امامزاده سكينه خاتون قم

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مقاله‌ی مربوط به این عنوان از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon article.jpg
محتوای فعلی "مقاله‌ یک نشریه" متناسب با این عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


این بقعه در سى كيلومترى شرقى شهر قم، نزديك دهكده «جنت آباد» (1) و در حوالى ويرانه هاى «قاسم آباد» كه كنار راه قديم قم به به كاشان قرار داشته، (2) واقع شده است.

بناى اين مزار را بايد از دوران شاهان صفوى و از نيمه نخستين اين دوره به شمار آورد. (3) همچنانكه در لوح زيارتنامه اين سيده جليله نوشته شده او را «سكينه بنت امام موسى كاظم(ع)» و خواهر حضرت فاطمه معصومه(س) دانسته اند. (4) كه على التحقيق فاقد ارزش و عدم مداقه در مدارك مستند مبنى بر تعداد فرزندان امام موسى كاظم(ع) مى باشد. چرا كه به اتفاق جميع مورخين و علماء سيره و رجال، امام موسى كاظم(ع) را فرزندى به نام «سكينه خاتون » نبوده، (5) و مدفون در بقعه مورد بحث شخصيتى سواى نوشته لوح زيارتنامه مى باشد.

به هر حال، سكينه خاتون، سيده اى جليله از نوادگان حضرت امام موسى كاظم(ع) بوده و در جلالت قدر و عظمت شان آن همين بس كه بارگاه عظيمى براى وى برپا نموده اند و بروز كرامات و خوارق العاداتى كه از ناحيه مقدسه اين بى بى بر سر زبان اهالى جريان دارد، خود معرف شخصيت والاى اين عليا مخدره است.

نسب شريف سكينه خاتون

حضرت امام موسى كاظم(ع) فرزندى بنام «سكينه » نداشت و لذا شخصيت مدفون در اين بقعه را هم نمى توان فرزند بلافصل امام(ع) دانست، كما اينكه اكثر بقاع متبركه ايران را منسوب به فرزندان بلافصل ائمه: خصوصا امام موسى كاظم(ع) نموده اند كه اصلى ندارد.

اما در مورد شخصيت مدفون در اين بقعه بايد گفت كه مرحوم ناصرالشريعه در كتاب «تاريخ قم » (6) به نقل از كتاب «انوار المشعشعين » (7) مى نويسد:

«بنابر احتمالى كه بعضى داده اند محتمل است سكينه بنت حسين بن محمد بن على بن قاسم بن عبدالله بن موسى الكاظم(ع) باشد كه وى مادر سيد مطهر بن على بن سلطان محمد شريف است ».

در همين رابطه مرحوم عباس فيض در كتاب «بدر فروزان » (8) به نقل از انوار المشعشعين مى نويسد:

«در قاسم آباد، چهار فرسخى قم، امامزاده اى مدفون است كه آنرا سكينه خاتون بنت امام موسى الكاظم(ع) مى نامند.

و محتمل است كه او سكينه بنت حسين بن محمد بن على بن قاسم بن عبدالله بن موسى الكاظم(ع) بوده باشد كه وى مادر سيد مطهر فرزند على بن سلطان محمد شريف است كه در قم بوده اند».

ولى آنچه نگارنده تحقيق و تتبع نموده اين است كه عبدالله بن موسى(ع) فقط از دو فرزند نسل منتشر شده و آن هم محمد و موسى مى باشد، و اين قول را اكثر علماء انساب از قرن سوم الى الآن پذيرفته اند. (9) وانگهى مرحوم فيض براى تقريب قول خود چنين نتيجه مى گيرد كه «عبدالله بن امام موسى(ع) را فرزند سومى هم به نام «قاسم » بوده ولى چون در كتاب «عمدة الطالب » از او نام برده نشده است معلوم مى گردد كه اعقاب او منقرض شده اند».

بايد گفت كه استدلال مرحوم فيض اصلى ندارد، چه اينكه علماى انساب اتفاق بر اين دارند كه وى فقط از دو فرزند خود به نام محمد و موسى نسل باقى گذاشته و نسل محمد بن عبدالله منقرض گشته است.

بنابراين مى توان گفت كه يا مرحوم صاحب انوار المشعشعين و يا مرحوم فيض در معرفى شجرنامه «سكينه خاتون » اشتباه نموده اند، زيرا اگر سكينه خاتون مادر سيد مطهر باشد، بنابراين نسبش به «عبيدالله بن امام موسى كاظم(ع)» برمى گردد و تمام علماء انساب هم براى عبيدالله فرزندى به نام «قاسم » و از وى «موسى » و از موسى «قاسم » ثبت نموده اند. (10)

فى المثل، ابونصر نجارى در كتاب «سر السلسلة العلويه » (11) مى نويسد:

«من ولد محمد بن على بن قاسم بن موسى بن قاسم بن عبيدالله بن امام موسى كاظم(ع) ابوالحسن على و ابوعبدالله حسين ابنا محمد بن على بالرى »

يعنى از محمد بن على بن قاسم بن موسى بن قاسم بن عبيدالله، دو فرزند باقى ماند. كه يكى به نام ابوالحسن على و ديگرى به نام ابوعبدالله حسين و هر دو ساكن شهررى بوده اند.

