امام زمان عجل الله فرجه الشریف
زندگینامه:
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آخرین امام شیعیان و آخرین فرد از سلسلهی چهارده نفری معصومین علیهالسلام است. تولد نورانی و پربرکت ایشان در سال 255 هـ.ق[۱] در سامرا بوده است.
ایشان همنام رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله هستند و کنیه شان ابوالقاسم و ابوجعفر است. تعداد زیادی القاب برای ایشان ذکر شده که از آن جمله است: بقیه اللّه الاعظم، صاحب الزّمان، منتقِم، قائم آل محمّد، مهدی و...
پدر بزرگوار ایشان امام حسن عسکری علیهالسلام یازدهمین امام شیعیان و مادرشان بانویی عفیفه به نام نرجس[۲] است.
غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف:
سال 260 هـ.ق که امام عسکری علیهالسلام به شهادت رسید؛ سال آغاز امامت حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف است و همچنین سال شروع غیبت صغری. غیبت صغری تا سال 329 هـ.ق طول کشید و ایشان در این دوران توسط 4 نایب خاص خود با مردم ارتباط داشتند.
اسامی 4 نایب به ترتیب عبارت است از:
- عثمان بن سعید؛
- محمد بن عثمان؛
- حسین بن روح نوبختی؛
- علی بن محمد سمری.
که آخرین نایب حضرت در سال 329 در بغداد وفات یافت و غیبت صغری پایان پذیرفت و به این ترتیب غیبت کبری در نیمهی شعبان سال 329 هـ.ق آغاز شده است که تاکنون ادامه دارد و هر زمان امر ظهور محقق شود، غیبت کبری نیز پایان میپذیرد.
انتظار:
انتظار حالتی است که هر انسانی با آن آشنا است و میتوان گفت: زندگی بدون انتظار بیمعناست. آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی در کتاب ارزشمند «مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم» مینویسد: «انتظار کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی میشود برای آنچه انتظار دارند... و انسان منتظر تا بدانجا میرسد که از خود بیخود میشود و دردها و سختیهای دردآور و مشکلات وحشتانگیز خود را (در راه کسی که انتظارش را میکشد) حس نمی کند».
به طور کلی انتظار یک مفهوم فراگیر است که در همهی دورههای تاریخ انسان وجود داشته و دارد؛ و هر انسانی که در زندگی خود هدفمند باشد دارای خصلت انتظار است. پس طبیعی است که در عصر غیبت، انتظار انسان تشدید یابد؛ هم امام عجل الله تعالی فرجه الشریف و هم امت، انتظار میکشند؛ هر دو در انتظار «فرج و ظهور» بسر میبرند. در برخی از احادیث انتظار فرج بهترین کارها خوانده شده است.
گزیدهای از سخنان امام علیهالسلام:
- «الَّذى یَجِبُ عَلَیْكُمْ ولَكُمْ انْ تَقُولُوا: إنّا قُدْوَةٌ واءئِمَّةٌ وخُلَفاءُ اللّهِ فى اءرْضِهِ، واُمَناؤُهُ عَلى خَلْقِهِ، وحُجَجُهُ فى بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَالْحَرامَ، ونَعْرِفُ تَاءْویلَ الْكِتابِ وفَصْلَ الْخِطابِ».[۳]
بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود كه معتقد باشید بر این كه ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور پیشوایان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم. همچنین ما امین خداوند بر بندگانش و حجت او در جامعه میباشیم، حلال و حرام را میشناسیم و تاویل و تفسیر آیات قرآن را عارف و آشنا هستیم.
- «لایُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، ولا یَدَّعیهِ إلاّجاحِدٌ كافِرٌ».[۴]
كسى با ما در رابطه با مقام ولایت و امامت مشاجره و منازعه نمیكند مگر آن كه ستمگر و معصیت كار باشد، همچنین كسى مدعى ولایت و خلافت نمیشود مگر كسى كه منكر و كافر باشد.
- «اِتَّقُوااللّهُ وسَلِّمُوا لَنا، ورُدُّوا الاْمْرَ إلَیْنا، فَعَلَیْنا الاْصْدارُ كَما كانَ مِنَّا الاْیراُ، ولا تَحاوَلُوا كَشْفَ ما غُطِّیَ عَنْكُمْ».[۵]
از خدا بترسید و تسلیم ما باشید و امور خود را به ما واگذار كنید، چون وظیفه ما است كه شما را بىنیاز و سیراب نمائیم همان طورى كه ورود شما بر چشمه معرفت به وسیله ما میباشد و سعى نمائید به دنبال كشف آنچه از شما پنهان شده است، نباشید.
- «انَا خاتَمُ الاَْوْصِیاءِ، بى یَدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ اءهْلى وَشیعَتى».[۶]
من آخرین وصی پیغمبر خدا هستم به وسیله من بلاها و فتنهها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد.
- «یَابْنَ الْمَهْزِیارِ! لَوْلاَ اسْتِغْفارُ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ، لَهَلَكَ مَنْ عَلَیْها، إلاّ خَواصَّ الشّیعَةِ الَّتى تَشْبَهُ أقْوالُهُمْ أفْعالَهُمْ».[۷]
ای پسر مهزیار: اگر طلب مغفرت و آمرزش بعضى شماها براى همدیگر نبود، هر كس روى زمین بود هلاك میگردید، مگر آن شیعیان خاصى كه گفتارشان با كردارشان یكى است.
پانویس
منابع
(1). چهل داستان و چهل حدیث از امام زمان علیهالسلام، عبدالله صالحی نجف آبادی، نشر مهدی یار، قم، 1381.
(2). حضرت مهدی علیهالسلام؛ فروغ تابان ولایت، محمدمحمدی اشتهاردی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، 1383.
(3). عصر زندگی، محمد حکیمی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1380.