غریزه
گرايشهاى مشترك انسان و حيوان را «غريزه» مى نامند. غريزه نوعى ويژگى درونى است كه حيوان را در جهت ادامه زندگى و حفظ خود از خطرات هدايت مى كند و او را آماده مى سازد كه در شرايط خاص به شيوه اى خاص عمل كند. حيوانات نسبت به گرايشات غريزى خود آگاهى حضورى دارند ولى نسبت به اين آگاهى خود آگاه نيستند؛ در نتيجه فعاليت آنان نيز فعاليتى نيمه آگاهانه است.
فعاليتهاى غريزى به حكم سائق درونى غيراكتسابى صورت مى گيرد. در نتيجه اگر چه حركات غريزى، حركاتى ارادى هستند ولى نمى توان آنها را همچون حركات انسان اختيارى دانست زيرا انسان به آگاهى خويش از ميل غريزى آگاه است و پاسخ به سائقهاى درونى را مورد مطالعه قرار مى دهد و در پاسخگويى به درخواست سائق درونى به مصلحتسنجى مى پردازد و فرمان نهايى در انجام فعل يعنى پاسخ مثبت به سائق درونى از سوى قوه عاقله انسان صادر مى شود.
در حالى كه در حيوان چنين نيست هيچ حيوانى در پاسخگويى به سائق درونى خود تأمل نمى كند و فقط قوه ارزيابى او در حدى است كه برخى از موارد تزاحم ميان سائقها را برطرف كند و اين خود البته مى تواند ناشى از قوت بيشتر برخى سائقها باشد. مثلاً ميل به غذا در حيوان براى ادامه حيات و درك لذتى خاص است. اگر حيوان پاسخگويى به سائق درونى براى خوردن غذا را همراه با خطرى كه بقاى او را تهديد مى كند، ببيند از خطر مى گريزد. اين حالت سنجشگرى حيوان در حقيقت به معناى قويتر بودن يك سائق از سائق ديگر است.
انسان هر چه در پاسخگويى به سائقهاى درونى ناآگاهانه تر عمل كند و تصميم به انجام فعل را با سنجشى عاقلانه انجام ندهد، رفتار او به رفتار حيوان نزديكتر است ولى انسان عموماً از آگاهى خود به گرايشهاى غريزى آگاه است و با آنها به شكلى كاملاً آگاهانه برخورد مى كند. بكار بردن كلمه غريزه در اينجا براى فرق گذاشتن ميان گرايشهاى مشترك انسان و حيوان و گرايشهاى اختصاصى انسان است.
منابع
محمود فتحعلى خانى، آموزههای بنیادین علم اخلاق، جلد 2.