علامه نسابه ازورقانى، متوفاى سال 615 ه.ق در كتاب «الفخرى » (12) هم همين قول و نسب را پذيرفته است.

امام فخر رازى در كتاب «الشجرة المباركه » (13) همين شجرنامه را عنوان كرده و اضافه مى كند كه نسل اين امامزاده همه از بزرگان و نقباء و ساكنين شهررى بوده اند.

بنابراين معلوم مى گردد كه مدفون در بقعه جنت آباد قم:

اولا: فرزند بلافصل امام موسى كاظم(ع) نبوده است.

ثانيا: نسب او به قاسم بن عبدالله بن امام موسى كاظم(ع) برنگشته است.

ثالثا: اصلا به اتفاق جميع علماء انساب، عبدالله فرزندى به نام قاسم نداشته است.

رابعا: شجرنامه سكينه خاتون به قاسم بن عبيدالله ختم مى گردد.

لذا به جرات مى توان گفت كه مدفون در بقعه جنت آباد قم: «سيده جليله سكينه خاتون بنت ابوعبدالله حسين بن محمد بن على بن قاسم بن موسى بن قاسم بن عبيدالله بن امام موسى كاظم(ع)» خواهد بود.

بدليل اينكه شهادت امام موسى كاظم(ع) در سنه 183 ه.ق به اتفاق جميع مورخين صورت گرفته و اگر عبيدالله 10 سال از حيات پدر بزرگوارش را درك نموده باشد. و هر سه نسل بعد از او را يك قرن محسوب كنيم، بنابراين تولد سكينه خاتون در اوائل قرن پنجم بوده و معقول تر به نظر مى رسد كه زوجه فرزند سلطان محمد شريف باشد، چه كه وى در سنه 429 ه.ق در قم وفات يا به شهادت رسيده است (14) و اگر شجرنامه منقول از فيض و ناصر الشريعه را قبول نماييم، سواى اينكه اشتباه است، اختلاف سنى سكينه خاتون با شوهرش به 60 سال خواهد رسيد و اين معمولا بعيد است.

وانگهى مؤلف كتاب «الفخرى » (15) تاييد مى نمايد كه «مطهر» فرزند على (16) بن سلطان محمد شريف، خواهر زاده ابوالفتح محمد بن عبدالله الحسين است.

به عبارت ديگر ابوالفتح محمد و سكينه خاتون، هر دو فرزندان ابوعبدالله حسين مى باشد و اين احتمال ما و شجرنامه سكينه خاتون درست خواهدبود.

به دليل اينكه مؤلف كتاب «الفخرى » (17) صراحتا مى نويسد: «امه (المطهر) سكينه بنت الحسين بن محمد بن على بن القاسم بن موسى بن القاسم بن عبيدالله بن موسى الكاظم(ع)».

يعنى مادر مطهر فرزند على، سكينه دختر حسين بن ... مى باشد.

تعداد فرزندان و حالات همسر سكينه خاتون

همانطورى كه بيان داشتيم، سكينه خاتون همسر ابوالحسن على الزكى بن محمد الشريف است، وى نقيب شهررى بوده و شيخ اجل منتجب الدين قمى در وصف او فرموده است كه:

«السيد الاجل ذى الحسبين، ابوالقاسم على بن ابوالفضل محمد» (18)

و منظور از «ذى الحسبين » آن است كه على الزكى هم از طرف پدر و هم از ناحيه مادر داراى شرف و مقام سيادت است، زيرا مادرش بنت ابى الحسن على بن احمد موسوى است و نسب پدر بزرگوارش سلطان محمد شريف (19) هم به امام زين العابدين(ع) ختم مى شود.

على الزكى را از سكينه خاتون، دو پسر بجا مانده، يكى «سيد مطهر» و ديگرى «سيد حسين » و در وصف حسين بن على الزكى مى نويسند:

«ابوالمعالى كمال الشرف حسين بن على الزكى، مردى كريم و جواد و با مروت و سخاوت و داراى حشمت و جلال بوده است ». (20)

اكثر علماء انساب و رجال در وصف مطهر، برادر حسين بن على الزكى، فصولى را در كتبشان ذكر نموده اند كه چند نمونه از آن را تقديم شما خوانندگان عزيز مى نماييم.

