جعاله

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

پاداش معينى را كه در برابر كار حلال و عقلايى بر عهده مى گيرند، «جعاله» مى گويند. كسى را كه چنين تعهدى مى كند، «جاعل» (كارفرما)، انجام دهنده كار را «عامل» (پيمان‌كار) و پاداش تعهد شده را «جُعل» يا «جَعيله» مى نامند.[۱]

كاربرد جُعاله

در كارهاى خدماتى، گاهى ميان طرفين از نظر تعيين مدت و اجرت و چگونگى انجام كار، توافق صورت مى گيرد كه بدان، «قرارداد اجاره» مى گويند. گاهى ديگر چنين توافقى ممكن نيست و از پيش نمى توان مدت كار و چگونگى انجام و پاداش مناسب آن را به درستى تعيين كرد؛ مثل كسى كه چيزى گم كرده و براى يافتن آن مژدگانى تعيين مى كند، يا كسى كه مى خواهد بنا يا تعمير ساختمانى را به شخصى معين يا نامعين واگذارد و در برابر، پرداخت وجهى را متعهد مى شود. در اين گونه موارد، كارفرما تنها به نتيجه مورد نظر توجه دارد و به سادگى يا دشوارى و چگونگى انجام كار توجهى ندارد.

نياز جامعه به چنين توافق هايى، اجتناب ناپذير است. اسلام نيز آن را به عنوان «جعاله» مورد تأييد قرار داده است. امروزه بيشتر كارهاى بزرگ خدماتى، عمرانى يا تأسيساتى؛ مانند راه سازى، ساختمان سازى، راه اندازى كارخانه، حفارى و حمل و نقل، كه به صورت مناقصه برگزار مى شود، بر اساس «جُعاله» است. شركت هاى بزرگ پيمان كارى نيز براى همين منظور به وجود آمده اند.

شرايط جعاله

  • 1- جاعل، بايد واجد شرايط عمومى معامله (بلوغ، رشد و خرد، قصد و اختيار، و حق تصرف در مال خود) باشد.
  • 2- عامل، بايد بتواند بدون منع شرعى يا عقلى جعاله را انجام دهد.
  • 3- عمل، بايد حلال و داراى منافع عقلايى باشد و همچنين واجب (عينى يا كفايى) نباشد.
  • 4- جُعل (پاداش)، بايد معين باشد.[۲]

كيفيت پيمان

  • 1- جعاله، پيمانى يك طرفه است كه از سوى جاعل با هر لفظى كه تعهدش را برساند، ايراد مى شود و نياز به قبول لفظى از طرف مقابل ندارد.[۳]
  • 2- پيمان جعاله، از هنگام انعقاد تا پيش از اتمام كار، از سوى طرفين قابل فسخ است و چنانچه مقدارى از كار انجام شده باشد، داراى احكام ذيل است:

الف) اگر عامل فسخ كند، هيچ گونه استحقاقى ندارد.

ب) اگر جاعل فسخ كند، عامل به مقدار كارى كه انجام داده، مستحق پاداش است.[۴]

تذكر: عامل، پس از اشتغال به كار در صورتى مى تواند جعاله را فسخ كند كه رهاكردنش موجب ضرر جاعل نشود. در غير اين صورت، اتمام كار واجب است و تركش، موجب غرامت.[۵]

انواع جعاله

جعاله بر دو نوع «عام» و «خاص» است:

1- جعاله عام :

اگر جاعل (كارفرما)، براى انجام كار به فردى خاص نظر ندارد - مثلاً اعلام مى كند كه هر كس، فلان كار را برايم انجام دهد، فلان مبلغ به او پاداش مى دهم - چنين جعاله اى را «جعاله عام» مى گويند.[۶] در جعاله عام، اگر عملى را چند نفر به طور مشترك انجام دهند، هر يك به مقدار سهمى كه در كار داشته اند، در پاداش سهيم خواهند بود.[۷]

2- جعاله خاص :

چنانچه جاعل، شخصى معين را مخاطب قرار دهد و مثلاً به او بگويد: اگر مركب سوارى مرا پيدا كنى فلان مبلغ به تو مى پردازم، به چنين جعاله اى «جعاله خاص» گفته مى شود.[۸]

در جعاله خاص، اگر كار را شخصى ديگر غير از شخص معين انجام دهد، هيچ يك مستحق پاداش نخواهند شد.[۹] اگر بخشى از كار را فرد معين و بخشى را فردى ديگر انجام دهد، فرد معين تنها به مقدار كارى كه انجام داده مستحق پاداش خواهد بود و ديگرى مستحق چيزى از ناحيه جاعل نخواهد بود.[۱۰]

احكام جعاله

  • 1- كسى كه كار را پيش از جعاله يا به قصد رايگان انجام داده است، مستحق اجرت نيست.[۱۱]
  • 2- عامل، در دو صورت مستحق اجرة المثل است:

الف) در جايى كه جعاله، بر اثر جهالت[۱۲] باطل شود.

ب) درجايى كه جاعل، مقدار جعل را معين نكرده و تنها وعده مژدگانى داده است.[۱۳]

  • 3- جز صاحب مال يا كار، كسى ديگر نيز مى تواند از خرج خود براى انجام آن، جعاله تعيين كند.[۱۴][۱۵]

پانویس

  1. تحريرالوسيله، ج 1، ص 538.
  2. تحريرالوسيله، ج 1، ص 539، مسائل 4، 2، 3 و 5.
  3. همان، م 1 و قبل از م 1.
  4. همان، م 15.
  5. تحريرالوسيله، ج 1، ص 542، م 16.
  6. همان، ص 538.
  7. همان، ص 541، م 13.
  8. همان، ص 538.
  9. همان، م 8.
  10. همان، م 14.
  11. تحريرالوسيله، ج 1، ص 540، م 9.
  12. منظور از جهالت اين است كه جعاله بر عمل غيرمعلومى واقع شود به طورى كه دستيابى عامل به آن ممكن نباشد؛ مثل اين كه بگويد: «هر كس آن چه را كه از من گم شده برگرداند. فلان مبلغ به او مى دهم» در اين مورد عامل نسبت به عمل جهل دارد و نمى داند چه چيزى را بجويد.
  13. تحريرالوسيله، ج 1، ص 540، م 6.
  14. همان، م 7.
  15. احكام اقتصادى (ج 2)، ص 60.