مأساة الزهراء(ع)، شبهات و ردود (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۲ توسط History of islam (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « بندانگشتی|مأساة الزهراء(ع)، شبهات و ردود '''مأساة الزهراء(ع)...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مأساة الزهراء(ع)، شبهات و ردود

مأساة الزهراء(ع)، شبهات و ردود، اثر عربی سید جعفر مرتضی عاملی، به بررسى مسائلى مى‌پردازد که در سال‌هاى اخیر پیرامون مظلومیت حضرت زهرا(س) و آنچه پس از رحلت پیامبر(ص) بر او گذشت و نیز مسائلى را که گونه‌اى ارتباط با آن حضرت دارد، مطرح می‌کند.

ساختار

کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در سه باب و هر باب در چندین فصل، در قالب دو جلد، عرضه شده است.

این کتاب، بخش بزرگى از نصوص را از ده‌ها و بلکه صدها منبع تقدیم مى‌کند؛ درحالى‌که در مدتى کمتر از پنج ماه نوشته شده است[۱].

مسائلى که در این کتاب مورد نقد و بررسى قرار گرفته، در نوشته‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هاى مطبوعاتى یا رادیویى و تلویزیونى آمده و نویسنده به‌منظور رعایت عواطف و احساسات و جلوگیری از تشویش خاطر، از تصریح به نام گوینده آن خوددارى کرده است[۲].

گزارش محتوا

نویسنده در مقدمه، به برخی از موضوعات مطرح‌شده در کتاب اشاره کرده و این نکته را تذکر داده است که اگر فردى، آنچه در این کتاب آمده را بر وفق قاعده: «كاد المريب أن يقول: خذوني» درباره خود تفسیر کند، این به خودش مربوط است، ولى ما او را اندرز می‌دهیم که چنین نیندیشد؛ زیرا مقصود ما، خود گفتار است؛ از هر گوینده‌ای می‌خواهد باشد[۳].

در جلد اول، نویسنده در فصل اول از باب نخست، سخن خود را از تاریخ تولد آن حضرت آغاز کرده است؛ با این دلیل که برخى تلاش مى‌کنند تا روایت منقول از پیامبر(ص) و ائمه(ع) را که مى‌گوید: «زهرا(ع)، پس از اسراء و معراج از میوه بهشتى به دنیا آمد»، نادیده بگیرند؛ یا از التزام به این امر که زهرا(س) در سنین پایین با على(ع) ازدواج کرد، سرپیچى کنند؛ زیرا تا حدودى در توجیه و اقناع مخاطبان خود دچار زحمت مى‌شوند، ولذا ترجیح مى‌دهند که اصلا متعرّض آن نشوند[۴].

در فصل دوم، به بررسی رابطه حضرت زهرا(س) با غیب، پرداخته شده است. غیب در زندگانی زهرا(س)، تأویل روایات، آیا زهرا(س) اولین مؤلف در اسلام است؟ آیا احکام شرعی در مصحف زهرا(س) وجود داشته؟ و عدم تعارض در احادیث مصحف زهرا(س)، از جمله عناوینی است که در این فصل، مورد بحث قرار گرفته است[۵].

در فصل سوم، شمارى از پرسش‌ها و پاسخ‌ها را خواهیم خواند که پیرامون تهاجم هیئت حاکمه به فاطمه(س) مطرح است. آنان در انجام مراحل کودتاى خود علیه برنامه الهى و ابلاغ نبوى و غصب خلافت از صاحب برحقّ آن که نصّ و نصب بر حقانیت او تأکید داشت و خود نیز در روز غدیر خم با او بیعت کردند و با خداى خود عهد نمودند که بدان وفا کنند و بیعت نشکنند، به خانه دختر پیامبر(ص) حمله بردند. برخى، این تهاجم را انکار کرده یا در حدوث چیزى جز تهدید به آتش زدن خانه فاطمه(س)، شک نموده‌اند. این افراد مدعى شده‌اند که این قضیه ربطى به عقیده ندارد و در توجیه موضع خود مطالبى را بیان کرده‌اند و از جمله تأکید نموده‌اند که ما باید پیش از آنکه دیگران قضایاى ما را مورد مناقشه قرار دهند و از اعتبار بیندازند، خود آنها را نقد کنیم[۶].

