ریاض السالکین (کتاب)
معرفى کتاب ریاض السالکین
رياض السالكين، تأليف علامه سيد على خان حسينى مدنى شيرازى معروف به سيد على خان مدنى كبير كه ادعيه كتاب «الصحيفة السجادية» را شرح داده است.
صحيفه سجاديه، شرحها و تفسيرهاى گوناگونى بر خود ديده است كه يكى از شروح «كامل و جامع» آن، همين كتاب است. اين شرح آكنده از مباحث مختلف ادبى، قرآنى، فقهى، كلامى و تاريخى است به گونهاى كه اين كتاب را به دايرة المعارفى از معارف ارزشمند اسلامى تبديل كرده است.
مؤلف در مقدمه، ضمن معرفى كتاب «صحيفه سجاديه» و ارزش و مقام آن، مختصرى از شروح صحيفه از جمله شرح شيخ بهايى را بررسى كرده، ضمن بيان نقاط قوت و ضعف آنها، غرض خود را در تأليف كتاب بيان مىكند. در جاى جاى مختلف كتاب نيز هماره از شرح شيخ بهايى ياد مىكند. همين امر منجر شده است كه ارتباط و تأثير شرح شيخ بهايى بر «رياض السالكين» مورد توجه محققان قرار گيرد. (رجوع شود به مقدمه مصحح كتاب رياض السالكين، ج اول، ص 21- 19)
روش مؤلف در بسط و شرح مطالب صحيفه بدين گونه است كه پس از تقطيع قسمتهاى مختلف هر دعا، مفردات هر قسمت را توضيح مىدهد و سپس در قالب «تنبيه» و «تبصره» به برخى نكات، به تناسب مىپردازد.
تسلط و تبحر مؤلف در علوم و فنون مختلف، در جاى جاى كتاب به چشم مىخورد. از بحث «مراتب توحيد» گرفته (رياض السالكين، ج اول، ص 323) تا مباحثى همچون «اشتقاق لفظ ملائكه» (همانجا، ص 351) و «تحقيق در جواب لو»(همانجا، ص 382) همگى نشانه تبحر مؤلف در مجموعه علوم اسلامى مىباشد.
گذشته از اين كتاب ارزشمند، با سيرى در آثار و تأليفات «سيد على خان» احاطه علمى مؤلف بيشتر آشكار مىگردد. وى كتابهايى در ادبيات همچون «الحدائق الندية في شرح الصمدية» و «موضح الرشاد في شرح الإرشاد (در علم نحو)» و «رسالة في أغلاط الفيروزآبادي في القاموس (در علم لغت)» و كتابهايى در تراجم همچون «سلافة العصر (در شرح احوال ادبا قرن يازدهم)» و كتابى در طبقات الشيعة به نام «الدرجات الرفيعة في طبقات الإمامية من الشيعة» به رشته تحرير درآورده است.
سيد على خان، به جز شرح ادعيه صحيفه كتابى در ادعيه مأثور از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و اهل البيت عليهم السلام نگاشته است كه گويا به انجام نرسيده است و صاحب رياض العلماء درباره اين كتاب مىگويد: «إنه لا يخلو من فوائد جليلة». (رياض السالكين، ج 1، مقدمه، ص 17)
بخش های از کتاب
كتاب در هفت جلد به شرح ذيل منتشر شده است:
- جلد اول: از آغاز بررسى سند صحيفه تا پايان دعاى دوم.
- جلد دوم: از شرح دعاى سوم صحيفه تا پايان دعاى دوازدهم.
- جلد سوم: از شرح دعاى سيزدهم تا پايان دعاى بيست و دوم.
- جلد چهارم: از شرح دعاى بيست و سوم تا پايان دعاى سى و يكم.
- جلد پنجم: از شرح دعاى سى و دوم تا پايان دعاى چهل و سوم.
- جلد ششم: از شرح دعاى چهل و چهارم تا بخشى از دعاى چهل و هفتم.
- جلد هفتم: از ادامه شرح دعاى چهل و هفتم تا پايان صحيفه سجاديه.
در اينجا به چند مبحث جالب كه لابلاى كتاب گنجانده شده است، اشاره مىكنيم:
- بحثى كوتاه در باب تعريف عبادت و انواع آن از ديد حكماء (رياض السالكين، ج 2، ص 245- 246) عبادت، آن دسته از كارهاى مكلف است كه برخلاف ميل و هواى نفسانى و به قصد تعظيم پروردگار صورت مىگيرد. حكما آن را سه گونه مىدانند:
يكم- آنچه بر بدن و جسم مكلف است، همانند نماز و روزه و سعى در حج. دوم- آنچه بر نفوس آدمى است، همانند اعتقادات صحيح مثل اعتقاد به توحيد و... سوم- آنچه به سبب روابط اجتماعى پديد مىآيد كه معاملات و مزارعات و مناكح و... از اين گروه هستند.
