محمد بن احمد اشعری قمی
تاریخ ولادت و وفات
محققان از زمان تولد و زندگی وی ذکری به میان نیاوردهاند. اما با توجه دو نکته تاریخی میتوان این ابهام را برطرف ساخت:
نخست این که، زمان حیات برخی از اساتید او مشخص است. بعضی از کسانی که محمد بن احمد از آنها حدیث نقل کرده است، عبارتند از: ابن ابی عمیر (م 217)، احمد بن ابی نصر بزنطی (م 221)، احمد بن محمد بن خالد برقی (م 280)، احمد بن هلال عبرتائی (م 267).
دوم این که زمان حیات شاگردانش نیز معلوم است. نام بعضی از آنها بدین ترتیب میباشد: احمد بن ادریس اشعری (م 306)، سعد بن عبدالله قمی (م 301)، محمد بن جعفر رزّاز(م 312).
بنابراین، هر چند زمان تولد محمد بن احمد برای ما روشن نیست ولی محدوده زمانی که وی زنده بود را میتوان قرن سوم دانست.[۱]
موقعیت روایی
محمد بن احمد، موقعیت ممتازی در نقل حدیث دارد و از ائمه حدیث به شمار میرود. از او علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار 92 حدیث، صاحبان کتب اربعه 1075 حدیث و شیخ حر عاملی، در کتاب گرانسنگ وسایل الشیعه 1111 حدیث نقل نمودهاند.[۲] مرحوم خوئی تعداد روایات نقل شده از او را 1311 مورد میداند.[۳]
علامه حلی در کتاب خلاصه الاقوال در مورد وثاقت او میگوید: «شيخ من أصحابنا في زمانه ثقة عين كثير الحديث» یکی از مشایخ حدیث شیعه در زمان خود بوده است که مورد اعتماد، ارزشمند و زیاد روایت است.[۴]
آثار علمی
الف) کتاب نوادرالحکمه:
از جمله آثار ارزشمند او کتاب نوادرالحکمة است که تا زمان شیخ صدوق و شیخ طوسی و نجاشی (قرن چهارم و پنجم) وجود داشته است و شیخ صدوق در آغاز کتاب «من لایحضر الفقیه» یکی از منابع خود را نوادرالحکمه محمد بن احمد بن یحیی معرفی می کند.[۵] اما بعد از آن، دستخوش حوادثی شد و بدین علت علامه مجلسی این کتاب را از منابع بحارالانوار قرار نداده است.[۶]
ب) کتابهای دیگر:
محمد بن احمد، علاوه بر نوادرالحکمه کتابهای دیگری نیز تألیف کرد که عبارتند از: الملاحم، الطب، مقتل الحسین علیهالسلام الامامه، المزار و ما نزال من القرآن فی الحسین بن علی علیهالسلام.[۷]
پانویس
- ↑ ستارگان حرم، شماره 3، ص 242.
- ↑ ستارگان حرم، شماره 3، ص 244.
- ↑ معجم رجال الحديث، ج 15، ص 26.
- ↑ خلاصه علامه حلی، ج 1، ص 158.
- ↑ من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، جامعه مدرسین، ج 1، ص 3.
- ↑ رجال الطوسی، محمد بن الحسن الطوسی، دارالذخائر، چاپ دوم، 1411 هـ.ق، ص 493.
- ↑ ستارگان حرم، ش 3، ص 247 به نقل از هدیةالعارفین، اسماعیل باشا البغدادی، ج 6، ص 20.