آیه غار
آیه 40 سوره توبه/9 را كه به هجرت پیامبر صلى الله علیه و آله از مكه به مدینه و پناهنده شدن حضرت و ابوبكر در غار ثور اشاره دارد، «آیه غار» گفتهاند:[۱]
« الَّذينَ إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا...».
این آیه همواره مورد توجه دانشوران شیعه و سنى بوده و هر یك، برداشتهاى گوناگونى از آن داشتهاند. در سقیفه بنىساعده از همین آیه براى به خلافت رساندن ابوبكر استفاده شد و ابوبكر و خویشاوندان او نیز همواره از آن یاد كردهاند.
اهل سنت فضایل بسیارى را از این آیه براى ابوبكر استفاده كردهاند. فخر رازى مىگوید: خداوند ابوبكر را «صاحب» پیامبر صلى الله علیه و آله دانسته و او را با خطاب «لاَتَحزَن إِنّ اللّهَ مَعَنا» مفتخر ساخته است كه نشان از همراهى خدا با آنان دارد و خداوند سكینه خویش را بر او نازل ساخت.[۲]
در برابر برداشت این گونه فضایل، پاسخ داده شده كه تعبیر «صاحب» در قرآن فقط به معناى مطلق همراهى بكار رفته است؛ مانند «ومَاصاحِبُكُم بِمَجنون» و فضیلتى به شمار نمىآید. تعبیر «إنّاللّه معنا» نیز به معناى حقانیت پیامبر صلى الله علیه و آله و دین اسلام است و در مقام فضیلتى براى اشخاص نیست.[۳]
درباره نزول سكینه نیز گفته شده كه سیاق ضمایر مفرد مذكر در آیه كه همگى به پیامبر صلى الله علیه و آله باز مىگردند و تعبیر «أَنزَلَ سَكِینَتَهُ عَلى رَسولِه» در آیات دیگر مؤید این نظر است كه خداوند از نزول سكینه بر پیامبر صلى الله علیه و آله خبر مىدهد، نه ابوبكر.[۴]
از این رو برخى از عالمان شیعه، این آیه را بر ضد ابوبكر شمردهاند؛ زیرا در آیات دیگر در كنار نام پیامبر صلى الله علیه و آله از مؤمنان نیز یاد شده: «وأَنزَلَ اللّهُ سَكینَتهُ عَلى رَسولِه و عَلىالمُؤمِنین»؛ اما در این آیه، فقط از نزول سكینه بر پیامبر صلى الله علیه و آله سخن به میان آمده است.[۵]
پانویس
منابع
على خراسانى، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 1، صفحه 425-426.