- بحثى در تفاوت ميان علم و ادراك (همانجا، ج 4، ص 190- 189)
برخى معتقدند كه معرفت، به ادراكى اختصاص دارد كه به آثار متوجه است نه به «ذات» به خلاف علم كه غالبا به ادراك ذات بر مىگردد. بنابراين هيچگاه در مورد شناخت خداوند تعبير به علم نمىشود بلكه گفته مىشود «معرفت» خداوند.
همچنين معرفت به موردى اختصاص دارد كه «موجود» باشد به خلاف علم كه به «وجود» و «جنس» و «علت» و «كيفيت» نيز اطلاق مىشود، به همين سبب است كه گفته مىشود، خداوند به فلان چيز «عالم» است نه اين كه خداوند به فلان شىء «عارف» است، زيرا «عرفان و معرفت» به علم غيرعميق دلالت دارد. همچنين از موارد اختلاف «معرفت» و «علم» اين است كه، معرفت آن دانشى است به تأمل و تفكر محتاج است به خلاف علم كه عامتر از معرفت مىباشد.
- بحثى در ماهيت اخلاق و امكان تغيير آن (همانجا، ج 3، ص 266- 264)
درباره اخلاق، اقوال گوناگونى وجود دارد. برخى معتقد هستند كه اخلاق همانند خلقت آدمى، غريزى است و امكانى در تغيير آن (چه به سوى بدى و چه به سوى خوبى) وجود ندارد.
روايتى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در همين مورد نقل شده است كه: من آتاه الله وجها حسنا و خلقا حسنا فليشكر الله. بنابراين محال است كه مخلوقى بتواند كار خداوند را تغيير دهد و از اين روست كه تكليف به تهذيب اخلاق، تكليف بما لا يطاق است! در مقابل برخى معتقد هستند كه اخلاق امرى اكتسابى است، همچنان كه روايت شده است كه: حسنوا أخلاقكم. اگر اخلاق امرى اكتسابى (و قابل تغيير و تحول) نبود، اين قبيل «امرها» صادر نمىشد.
گذشته از اين، بسيار ديده شده است كه برخى از مردمان به خاطر تمرين و ممارست، برخى از خصايص اخلاقى را فرامىگيرند تا به حدى كه جز« ملكات» آنها مىگردد.
نظر سوم در مسأله اين است كه، اساس اخلاق امرى غريزى است ولى رشد و نمو آن، اكتسابى است. توضيح مطلب چنين است كه خداوند اشياء را بر دو گونه آفريده است: گونهاى «بالفعل» هستند و آدميان در آنها تصرف و تغييرى ندارند، مثل آسمان و زمين.
گونهاى هم «بالقوه» هستند، بدين معنا كه خلقت آنها با امكان «دخل و تصرف» بعدى همراه است هر چند كه محور تغيير و تحول در حاشيه است نه در «ذات و حقيقت». اخلاق انسانها، از همين قبيل است.
اخلاق به معنى سجيه و غريزه، قابل تغيير و تحول نيست. هر چند كه اصلاح و تغيير آن نيز منتفى نمىباشد همچنان كه خداوند مىفرمايد: «و قد خاب من دساها....» زيرا بدون اين امكان، همه مواعظ و اندرزها و وعدهها و وعيدها، سر از بطالت و بىمعنايى درمىآورد...
صحيفه سجاديه كنونى، داراى 54 دعا مىباشد كه گويا در ابتدا 75 دعا بوده و به مرور 21 دعا از آن كم شده است. كتابهاى فراوانى به صدد جمع و تدوين مجدد و يا «استدارك و تكميل» صحيفه انجام شده است كه برخى از دعاهاى منسوب به امام سجاد عليه السلام نيز در آنها به چشم مىخورد:
- الصحيفة السجادية الثانية، تأليف محدث شيخ حر عاملى، مؤلف كتاب ارزشمند «وسائل الشيعة» - الصحيفة السجادية الثالثة، تأليف ميزرا عبدالله افندى، مؤلف كتاب «رياض العلماء» - الصحيفة السجادية الرابعة، تأليف خاتم المحدثين ميرزا حسين نورى طبرسى، مؤلف كتاب «مستدرك الوسائل» - الصحيفة السجادية الخامسة، تأليف سيد محسن امين آملى، مؤلف كتاب «أعيان الشيعة» - الصحيفة السجادية السادسة، تأليف شيخ محمدصالح مازندرانى شارح اصول كافى
پس از اين تلاشها و مساعى قابل تقدير، جناب آقاى سيد محمدباقر ابطحى اصفهانى با جمع اين صحيفهها و انضمام پنج مستدرك مذكور به هم، كتابى به نام «الصحيفة السجادية الكاملة» كه مشتمل بر 270 دعا به همراه مآخذ و منابع، تأليف نموده است.
منابع
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار جامع الاحادیث 3[لوح فشرده]، بخش کتابشناسی، معرفی کتاب "رياض السالكين"