نسابه قرن هفتم، از ورقانى متوفاى بعد از 614 ه.ق در كتاب «الفخرى » (21) درباره سيد مطهر فرزند سيكنه خاتون و نوه سلطان محمد شريف مى نويسد: «بالرى السيد الاجل المرتضى نقيب النقبا ذوالفخرين ابوالحسن المطهر ابن الزكى الفاضل النقيب ابى الحسن على بقم...»

ابن عنبه، نسابه قرن نهم و متوفاى 828 ه.ق درباره سيد مطهر مى نويسد: «السيد المطهر ذى الفخرين بن على الزكى، نقيب الرى و قم و آمل » (22) امام فخر رازى، متوفاى 606 ه.ق در كتاب «الشجرة المباركه » (23) در همين باره مى نويسد:

«السيد الاجل المرتضى ذوالفخرين نقيب النقبا ابوالحسن المطهر، كان اوحد الدنيا فى الفضل و النبل و كرم النفس، جم المحاسن، حسن الاخلاق، له مائدة منصوبة مبذوله، وكان متكلما مناظرا مترسلا شاعرا، ولى نقابة الطالبية بالرى ».

سيد مطهر، مردى جليل و در فضل و بزرگوارى و كرامت نفس، يگانه دنيا و تمام محاسن در او جمع بود. وى داراى اخلاق نيكو و سفره گسترده و از جمله علماء و متكلمين و نويسندگان و شعرا، عصر خود بود و نقابت سادات را در شهررى عهده داشته و مادر وى سكينه خاتون دختر حسين ... مى باشد كه خواهر مجدالدوله المطهر ذوالطرفين ابوالفتح محمد بن حسين است. شيخ اجل منتجب الدين قمى هم در وصف سيد مطهر چنين مى نگارد: «الصدر السعيد، الشرف الدولة والدين، عز الاسلام والمسلمين، السيد الاجل، الامام المرتضى الكبير الاعلم الازهد، ذى الفخرين، نقيب النقباء، سيد السادات، مطهر بن السيد الاجل الزكى ذى الحسبين ابى القاسم على ». (24)

پس معلوم گرديد كه سيد مطهر از بزرگان سادات و صدور اشراف بوده و نقابت سادات و رياست آن به وى محول گشته و در تمام فنون و علوم متبحر و داراى خطب و رسائل لطيف مى باشد.

مطهر، داراى دو پسر به اسامى «محمد» و «على » بوده و هر دو داراى كمالات نفسانى و عالم و زاهد و نقيب شده اند. (25)

از محمد بن مطهر، فرزندى به نام فخرالدين على به دنيا آمد، كه وى هم مثل اجدادش منصب نقابت طالبين در قم را دارا بود و براى وى هم پسرى است به نام محمد كه از اهل علم و فضل شمرده شده و داراى رياست و جلالت بوده است.

و از محمد بن على بن محمد بن مطهر، فرزند ارجمندى به نام يحيى به دنيا آمد كه وى بسيار جليل القدر بوده و نقيب طالبين در قم و رى و آمل را دارا بود، وى ملقب به عزالدين و مكنى به ابوالقاسم است كه خوارزمشاه او را مقتول و شهيد گردانيد و در طهران مدفون و مقبره او مطاف مردم و محل نذورات و حاجات اهالى مى باشد. (26)

دلائل مدفون بودن سكينه خاتون در قم «جنت آباد»

همانطوريكه در مبحث قبل اشاره گرديد، سكينه خاتون، عروس محترمه سلطان محمد شريف است و خود آن حضرت در حكومت علاءالدوله كاكويه در رى رحلت نمود و جسد مطهرش را با كمال تجليل و احترام به قم نقل داده و در كاخ و باغ تفريحگاه وى در شمال رودخانه بخاك سپردند كه الآن اين محل به كوى سلطان محمد شريف خوانده مى شود. (27)

از مقدمه بالا چنين مى توان احتمال داد كه از آنجايى كه على بن سلطان محمد شريف از نقباى قم و رى پس از پدر بوده، و اين رياست به فرزند وى مطهر منتقل گشته; هنگامى كه سكينه خاتون وفات يافت، وى را در جنت آباد قم، كه يكى از دهات و مزارع معروف و سرسبز آن وقت قم بوده، (28) و يقينا سيد مطهر در آن ملكى داشته، دفن نمودند و بر سر تربت او گنبدى برافراشته و بعدها نوادگان اين سيد جليله بر سر تربت جده خود تعميرات و توسعه هايى داده اند.

