اعلام المؤلفين الزيديه (کتاب)
نویسنده | زيدى يمنى |
موضوع | سرگذشتنامه ها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
|
معرفى اجمالى
أعلام المؤلّفين الزيدية از جمله آثار مفصل و ارزنده نويسنده زيدى يمنى عبدالسلام بن عباس الوجيه (متولد شهاره (يمن) 1376ق) است كه در آن با جمعآورى و ارائه اطلاعات موجود در مورد زندگى و آثار نويسندگان شيعه زيدى به صورت مختصر شناسانده است. در اين اثر، در مجموع 1240 شخصيت علمى و پژوهشگر از قرن اول تا دوران معاصر معرفى شده است. در واقع اثر حاضر، معجم و فرهنگنامهاى براى نويسندگان زيدى يا منسوبان به زيديه همراه با شمارش تأليفات آنان و ذكر محل دسترسى به آن است.
ساختار
در اين کتاب نويسندگان شيعى زيدى مذهب به ترتيب الفبايى معرفى شدهاند. اين مؤلفان از أبان بن تغلب (متوفاى 141ق) آغاز شده و با كسانى مانند ابراهيم العبالي و الكينعي ادامه يافته و سرانجام با يوسف بن يحيى بن الحسين (1078- 1121 ق) به پايان رسيده است. نويسنده در اثر حاضر از نظمى آسان (الفبايى) استفاده كرده و در اواخر کتاب، نويسندگان زيدى را به ترتيب تاريخى و زمانى نيز دستهبندى كرده است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
در مقدمه «مؤسسة الإمام زيد بن علي الثقافية» -كه در عمّان و در سال 1420ق نوشته شده- تأكيد شده است كه علىرغم كثرت نوشتهها در مورد فرقههاى مسلمان، آثار تأليفى در مورد شيعيان زيدى محدود است و اين خلأ ناشى از اسباب ذيل است: 1- تقصير خود زيديان در بيان انديشه خودشان است و اينكه نقش خود را به خوبى در قيام اين امت اسلامى انجام ندادهاند. 2- پنهانسازى عمدى انديشه شيعيان زيدى كه علل گوناگونى دارد و در پشت پرده اين پنهانسازى، ترسهايى است كه هيچ ريشه و واقعيتى ندارد. 3- سختى دسترسى به منابع اين انديشه چون اكثر آن در کتابخانههاى شخصى و عمومى در وضعيتى غيرطبيعى و به صورت خطى، گرفتار و زندانى باقى مانده است. در اين مقدمه، خلاصهاى از زندگينامه و تأليفات نويسنده كه خودش زيدى است بيان شده و همچنين در مورد اهداف مؤسسه فرهنگى امام زيد بن على(ع) -كه به شكل رسمى به عنوان مؤسسهاى غيرانتفاعى در آمريكا ثبت شده- توضيحاتى آمده است.[۱]
نويسنده، در مقدمه اثر حاضر، نقدى بر کتاب «هجر العلم و معاقله في اليمن» نوشته و چنين آورده است: اسماعيل اكوع در کتابى كه به عنوان «المدارس الإسلامية في اليمن» نوشته وعده داده بود كه مبحث هجرت علم و دانشمندان در يمن را بررسى كند؛ من منتظرش ماندم و اميد داشتم كه به اثرى علمى و پژوهشى دست يابم، تا آنكه کتابش (هجر العلم و معاقله في اليمن) منتشر شد و اميد مرا به يأس تبديل كرد! انتظار داشتم كه او امانت و روحيه علمى و حقيقتطلبى را مراعات كرده باشد ولى افسوس كه او به همه خيانت كرد و به همگان دروغ گفت و كينه و تعصب كورش او را تباه ساخت.... و من بعد از مطالعه کتاب اكوع، کتابى در نقدش به عنوان «جناية الأكوع على العلم و العلماء» نوشتم.[۲]
نويسنده در مقدمهاش كه در تاريخ /13 /11 1419ق در صنعاء نوشته- بر چند نكته تأكيد كرده است: «1- هدف از اين کتاب گردآورى اطلاعات در مورد زندگى نويسندگان زيدى از روزگار زيد بن على(ع) تا عصر حاضر است؛ 2- روشى كه در اين کتاب در پيش گرفتم اين است كه نخست كوشيدم مطمئن شوم كه شخصى كه درصدد نگارش شرح حالش هستم داراى گرايش به فرقه زيديه است و البته در اين مطلب، تابعان هر يك از مكاتب داخل در مذهب زيديه مساوى هستند حتى كسانى كه به تعبير دانشمندان زيديه از حشويه متأثّر هستند يعنى از کتابهاى وارد شده از غير اهل بيت(ع) و شيعيانشان تأثير گرفتهاند. آنگاه تلاش كردم زندگينامه مختصرى از هر نويسنده و صفات و ويژگىهايش بيابم و ذكر كنم و بعد به مهمترين اشتغالات او و شمارش تأليفاتش پرداختم». نويسنده سپس برخى از منابع مهمش در نگارش کتاب حاضر را برشمرده است كه از آن جمله، کتاب «مصادر الفكر العربي و الإسلامي في اليمن» نوشته علامه عبدالله بن محمد حبشى و «مؤلفات الزيدية» از آثار حجتالاسلام سيد احمد حسينى است.[۳]