نویسنده در این فصل درباره نادرستى این سخن مطالبی را ذکر کرده و گوشه‌هایى از این پرسش‌ها و ایرادهاى مبتنى بر استحسانات و اعتبارات و ترجیحات غیر قابل قبول و اعتماد را بیان نموده است[۷].

در فصل چهارم، به بررسی دیدگاه برخی از علمای بزرگ شیعه پیرامون مظلومیت حضرت زهرا(س) پرداخته شده[۸] و در فصل پنجم، دیدگاه کاشف‌الغطاء و شرف‌الدین در این‌باره، مورد بحث قرار گرفته است[۹].

برخی، اقدام کودتاچیان در یورش بردن به خانه حضرت فاطمه(س) را بعید می‌دانند و معتقدند که موقعیت و جایگاه ایشان، آنان را از اقدام به چنین کارى منع می‌کرد. آنها تلاش می‌کنند تا به کمک امورى چند که یا ادعاى صرف بدون دلیل است یا غیر صالح براى استدلال، بر آنچه مورد نظرشان است، استدلال نمایند. بااین‌حال بعید نمی‌دانند که به‌منظور تأثیر روانى ساکنان خانه، آنان را به آتش زدن خانه تهدید کرده باشند تا به خواسته اینان تن در دهند. آنان تأکید می‌کنند که هدف یورش‌کنندگان فقط بازداشت و توقیف حضرت على(ع) بود و به حضرت زهرا(س) و دیگران کارى نداشتند[۱۰].

نویسنده در فصل ششم پیرامون این سخنان استدلال‌کنندگان سخن گفته است. آنان دلایل خویش را در توجیه شک‌ خود که به نفى صریح این وقایع نمی‌رسد، کافى می‌دانند. البته آنان تلاش می‌کنند تا آنجا که ممکن است دلایل و شواهدى را بر نفى کامل آن وقایع دست و پا کنند و به صرف شک و تردید، قناعت نکنند. در این فصل، نویسنده شواهد و دلایل آنان را آورده و وجه عدم صلاحیت هریک را براى استدلال یا استشهاد بیان داشته است[۱۱].

در فصل هفتم، مناقشاتی در موضوعات زیر، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است:

  1. غیرت و مردانگى على(ع) اجازه نمی‌داد که بگذارد حضرت زهرا(س) در را براى مهاجمان باز کند.
  2. شجاعت على(ع) اجازه نمی‌داد که بگذارد حضرت زهرا(س) به‌واسطه باز کردن در براى مهاجمان، با خطر مواجه شود.
  3. حضرت زهرا(س) یک بانوی مخدره بود، پس چگونه با مردان روبه‌رو ‌شد؟
  4. چرا در را حسنین(ع) یا فضّه یا على(ع) یا زبیر یا یکى از بنى‌هاشم که در خانه بودند، باز نکردند؟ و... [۱۲].

در فصل هشتم و نهم، موضوعات گوناگونی مورد بحث قرار گرفته است که از جمله آن‌ها عبارتند از: آیا خانه‌های مدینه در داشت؟ تحریف کتاب «المعارف»، سقط محسن، آیا گریه زهرا(س) جزع بود؟ داستان میخ، خلافت یا امامت و... [۱۳].

جلد دوم، باب دوم و سوم را در خود جای داده است. در باب دوم، در پنج فصل، به بررسی و معرفی بخشی از متون و آثاری پرداخته شده است که مشتمل بر دلایل فراوانی بر تهاجم به خانه حضرت زهرا(س) و هتک حرمت ایشان هستند. مظلومیت زهرا(س) در شعر شاعران عرب؛ مظلومیت زهرا(س) در احادیث معصومین(ع)، مظلومیت زهرا(س) در احتجاجات مذهبی، محسن در متون و آثار و حادثه (منجر به شهادت حضرت زهرا) در سخنان محدثان و مورخان، عناوین فصول این باب می‌باشد[۱۴].