توصيف بقعه و بارگاه سكينه خاتون

بقعه مورد سخن از بناهاى كهن و متين و مشتمل بر بقعه و سه ايوان و صحن مى باشد. اين گنبد به شهادت سبك بنا و قبه كلاخودى و آجرى آن، از آثار قرن هشتم هجرى و در عصر صفويه از گنبد آن با كاشيكارى معرق تزيين و ايوانهايى هم بر بناى اصلى افزوده گرديد و چندين سال قبل هم، حجراتى در سه جانب بقعه و صحن ساخته شد كه غالبا سطح آن در زير شن روان باد آورده پنهان است.

اثر قابل توجه در اين مزار، گنبد بزرگ و مرتفع آن است كه بيشتر آرايش ساقه ورودى آن فرو ريخته است. روى گنبد هم با كاشى معرق بند اسليمى خوش طرحى آراسته بود، كه اكنون تنها چند قسمت مختصر آن باقى است.

گنبد به شكل كلاخودى بوده و ارتفاع آن 10 متر و قطر تقريبى آن 7 متر مى باشد، كه آرايش ساقه گنبد كه مقدارى بيشتر از آن از بين رفته، نخست يك رديف كاشى خشتى زيباى زمينه طلايى، و سپس زير آن كتيبه كمربندى گرداگرد با پهناى نيم متر از كاشى معرق بوده كه بر آن سوره مباركه جمعه به خط ثلث سفيد نوشته شده، و تمام آن از جمله در پايان كه جاى رقم كاتب و سال تاريخ آن است فرو ريخته، و پس از آن در پايين كتيبه ميان دو حاشيه بيست سانتى مترى از نامهاى «الله » «محمد» و «على » به خط بنائى تزييناتى شده بود. (29)

در پايان از سازمان ميراث فرهنگى استان قم تقاضا مى شود كه هر چه سريعتر به اين آثار باستانى توجه كافى مبذول نمايند، چه اينكه در آينده نزديك شاهد فرو ريختن گنبد آن خواهيم بود.

پى نوشت

1- مؤلف كتاب گنجيه آثار قم، ج 2، ص 514 و تربت پاكان، ج 2، ص 173، زآلون آباد نوشته اند كه ظاهرا اين منطقه هم مثل قاسم آباد، ويران شده و بقعه مذكور جزء قريه جنت آباد محسوب شده است.

2- سفرنامه پيتردولاواله، ص 436 به نقل از تربت پاكان، ج 2، ص 173.

3- تربيت پاكان، ج 2، ص 173.

4- تاريخ قم، ناصرالشريعه، ص 140.

5- رجوع گردد به كتابهاى ارشاد، ج 2، ص 244; تذكرة الخواص، ص 315; اعلام الورى، ج 2، ص 36; الفصول المهمه، ص 241; مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 324; دلائل الامامه، ص 149; كشف الغمه، ج 3، ص 26.

6- تاريخ قم، ناصرالشريعه، ص 140.

7- انوار المشعشعين، ج 2، ص 154.

8- بدر فروزان، ص 58.

9- الفخرى، ص 16; سراج الانساب، ص 82; سرالسلسلة العلويه، ص 44; تهذيب الانساب، ص 163; الاصيلى، ص 195; الفصول الفخريه، ص 68; عمدة الطالب، ص 252 و253; الشجرة المباركه، ص 90.

10- تهذيب الانساب، ص 161.

11- سر السلسلة العلويه، ص 44.

12- الفخرى، ص 17.

13- الشجرة المباركه، ص 91.

14- انوار پراكنده، ج 1، ص 396: انجم فروزان، ص 149; گنجينه آثار قم، ج 2، ص 437.

15- الفخرى، ص 17.

16- على بن سلطان محمد شريف، همسر محترم سكينه خاتون.

17- الفخرى، ص 34.

18- انجم فروزان، ص 150.

19- حالات سلطان محمد شريف در جلد اول، انوار پراكنده، ص 303 تا 322 مفصلا بيان شده به آنجا رجوع گردد.

20- الشجرة المباركه، ص 118.

21- الفخرى، ص 34.

22- عمدة الطالب، ص 284.

23- الشجرة المباركه، ص 117.

24- انجم فروزان، ص 150.

25- الفخرى، ص 35; الشجرة المباركه، ص 118; الاصيلى، ص 225; عمدة الطالب، ص 284; تهذيب الانساب، ص 185.

26- همان.

27- گنجينه آثار قم، ج 2، ص 437; انجم فروزان، ص 14.

28- مرآت البلدان، ج 4، ص 369، فرهنگ دهخدا، ج 5، ص 6909.

29- تربت پاكان، ج 2، ص 173 و 174; گنجينه آثار قم، ج 2، ص 516 الى 518.

منبع

محمد مهدى فقيه محمدى, فرهنگ كوثر شماره 14 ارديبهشت 1377