نويسنده يادآور شده است كه در روز چهارشنبه 23 ذيقعده سال 1414 بين ساعت هشت و نه شب در شهر صنعاء مركز يمن كه معركهاى برپا شد و درگيرى خونينى روى داد و حالت ترس و ناامنى پديدار گرديد و از هر سوى صداى گلوله و انفجار به گوش رسيد، احساس خطر كردم و با خود انديشيدم و به كارنامه عمرم نگريستم و از خود پرسيدم: زاد و توشهات كجاست؟! و براى سفر آخرت چه خدمتى به علم و دين كرده و از پيش فرستادهاى؟! جرقه نگارش کتاب حاضر در همان زمان در ذهنم زده شد و با خود گفتم چرا از فرصت سبز حيات براى آباد ساختن زندگى جاويد اخروى بهره نگيرم؟! از همان شب، فرصت را غنيمت شمرده و به جمعآورى منابع پژوهش در مورد نويسندگان شيعى زيدى پرداختم و از واقعيت تلخ و دردناك زندگى گريختم و به دنياى شيرين پژوهش رفتم و در حالى كه آتش جنگ شعلهور بود، من مشغول تحقيق بودم و حدود سه ماه طول كشيد كه شعلههاى آن آتش به خاموشى گراييد و من نيز به پايان تحقيق و به آخر حرف ياء رسيدم و بيش از هزار و پانصد صفحه را آماده ساختم.[۴]
نويسنده فهرست 34 کتابخانه را در شهرهاى صنعاء، تعز، أهنوم و صعده و... ذكر كرده است كه در آن نسخههاى خطى و کتابهاى شيعيان زيدى موجود است.[۵]
اين مطلب، پرسيدنى است كه آيا همه كسانى كه در اين اثر به عنوان نويسنده شيعى و زيدى معرفى شدهاند به واقع شيعه زيدى هستند؟! پاسخ مشكل است و نياز به تحقيق و بررسى بسيار دارد ولى اثباتش آسان نيست. در برخى موارد مانند ابان بن تغلب -كه اولين نفرى است كه در اين کتاب ذكر شده-، پرسشى روشن وجود دارد: نويسنده بر پايه كدام دليل و با استناد به كدام منبع و شاهد، او را شيعه زيدى شمرده است؟! او شيعه است ولى به چه دليل، دوازده امامى نيست و زيدى است؟! نويسنده به اين پرسش پاسخى نداده است. جالب است كه نويسنده تصريح كرده است كه «ابان بن تغلب در قيام زيد شركت نكرد».[۶]و گاه نويسنده محترم برخى از نويسندگان را به عنوان نويسندهاى زيدى آورده در صورتى كه هيچ دلالت و مستندى بر شيعه زيدى بودن او نيست! و هيچ اطلاعاتى از زندگيشان نداشته و حتى نوشته كه «برايش شرححالى نيافتم» و فقط نام کتابى از تأليفات او را همراه با عناوين فصلهايش ذكر كرده است و در اين مطالب، قرينهاى بر تعيين مذهب او نيست.[۷]
از ويژگىهاى جالب اين اثر، زيدى و يمنىبودن نويسنده آن است كه بر دقت و جامعيت نسبى مطالب آن افزوده است و البته معناى اين مطلب، تأييد مطلق نيست بلكه به معناى دقيقتر بايد گفت كه نويسنده چون خودش زيدى و يمنى است دغدغه و علاقه بيشتر و شايد آشنايى كاملترى نسبت به جمعآورى اطلاعات درباره نويسندگان زيدى داشته و احتمالاً به نتيجه جامعترى رسيده است؛ هر چند اين اثر نيز از آنجا كه فعاليتى بشرى است شايد گرفتار سهو و اشتباه شده و خالى از عيب و اشكال نباشد.
وضعيت کتاب
نويسنده در اين کتاب پاورقى يا پىنوشت نياورده و بعد از توضيحات در مورد هر شخصيت، منابع مورد استفاده را به صورت جداگانه، درونمتنى و با بيان نام کتاب و شماره جلد و صفحه مشخص كرده است. مطالب کتاب به صورت الفبايى تنظيم شده ولى نويسنده در پايان، براى سهولت استفاده، فهرست شخصيتها و نويسندگان زيدى را به تفكيك قرن با ذكر تاريخ ولادت، وفات، تعداد آثار و صفحه کتاب در جداولى دستهبندى كرده است. مواردى را نيز كه تاريخ وفاتشان مشخص نبوده در انتهاى اين فهرست آورده است.[۸]
مهمترين مصادر و فهرست مطالب، آخرين بخش مطالب کتاب را تشكيل مىدهد.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.
منبع
ویکی نور