اردکانی حاضر شد. فاضل فرمایش شیخ انصاری در باب استصحاب کلی، قسم ثانی را بیان نمود و به فرمایش شیخ ایراد کرد، میرزا حسن شیرازی میگوید: «هر چه فکر کردم نتوانستم جوابی برای ایراد ایشان بیابم. پس از بازگشت، ایراد آیت الله فاضل را به استاد خود گفتم؛ شیخ انصاری مدت زیادی فکر کرد و سرانجام سخن آیت الله فاضل را پذیرفت و نظرشان در این باب عوض شد».[۱۷]
همچنین آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری از والد بزرگوار خود نقل میکند: مرحوم محمدحسین شهرستانی ـ که از شاگردان مبارز آیت الله فاضل اردکانی بود و پس از استاد، ریاست دینی و کرسی درس به وی رسید ـ بالای سر مبارک حضرت سیدالشهداء علیهالسلام قسم یاد کرد که: ایشان از شیخ انصاری اعلم است.[۱۸] همچنین آیت الله العظمی اراکی در مصاحبهای ضمن تأیید این مطلب میفرمایند: «آقای محمدحسین شهرستانی معتقد بود که فاضل حتی از شیخ انصاری هم، اعلم است».[۱۹]
وفات
زمانی که حضرت آیت الله فاضل اردکانی بیمار و بستری بودند، شبی اهل کربلا که شیفته صفا و سادگی ایشان بودند دور او جمع شدند؛ ناگاه «فاضل» اطرافیان را جواب میکند و میگوید از اینجا بروید، زمان مرگم فرارسیده است! مردم میروند، آنگاه به پسرش میگوید: برایم آب بیاور. آب مفصلی میخورند و کاملاً سیراب میشوند، آنگاه به لهجه اردکانی میگوید: سلام الله علی الحسین! آب خوبی خوردیم! و مردن خوبی هم میکنیم. پس خودش به رو قبله خوابید و در آن حال روحش به عالم باقی شتافت. وی این چنین سبکبار مردن و رفتن را با خوشرویی پذیرفت.[۲۰]
ارتحال روح شریفش، از این عالم به سرای جاودان در سال (۱۳۰۲هـ.ق)[۲۱] اتفاق افتاد. کالبدش را در مقبره استاد بزرگوارش «آقا سید ابراهیم قزوینی» صاحب «ضوابط الاصول» نزدیک صحن کوچک حضرت سیدالشهداء علیهالسلام به خاک سپردند.[۲۲]
پانویس
- ↑ نقباء البشر، ج۲، ص۵۳۱؛ اعیان الشیعه، ج۶، ص۱۴۲.
- ↑ فرهنگ یزد، ش۱۲، مقاله دکتر سید محمود طباطبایی اردکانی، شجرهنامه آیت الله فاضل اردکانی.
- ↑ ماهنامه سیمای اردکان، ش ۷، فروردین ۷۲.
- ↑ فرهنگ یزد، ش ۱۲، مقاله مرحوم دکتر سید محمود طباطبایی اردکانی.
- ↑ دایره المعارف تشیع، ج ۲، ص ۶۸.
- ↑ همان.
- ↑ طرائق الحقایق، ج ۳، ص ۳۹۸.
- ↑ نقباء البشر، ج ۲، ص ۵۳۱.
- ↑ شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه میگوید: فاضل اجازهای برای شاگردش «میرزا محمد همدانی» معروف به «امام الحرمین» به تاریخ ۱۲۸۳ هـ.ق نوشته است، و در آن اجازهنامه از دو تن از استادان خود نام برده است: ۱. عمویش ملا محمدتقی اردکانی که او از «سید محمدباقر حجت الاسلام اصفهانی» روایت میکند. ۲. صاحب «ضوابط الاصول (سید ابراهیم قزوینی) که او از شیخ علی کاشف الغطا روایت مینماید.
- ↑ الذریعه، ج ۱، ص ۱۷۹.
- ↑ نقباء البشر، ج ۱، ص ۵۳۲.
- ↑ ریحانه الادب، ج ۱، ص ۱۰۶.
- ↑ سیمای اردکان، ش ۷، سال ۷۲.
- ↑ فرهنگ یزد، شماره ۱۲، مقاله دکتر سید محمد طباطبایی اردکانی.
- ↑ طرائق الحقایق، ج ۳، ص ۴۹۹.
- ↑ تاریخ اردکان، ج ۱، ص ۲۲۹.
- ↑ زندگینامه آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، ص ۲۸.
- ↑ تاریخ اردکان، ج ۱، ص ۲۲۶.
- ↑ مجله حوزه، شماره ۱۲.
- ↑ سیمای اردکان، ش۷، ص۷۲.
- ↑ طرائق الحقایق، ج۳، ص۴۹۸؛ ریحانه الادب، ج۱، ص۱۰۶.
- ↑ در تاریخ وفات «آیت الله فاضل اردکانی» اختلاف است، گروهی سال ۱۳۰۵ هـ.ق و گروهی سال ۱۳۰۲ هـ.ق را درست میدانند. عالم فرزانه، حاج میرزا محمدحسین شهرستانی از شاگردان بزرگ آن جناب، تاریخ وفات استاد را سال ۱۳۰۲ هـ.ق دانسته و آن را به نظم درآورده است.
منابع
- تلخیص از مجموعه گلشن ابرار، جلد۵، زندگی نامه "فاضل اردکانی" از مجید دهقانی.
- لغت نامه دهخدا، ذیل واژه فاضل اردکانی، در دسترس در واژه یاب، بازایابی: 29 اردیبهشت 1393.