باب سوم، در پاسخ به یک شبهه در ارتباط با قضیه حضرت زهرا(س) نوشته شده است. آنچه در این بخش آمده است، به قول نویسنده، یک بحث علمى و تحلیلى درباره یک قضیه حساس و حیاتى نیست، بلکه صرفا عرضه بخشى از متون به‌منظور اقناع برخى از مردم است تا در صدور حکم شتاب نورزند و عنان تصورات خویش را به‌گونه‌اى رها نکنند که گمان رود می‌خواهند عقل مردم را به مسخره گیرند و شعورشان را تحقیر نمایند و مراتب علمى و فرهنگى آنان را به تمسخر گیرند. نویسنده در این باب، دسته‌ای از نصوص را آورده است که دلالت دارند در زمان پیامبر(ص)، در مدینه و مکه، درهای لنگه‌دار وجود داشت. علاوه بر این، اشاره‌ای گذرا به روایاتی شده است که دلالت دارد در عهد خلفای نخستین، خانه‌ها در داشته است[۱۵].

از جمله ویژگی‌های کتاب حاضر، آن است که در بسیارى از موارد براى یک منبع، از چندین چاپ استفاده شده است. تلاش نویسنده در ذکر منابع، بر این مبنا صورت گرفته است که خواننده را در مقابل دقیق‌ترین جزئیات و تفصیلات حادثه قرار داده تا با بهره‌گیرى از ابزارهاى شناخت و نظارت مستقیم بر مباحث مطرح‌شده و با اطّلاع از فضاها، شرایط و احوال حوادث، آن را بسنجد، بیندیشد و سپس نتیجه‌گیرى کند و اتخاذ موضع نماید تا نگرش وى بر مباحث، با دقّت و ژرف‌نگرى و بر پایه آگاهى و احاطه و برخوردار از اصالت و ثبات باشد. این شیوه را برخى از مردم نمی‌پسندند؛ آنان که صدها و بلکه هزاران صفحه را بر آنان مى‌خوانی و مى‌بینی غرق در انشائیات متکی بر واژه‌های آهنگین و ادعاهاى عریض شده‌اند، بدون اینکه آن نوشته‌ها با نص صریح، تأکید و تقویت شده باشند یا درهاى شناخت مستقیم و فراگیر را به روى خواننده باز کنند، مگر بخش بسیار اندکى که در دسترس عامه مردم است یا خصوص آنچه که فکر و نظر او را تأیید مى‌کند. نویسنده چنین نوشتاری، بسیارى از مسائلى را که مصلحت مى‌بیند که بدان راه نیابى یا از آن آگاه نشوى، از تو پوشیده مى‌دارد... او از تو مى‌خواهد که فقط فرهنگ و تجربه او را به‌عنوان یک فرد بخوانى و در افق‌هاى او سیر کنى و دردها و آرزوها و احلام و حتى تخیلات و پندارهاى او را لمس کنى و در وراى آن چیزى نیست، مگر سراب[۱۶].

در واقع باید گفت که این کتاب نوشته نشده که یک موضوع محدود و داراى ابتدا و انتها را مورد بررسى قرار دهد و عناصر پراکنده آن را جمع نماید و بین عناصر مختلف آن ارتباط برقرار سازد، بلکه موضوعات مختلف و پراکنده‌ای را بررسى مى‌کند که برخى به‌کار گرفته‌اند تا در حوادثى که بر حضرت زهرا(س) گذشته، تشکیک کنند... [۱۷].

وضعیت کتاب

فهرست اجمالی و تفصیلی مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده است. پاورقی‌ها بیشتر به ذکر منابع اختصاص یافته است.

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه، ج1، ص22
  2. ر.ک: همان، ص10-9
  3. ر.ک: همان، ص10
  4. ر.ک: متن کتاب، ج1، ص33
  5. ر.ک: همان، ص81
  6. ر.ک: همان، ص123
  7. ر.ک: همان
  8. ر.ک: همان، ص157
  9. ر.ک: همان، ص187
  10. ر.ک: همان، ص215
  11. ر.ک: همان
  12. ر.ک: همان، ص263
  13. ر.ک: همان، ص351-301
  14. ر.ک: همان، ج2، ص219-7
  15. ر.ک: همان، ص321-221
  16. ر.ک: مقدمه، ج1، ص22
  17. ر.ک: همان، ص23

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

منبع

ویکی نور